نمایش نسخه قابل چاپ
سلام من رضا هستم 25 سالم 5 سال پیش توسط دختر خواهرم دختری بهم پیشنهاد شد که برای ازدواج خیلی به دردت میخوره منم کم کم باهش اشنا شدم الان خیلی دوستش دارم ولی قیافه وهیکلش رو دوست ندارم (قیافه معمولی و هیکل لاغر) خودشم این موضوع رو میدونه و هر جفتمون ناراحت این موضوع اون هر کاری از دستش میومد انجام داد منم دوست ندارم بیشتر از این دلش بشکنم وتا اخر عمر زیر دین این دختر باشم میترسم برم باهاش ازدواج کنم بعد....... کمکم کنید
عزیزم به نظر من قیافه یک جیز کاملا سلیقه ای هستش که افراد مختلف نظرهای مختلفی در مورد قیافه و زیبایی دارن.این مساله بر میگرده به اینکه آیا زیبایی طرف مقابل در شما تبدیل به یک معیار شده یا نه؟
باید این مساله رو با خودتون حل کنید
1:اگه یکی از معیارهای شما قیافه طرف هستش واقعا جای بحث داره و شما باید خیلی دقت کنید که اشتباه نکنید چون اگه یکی از معیارهاتون باشه و الان احساسی تصمیم بگیرین که من دوسش دارم پس با قیافش کنار میام واقعا در اشتباهید چون 100%بعدها ایشون رو بادیگران مقایسه میکنید,شک نداشته باشین که مقایسه میکنید
2:ولی اگر قیافه واسه شما در اولویت نیست و میتونید باهاش کنار بیایدپس لازم نیست زیاد در موردش سخت گیری کنید
- - - Updated - - -
در ادامه اضافه میکنم که از نظر خود من قیافه و زیبایی در ازدواج یعنی به هم اومدن,یعنی وقتی در کنار هم هستن یکی حوری نباشه اونیکی دیو
عزیزم این مشکل شما برای یکی از عزیزان من پیش اومده
پسره خوشکل بود و اونقد تو گوشش خوندن که خانمت باید زیبا باشه,زیبایی و قیافه برای اون آقا تبدیل به معیار شد
خلاصه با خانمی آشنا شد که خیلی با اخلاق بودن واز نظر قیافه پایینتر از آقا
به هر حال ازدواج کردن و از همون لحظه اول که عروس خانم وارد تالار شد حرف های چرت مردم شروع شد تا الان که 5 سال از اون زندگی میگذره,در ظاهر مشکلی نیست ولی هنوز اون آقا با این قیافه کنار نیومدهو بارها و بارها و بارها وسط دعواها پسره میگه که مردم مسخرم میکنن که خودت الی زنت بله
سلام:72:
دوست خوبم؛الان مشکل شما دقیقا چیه؟
اینکه چه جوری ازش جدا شید که ناراحت نشه؟
اینکه چه جوری خودتون کمتر ناراحت شید؟
شما زندگی رو شروع نکرده احتمال از خیانت میدی.ایا شروع زندگی با چنین تردید بزرگی به صلاحتونه؟
من نظرم رو عرض می کنم هیچ اصراری هم به درستیش ندارم.من فکر می کنم شما دارید به جدایی فکر می کنید.اما عذاب وجدان دارید.میخواید اسیب ها رو به حد اقل برسونید.اگه درست حدس زدم پس دیگه خیلی کشش ندید.در هر صورت ایشون ضربه خواهد خورد.گرچه معتقدم تا اینجاش هم این ضربه به ایشون وارد شده.پس نذارید اون بنده خدا به خاطر چیزایی که خیلی نقشی توش نداشته خجالت زده شه.
اینکه شما هم مثل هر کس دیگه باید از طرف مقابلتون خوشتون بیاد حق طبیعی شماست.اما ایا 5 سال فرصت زیادی نیست واسه رسیدن به این حقیقت که از چهره و هیکل ایشون خوشتون نمیاد؟
سعی هم نکنید زندگی رو بر اساس دلسوزی بنا کنید.اما اگه میواید درست ترین تصمیم رو بگیرید یه بار دیگه معیارهاتون رو از اول لیست کنید.ببینید چهره و ظاهر کجای این لیست شماست.فقط خودتونید که با شناخت از خودتون میتونید یه اینده(هر چند اینده خیلی قابل پیش بینی نیست) رو ترسیم کنید که ایا ممکنه که ... .در ضمن اگه قرار به ازدواج شد قبلش با یه مشاور خوب مشورت کنید.
بذارید باز دوستان بیان و نظر بدن.انشاءالله در ارامش و با مشورت با کارشناسان بهترین تصمیم رو بگیرید.:72::72:
فقط خدا :72::72::72:
لطفا یک عنوان مناسب و گویا برای تاپیکتون انتخاب کنید تا راهنمایی بهتری بگیرید.
مرسی عزیزم
- - - Updated - - -
خیلی ممنونم که کمکم کردی واقعا دچاره دو دلی شدم از نظر هیکل زیاد مشکلی ندارم فقط از نظر چهره مشکل دارم مشکلات دیکه ای نیز دارم که برا خودم مهم نیست برا خانوادهم مهم خانوادم با چهره ش مشکلی ندارند
سلام من نميخوام با احساسم باهاتون حرف بزنم وگرنه:47:نقل قول:
نوشته اصلی توسط رضابکرانی
اگر اون دختر بعد 5سال اين احساسو داشت بهش چي ميگفتيد؟
حالا هم براي اون دختر خانم جلو ضررو از هر جا بگيريد منفعته.
شايد اولش اينطوري:sorrow: بشه اما شايدبعدش اينطوري :310:بشه.چون الان وابسته به شماست.
فقط نحوه گفتنشو نميدونم.اگر تموم كرديد تا ابد تمومش كنيد.