عاشق شوید و ........ ( عشق و زندگی )
http://psychology.harferooz.com/imag...ns/inlove2.gif
میگویند اسکیموهابه خاطر شرایط خاص زندگیشان در برف و یخبندان، بیش از60 کلمه برای توصیف انواع برف دارند. شرایط برف و یخبندان در آنجا آنقدر شدید و متعدد است که برای آنها کلمات زیادی نیاز است تا مفهوم و خصوصیات هر برفی را توضیح دهند.
زبان ما هم به همین صورت، سعی کرده است معانی زیادی برای کلمه عشق و توصیف آن به وجود آورد؛ زیرا عشق نیز یکی از مهمترین اجزای تشکیل دهنده زندگی ماست. اغلب در کتابها، داستانهای رمانتیک و عشقی، مقالهها، شعرها وترانهها، معنا و مفهوم عشق از دیدگاه خاصی بیان میشود. این نوشته سعی دارد کمی از منظر روانشناسی به توصیف عشق بپردازد...
شیفتگی در عشق
وقتی شما به این صورت -حالت شیفتگی- عاشق میشوید، زندگی برایتان پر از شادی، امید و رضایتمندی است. همه چیز برای شما رویایی و درخشان است. محبوبتان هیچ نقصی ندارد و یک انسان کامل است و فکر میکنید که میتوانید با هم و برای همیشه با شادی و خوشحالی زندگی کنید. شما چنان دلباخته میشوید که نسبت به تمام مسایل اطرافتان بیتوجه هستید. اما باید بدانید شیفتگی دوام ندارد و خیلی طول نمیکشد. بسیاری از ما، سالها، بدون داشتن فهم و درک درست، از اینکه، شیفتگی، عشق واقعی نیست، آن را نگه داشته و ادامه میدهیم.
عشق مشروط
در این مرحله ما معنای واقعی عشق را تعریف کردهایم و برای اینکه عشق به دیگران بدهیم و یا از آنها بگیریم، شرط و شروط میگذاریم. مثلا میگوییم: «اگر این کار را بکنی، یا این رفتار را داشته باشی و یا توقعات مرا برآورده کنی، من هم تو را دوست خواهم داشت.»البته همه ما موظفیم دیگران را بدون قید و شرط وبهصورت انسان دوستانه دوست بداریم اما روانه داشتن عشق ما معمولا با شروطی همراه است. اکثر ما ابراز محبتمان به دیگران به این صورت است، به خصوص برای کودکان.
گفتن کلمات عاطفی همراه با احساسات واقعی یک شاخص خوب برای نشان دادن سلامت هیجانی افراد است که همه ما، چه مرد، زن و یا کودک به آن نیاز داریم.
متاسفانه ما برای تربیت کودکانمان، از دوست داشتن مشروط استفاده میکنیم و فرزند ما هم مجبور میشود از بروز بعضی از نیازهای درونی، گریهها و ضعفها و آسیبپذیری که از خصوصیات انسانی است، اما از نظر جامعه و اطرافیان پذیرفته نیست، جلوگیری کند. عشق همراه با شرط و شروط، امروزه در میان بزرگسالان نیز بسیار رایج است که باعث میشود سعی کنیم خصوصیاتی را که میدانیم از طرف دیگران پذیرفته نیست مخفی کرده و چهره بهتری از خود ارایه دهیم درست مانند کودکی که برای از دست ندادن محبت والدین، کاری را انجام میدهد که آنها را دوست دارند. اکثر ما نمیتوانیم کسانی را دوست داشته باشیم که مطابق میل ما رفتار نمیکنند.
مثلا میگوییم: «اگر تو آن طور که من دوست دارم نباشی تو را رها خواهم کرد و دیگر دوستت نخواهم داشت و یا اگر دروغ بگویی یا سعی کنی مرا فریب دهی، رفتار غلطی در مقابل خانواده من داشته باشی یا مطابق خواست من رفتار نکنی در زندگی من جایی نخواهی داشت، امااگر تو به همه خواستهها و نیازهای من توجه کنی و آنها را انجام دهی من تو را دوست خواهم داشت.» عشق مشروط در دوران کودکی، آسیبهای عاطفی و ضربات روحی بسیاری برای کودکان به همراه خواهد داشت که باعث ایجاد عقدهها و مشکلات عاطفی در دوران بزرگسالی میشود.
عشق یک طرفه
در این نوع از عشق، تمام احساس و عاطفه شما برای دیگری است. شما دیگری را میپذیرید بدون قید و شرط و البته با چشمان باز. عیبها و اشتباهات دیگری هم دیده میشود و هم پذیرفته میشود. شما خالصانه و صادقانه عشقتان را به دیگران میدهید، بدون داشتن توقعی در مورد اینکه از آنها نیز عشق دریافت کنید. درست مانند عشقی که اکثر والدین به فرزندانشان میدهند. این نوع عشق کمکم خلایی درزندگی شما به وجود میآورد که به آن «فقدان عشق» میگویند. اینکه شما به همه عشق ومحبت بدهید و از آنها هیچ دریافتی نداشته باشید، یک عشق واقعی نیست. و به ویژه در انتخاب همسر و روابط زناشویی بسیار مخرب بوده وحاکی از سلامت روان فرد است.
کسانی که در دوران کودکی و یا در طول زندگی شرایط سخت و خشکی را تجریه کردهاند گفتن جمله «دوستت دارم» برایشان سختتر است.
بروز احساسات در عشق
بعضی از ما نمیتوانیم احساسات عاشقانه خود را نسبت به دیگران ابراز کنیم و نمیتوانیم دوست داشتنمان را نشان دهیم. میگویند این حالت ریشه در تربیت و آسیبهای عاطفی در دوران کودکی دارد. این دسته از افراد (در مردها بیشتر از زنها) اجتناب میکنند از:
1)داشتن روابط صمیمانه و نزدیک با دیگران
2) گفتن جمله «دوستت دارم» به دیگران
اگر شما در زندگی این مشکل را داشته باشید قبل از اینکه تصمیم به ازدواج بگیرید باید زمانی را برای درمان خودتان اختصاص دهید چون بعد از ازدواج همسر و فرزند شما به بروز احساسات عاطفی شما نیاز خواهند داشت. البته بسیاری از شما که گرفتار این مشکل هستید آن قدر از بروز عواطفتان جلوگیری میکنید که وقتی عشق هم مستقیما به سراغتان میآید متوجه آن نشده و آن را قبل از اینکه کاملا دریافت کنید، نابود کرده و از دست میدهید.
عشق کلامی
برای بسیاری از ما گفتن این جمله سه کلمهای بسیار دشوار است. کسانی که در دوران کودکی و یا در طول زندگی شرایط سخت و خشکی را تجریه کردهاند گفتن جمله «دوستت دارم» برایشان سختتر است. بعضی از ما یک مانع بزرگ بین خودمان و این جمله عاطفی ایجاد کردهایم؛ موانعی از قبیل: «چه لزومی دارد بگویم دوستت دارم وقتی درعمل نشان دادهام؟» همه ما از لحاظ روحی نیاز داریم که این جمله را بشنویم. به خصوص اینکه در روایات موثقی به زن و شوهر توصیه می شود که علاقه و عشق خود را برای یکدیگر بیان کنند.
عشق والدین به فرزندان
توانایی در آغوش گرفتن و بوسیدن همسران و فرزندان از روی دوست داشتن. این عشق، برای مردان، زنان و کودکان نشاندهنده سلامت هیجانی است. در آغوش گرفتن و بوسیدن کودکان از سوی والدین، یک نیاز اساسی آنهاست. (پیامبر ما (ص) نیز به این امر سفارشهای فراوانی به والدین کرده.)
همانطور که ملاحظه می فرمایید هر نوع رابطه نوعی از محبت و عشق خود را می طلبد. مثلا عشق مشروط نسبت به فرزندان آثار منفی را بدنبال دارد اما چنین عشقی در رابطه با افراد دیگر بجا و مناسب است بنابراین یکی از فاکتور های رابطه موثر و موفق، تنظیم نوع روابط محبت آمیز با آنها است.
منبع : عاشق شوید اما به شرط
به حساب عشق چک نکشید.....
ابراز علاقه ی زیاد همسر اگر حقیقت محض هم باشد چاشنی زندگی است نه حساب پس انداز که روی آن سرمایه گذاری کنیم یا به حساب آن چکهایی با مبالغ بالا بکشیم. آنها که به حساب محبوبیتشان، بدرفتاری می کنند یا به مسئولیتهایشان عمل نمی کنند، چک بی محل می کشند. از حالا راه را اشتباه می روند وقتی به بن بست می خورند آن وقت می خواهند همه ی عالم و آدم را به بی اعتباری و بی عاطفگی متهم کنند.
http://media.farsnews.com/media/Uplo...291_PhotoA.jpg
نوعروسی که به خاطر زمزمه های عاشقانه همسرش برای اموال پدر شوهرش هم نقشه می کشد، یا تازه دامادی که به اعتبار عشق همسر پولدارش بی خیال کار می شود، و... تا چند وقت دیگر ذکر لبشان این می شود که چقدر دنیا بی وفاست، دوست داشتن آدمها بی اعتبار است.... همه ی اطرافیان دروغگو و شیادند و ....
همسرتان را از عاشقی پشیمان نکنید
اصلا آدمیزاد کلا اگر عاشق دربست یک نفر دیگر هم باشد و در این عشق خلوص کامل هم داشته باشد، چقدر توانایی و قدرت دارد که بخواهد آن را برای دیگری خرج کند؟ هزار و یک بالا پایین روزگار را چه می کند که اصلا به عشق و حساب و کتاب آدمها اعتنایی ندارد؟
علاوه براین، باید در نظر داشت که بسیاری از ابراز علاقه ها از روی عادتهای افراد هستند. کلا افرادی که توانایی و تسلط خوبی در بیان و ابراز وجود دارند علاقه های خود را بیشتر ابراز می کنند. خصوصا اگر سرسوزن ذوق ادبی هم داشته باشند می توانند با کمترین هیجانات عاطفی، خود غزلهای عاشقانه بسازند. ولی در مقابل آنها، افراد درونگرا و ساکت، اگر عاشق هم باشند، بعضا، قدرت ابراز علاقه ندارند. بنابراین این ابراز علاقه ها، بیشتر، گویای چگونگی شخصیت روانی و اخلاقی افراد است تا آنکه بیانگر میزان واقعی محبت افراد نسبت به یکدیگر باشد.
یکی از اشتباه ترین رفتارهای همسران مخصوصا زنان، زیاد حساب کردن و یا به عبارتی بهتر، غیر منطقی حساب باز کردن روی علاقه ی همسرانشان است.
از طرفی ایستادن پای عشق و حمایت کردن از محبوب، عرضه های دیگری جز عاشقی می خواهد. برای حمایت کردن تنها عشق لازم نیست. شهامت، قدرت تحمل مشکلات و ظرفیتهای اخلاقی هم لازم است. اینجا صحبت از خصوصیات اخلاقی است و چندان ربطی به عشق ندارد. عاشق ترسو ، یا ضعیف النفس ، هیچ کاری برای محبوبش انجام نخواهد داد.
اما یک شخص شجاع و دارای شخصیت قوی، شاید از کسی که او را اندکی هم دوست داشته باشد بیشتر حمایت کند تا یک عاشق ضعیف که هیچگاه در زندگی اش نسبت به دیگران احساس مسئولیت نکرده است. بنابراین ،نه برای ازدواج با کسی، عشق و علاقه، دلیل تام و کافی است و نه برای حساب کردن روی حمایت کسی تنها علاقه اش را در نظر گرفتن عاقلانه است.
باید به عشقی اعتماد کرد که عقل از آن پشتیبانی می کند. عشقی که عقل آن را طرد می کند خیلی زود از بین خواهد رفت. گاهی زندگی های نامناسبی _ فقط به این دلیل که دو نفر نسبت به هم دچار هیجاناتی شده اند که خودشان می گویند عشق بوده است_، شکل می گیرد و نتیجه ای جز پشیمانی ندارد!
چه بسا عاشقهایی که زودتر از بقیه کارشان به طلاق کشیده! و چه بسیار شنیده ایم که: "دیدید فلانی و همسرش چقدر خاطرخواه هم بودند...."
البته از این حرفها قصد ایجاد بدبینی نداریم می خواهیم بگوییم "عشق" برای طعم دادن به زندگی است، نه برای راه هل دادن زندگی. روی عشق زیاد حساب کنید اما فقط برای لذت بردن.
برای پیش بردن زندگی باید هر دو نفر با هم پارو بزنند و حساب و کتاب حق و حقوق هم را داشته باشند، مثل وقتی که اگر هیچ علاقه ای به هم نداشتند. تنها ،در این صورت است که زندگی واقعا قابل اعتماد است. یعنی در صورتی که هیچکدام از طرفین خودش را قربانی و مورد سوء استفاده نبیند.
اگر همسری خوش ذوق است و زیاد ابراز محبت می کند باید به او لبخند زد و از او تشکر کرد نه اینکه هر از گاهی امتحان راه انداخت که اگر عاشقی اینطوری و آن طوری ثابت کن. اگر این کار را کردی یعنی عاشقی. اگر آن کار را نکردی معلوم است دروغ می گویی.
زندگی یک جریان دو طرفه است. بیش از هزینه ای که خودمان برای زندگی می کنیم از دیگری توقع هزینه گذاری نداشته باشیم. در بسیاری از موارد همین سوء استفاده ها و برداشتهای نادرست است که ابراز محبت ها را بعد از گذشت سالهای اولیه زندگی سخت می کند. هیچگاه نباید به دلیل حسابهای عاطفی از انجام وظایفی که در زندگی داریم سرباز زنیم. هر اندازه هم که محبوب باشیم باز هم باید برای حفظ و ازدیاد محبت حقیقی تلاش کنیم.
خلاصه ی سخن این است که باید بر عمل و اخلاق خود تکیه کرد نه بر عشق و ارادت دیگری. آن چیزی که می تواند کسی را در کشتی زندگی سکاندار عشق کند و دیگران را طوری به او سنجاق نماید که با شعار "بی تو هرگز" زندگی کنند، محبتی است که خرج می کند. اخلاقی است که هر روز به نمایش می گذارد. و گرنه صرف اینکه لطف کرده و ازدواج فرمودند دلیل یک عمر فدایت شوم نمی شود.
منبع : به حساب عشق چک نکشید