ترس از ازدواج و اتفاقات بعدی
سلام دوستان.
من پسری 27 ساله هستم با تحصیلات فوق لیسانس. 6 ماهی هست که میرم سر کار. از 3 هفته پیش یکی از همکارای خانم به شدت فکرمو مشغول کرده. اصلا از ذهنم نمیره بیرون. دیگه تحملم تموم شده. نمیدونم چکار کنم از طریق خانواده برم خواستگاریش یا نه؟
من اونو دوست دارم از درونم بهش کشش دارم ولی می ترسم قبولم نکنه. از اخلاقش خوشم میاد ولی در کل هنوز مرددم که بیاد و شرایط زندگی با منو قبول کنه و زندگیمون ادامه پیدا کنه.
من پسر سوم و آخر خانواده ای هستم که دو تا داداش بزرگم تجربه طلاق داشتن. خیلی داغونم میترسم منم مثل اونا بشم. بهم بگین آیا موضوع رو باهاش مطرح کنم یا نه؟