نمایش نسخه قابل چاپ
[/color][/size]حسین 29 ساله
جوانی 29 ساله هستم قصد ازدواج دارم و به خاستگاری دختری24 ساله که پدرش را در 1 سالگی از دست داده است و مادرش در11 سالگی شوهر کرده و رفته و او با مادر بزرگش زندگی می کند و ترم آخر لیسانس زبان است دختر خوبی است ولی من شک دارم که او همان زن ایده ال من است یا نه یا در آینده فردی بهتر و خوشگل تر گیر می آورم لطفا مرا یاری کنید ونظرتت مفید خود و تجربیات خود را برای من ارسال دارید
با تشکر :P
چقدر ساده و چقدر پاک:*فردی بهتر و خوشگل تر گیر می آورم*؛
حسین جان،زیبایی مهم است ولی یکی از شروط ازدواج موفق و همسری شایسته است؛؛
در نوشتارهای پس از این،بیشتر سخن می رانم در این باره و البته پس از بیانات دوستان و مدیر تالار؛؛؛
سلام hosein57
به تالار همدری خوش آمدید.
دوست عزیز، شما در انتخاب این خانم دو دلی ندارید، بلکه معیارهای ازدواج براتون مبهم و ناشناخته است.
نیاز هست که شما در مورد معیارهای انتخاب و ازدواج بیشتر آگاهی بیابید، آنگاه با آن محک به راحتی می توانی در مورد دختری که می شناسی تصمیم بگیری.
البته وسواس و نگرانی نسبت به آینده بارها گفته ام که مطمئن باش هر دختری که بگیری ، در آینده متوجه می شوی که ایده آل تر از آن وجود دارد جالبه که همسرت هم متوجه می شود که مردی با شرایط بهتر پیدا می شه. همیشه در همه چیز دست بالای دست زیاد هست. اگر بر این اساس تصمیم بگیرید ازدواج کنید ، باید ترس این را داشته باشی که آخر سر ،مجرد از دنیا بروید :D
یاد یه خاطره از یکی از آشنایان افتادم. می گفت دست نگه داشتم کامپیوتر نمی خرم، منتظرم بالاترین ورژن اون بیاد. گفتم پس منتظر باش تا صبح دولتت بدمد :P
http://www.pic4ever.com/images/8.gifhttp://www.pic4ever.com/images/107.gifhttp://www.pic4ever.com/images/25r30wi.gifنقل قول:
نوشته اصلی توسط hosein57
واقعاً جالب بود. مي‌ترسم هرچي بگم توهين تلقي بشه ... همون به قول گردآفريد چقدر «ساده و پاك». برادر، دست نگه‌دار
*********************************
راستي .... من قبلاً سه تا http://www.hamdardi.net/images/star.gif داشتم و Junior Member بودم. حالا يه دونه دارم شدم «تازه وارد»؟[img]http://www.pic4ever.com/images/198.gif[/img]
[/color][color=red]با سلام بااین همه من با وجود شکم قدم پیش گذاشتم تا با این خانم ازدواج کنم و در ضمن از مشاوره دکتر نیز بهره بردم:P با تشکر از همه عزیزانی که مرا در این مشکل یاری کردند
سلام.
در جریان انتخاب همسر دو روند آگاهانه و ناآگاهانه وجود داره که به آن داستان عشق و داستان نیاز می گن. در داستان عشق، فرد بعد از شناسایی نیازهای اساسی خود، به ثبات رسیدن در ملاک های همسر، به تعادل رسیدن در برآورده کردن نیازها و شفاف سازی انتظارات به مرحله ی انتخاب می رسه. اما در داستان نیاز فرد نگاه مغشوشی از نیازها داره و در ملاک ها هم ثبات نداره ....
به نظر می رسه که شما خودتون رو درگیر نیاز به بقاء کردید و مطمئن باشید که بهتر از ایشون هم بسیار زیادند اما نه لزوما از نگاه شما بلکه از نگاه دیگرون... این یعنی داستان عشق که تعهد، دلسپردن و ایمان به زندگی مشترک رو به ارمغان می یاره
اما مطمئن باشید که بهتر از ایشون پیدا میشه نه تنها از نگاه دیگرون بلکه از نگاه خودتون که دیگه چشم ها چشم نیست و در قلب جایی نیست برای مهر ورزی به آن انسانی که زمانی به قول آقا امیر ستاره بود .......
یادتون باشه صرفا به خاطر یه احساس خوب ازدواج نکنید که خیلی آسیب پذیره و مسئولیت نمی یاره ......
موفق باشید. میر سعید جعفری(همکار)