طولانی شدن رابطه من را سردرگم کرده لطفا راهنمایی کنید

حدود یک سال و شش ماه است که با اقایی اشنا شده ام (34 ساله/من خودم 29 سالمه) در این مدت با شناخت نسبی که از هم پیدا کردیم از لحاظ خانوادگی -فرهنگی و اخلاقی در سطح مشابهی هستیم. ضمن این که در این مدت من رفتار ناشایستی و نامناسبی از او ندیدم (فردی منطقی - اهل کار و سالمی است) تنها مشکل من این است که احساس میکنم زمان این اشنایی بیش از اندازه دارد طولانی میشود با توجه به این که در ابتدای اشنایی هدف هردویمان اشنا شدن جهت ازدواج بود! این قضیه منو نگران میکند مسایلی که نگرانم میکنه:
1. ایشون هیچ مشکل مالی یا منع دیگری مثل سربازی برای ازدواج ندارند(تنها مشکل نداشتن خانه است که میدونم مدتی قبل قصد داشت اپارتمانی بخرد که گران شد و نشد) و هدفش رو از طولانی کردن این رابطه متوجه نمیشوم؟؟
2. نمی دونم این قضیه رو به چه شکل مطرح کنم ؟؟( نمیدونم به چه شکلی مطرح کنم که تکلیف این رابطه رو مشخص کنه و اگر قصد ازدواج نداره بی دلیل این رابطه رو طولانی نکنه؟؟)3.خودم هم از این رابطه خسته شدم و دوست دارم هر چه سریعتر تکلیف این رابطه مشخص بشه این سردرگمی منو کلافه و عصبی کرده چون سنم داره روز به روز بالاترمیره و فشار های اطرافیان برای ازدواج بیشتر میشه .ممنون میشم راهنمایی ایم کنید

سلام


خوش امدید به همدردی


خیلی مستقیم به ایشون بگید که تکلیف رو مشخص کنه.قطعا کسی که باید کاری بکنه ایشونه(اقدام جهت خواستگاری).


این مدت برای دو نفر که عقد هم هستن هم مدت زیادیه.حالا در دوستی که همه چیز عملا رو هواست.


شما به ایشون بگید ادامه رابطه فقط فقط با اقدام رسمی ایشون ممکنه و بس.حالا دو حالت داره.

اول اینکه ایشون می پذیره.بحثی نمی مونه

دوم اینکه هزار و یک بهونه میاره.که در این صورت با عرض پوزش فراوان، شما عملا سر کارید.ایشون داره نیازهای روحی و (شاید روزی هم جسمی) خودش رو در کنار شما با روشی غلط برطرف می کنه.


ببخشید اگه رک گفتم.


فقط خدا

کاملا دوستمون درست می گن. بدون هیچ رودربایستی و صادقانه خواسته هاتون رو بگین. از اینکه طرفتون هم برداشت سو کن اصلا نگران نباشید( مثلا عجله دارین و بیشتر راغبین و...) اولا که هر چه این جریان بیشتر طول بکشه شما کیس هایی رو که می تونستن براتون مناسب باشن از دست می دین . و این رو هم بدونین که با افزایش سنتون و سن ایشون ایشون متضرر نمی شن ، ولی شما حتما خواهین شد. شک نکنین. اصلا منفعلانه برخورد نکنین. این زندگی شماست اون رو به راحتی دست دیگران ندین.
این نظر من : جایی خ افسوس می خوریم که تصمیم به نادیده گرفتن خودمون می کنیم. این قضیه هر چه زودتر تکلیفش مشخص شه به نفع شماست( البته با هر نتیجه ای)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط faghat-KHODA

سلام


خوش امدید به همدردی


خیلی مستقیم به ایشون بگید که تکلیف رو مشخص کنه.قطعا کسی که باید کاری بکنه ایشونه(اقدام جهت خواستگاری).


این مدت برای دو نفر که عقد هم هستن هم مدت زیادیه.حالا در دوستی که همه چیز عملا رو هواست.


شما به ایشون بگید ادامه رابطه فقط فقط با اقدام رسمی ایشون ممکنه و بس.حالا دو حالت داره.

اول اینکه ایشون می پذیره.بحثی نمی مونه

دوم اینکه هزار و یک بهونه میاره.که در این صورت با عرض پوزش فراوان، شما عملا سر کارید.ایشون داره نیازهای روحی و (شاید روزی هم جسمی) خودش رو در کنار شما با روشی غلط برطرف می کنه.


ببخشید اگه رک گفتم.


فقط خدا

---

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط bahar2013

حدود یک سال و شش ماه است که با اقایی اشنا شده ام (34 ساله/من خودم 29 سالمه) در این مدت با شناخت نسبی که از هم پیدا کردیم از لحاظ خانوادگی -فرهنگی و اخلاقی در سطح مشابهی هستیم. ضمن این که در این مدت من رفتار ناشایستی و نامناسبی از او ندیدم (فردی منطقی - اهل کار و سالمی است) تنها مشکل من این است که احساس میکنم زمان این اشنایی بیش از اندازه دارد طولانی میشود با توجه به این که در ابتدای اشنایی هدف هردویمان اشنا شدن جهت ازدواج بود! این قضیه منو نگران میکند مسایلی که نگرانم میکنه:
1. ایشون هیچ مشکل مالی یا منع دیگری مثل سربازی برای ازدواج ندارند(تنها مشکل نداشتن خانه است که میدونم مدتی قبل قصد داشت اپارتمانی بخرد که گران شد و نشد) و هدفش رو از طولانی کردن این رابطه متوجه نمیشوم؟؟
2. نمی دونم این قضیه رو به چه شکل مطرح کنم ؟؟( نمیدونم به چه شکلی مطرح کنم که تکلیف این رابطه رو مشخص کنه و اگر قصد ازدواج نداره بی دلیل این رابطه رو طولانی نکنه؟؟)3.خودم هم از این رابطه خسته شدم و دوست دارم هر چه سریعتر تکلیف این رابطه مشخص بشه این سردرگمی منو کلافه و عصبی کرده چون سنم داره روز به روز بالاترمیره و فشار های اطرافیان برای ازدواج بیشتر میشه .ممنون میشم راهنمایی ایم کنید

---

من نظرم رو گفتم ولی باز که این جمله شما رو خوندم نتونستم چیزی نگم. خانمم این چه سوالی!!!! شما هزار دلیل موجه داری برا این کارت. تو رو خدا خودتم ببین این وسط:mad: