از رابطه با شوهرم بدم میاد...کمک

سلام به همه
من 22 سالمه و شوهرم 30 سالشه.1سال و 4 ماه تو عقد بودیم و الان یک سال و چهارماه میشه که عروسی کردیم.اوایل یه سری مشکلات داشتیم که خدارو شکر حل شدن و الان رابطمون تقریبا به ثبات رسیده.رابطمون در مجموع خوبه و به هم علاقه داریم اما من از رابطه جنسی با همسرم لذت نمیبرم.
اوایل اینطوری نبودم.هر چی که میگذره دارم بدتر میشم.الان نه تنها لذت نمیبرم بدم هم میاد.وقتی بهم نزدیک میشه دلم میخواد فرار کنم.اصلا حالم بد میشه .خودم هم هیچ وقت احساس تمایل ندارم.
شوهرم دیگه صبرش داره تموم میشه.بهش تا حالا نگفتم که این حسو دارم.تن به رابطه میدم اما میفهمه از حالتم.کمکم کنید.چرا من اینطوری شدم؟؟؟:(

از آنجا که همدردی در رابطه با مسائل جنسی مشاوره نمی دهد ، و وضعیت شما نیز نیاز به بررسی دقیق با شرح جزییات از سوی شما دارد تا

راهکارهای تقویت و تغییر رفتار جنسی را دریافت کنید ..نیاز به مشاوره حضوری دارد.

در فضای مجازی نیز به سایت پایگاه تنظیم خانواده که در زمینه مسائل جنسی مشاوره می دهد مراجعه کنید.( برای هدایت به این پایگاه روی

لینک زیر کلیک کنید )



ازدواج،آموزش مسائل جنسی و زناشوئی،سلامت خانواده، پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

سلام
شاید تاثیر یکی از رفتارای شوهرت باشه که خوشت نمی یاد یا مشکلی بینتون باشه که باعث این سردی شده

من احساس میکنم شوهرم زیاد ازم انتظار داره.حداقل یک روز در میون.نمیدونم این مقدار طبیعیه یا نه؟
منم دانشجو هستم.درس دارم و واقعا حوصله این همه رابطه رو ندارم.
تازه اون اینطوریه که اگه به این نیازش رسیدگی نشه(همون یک روز درمیون) کلا عوض میشه.بداخلاق میشه.به همه چیز گیر میده و اصلا تحویلم نمیگیره...الانم که فصل امتحاناتمه اینطوری شده و تقریبا با هم قهریم.چون وقتی بداخلاق میشه غیر قابل تحمل میشه.

فعلا بذار امتحانات تموم بشه، به سایتهایی که دوستان گفتند مراجعه کن و در این مورد مطالعه کن ببین باید چیکار کنی.

فکر می کنم به شرایط درسیت هم مربوط می شه.
استرس داری.

بهتره از يه مشاور كمك بگيري ميلت كمه
اونم حق داره از زنش لذت ببره.فتارشم طبيعيه چون داره بهش فشار مياد

اون رفتارش کلاطبیعیه خدات و شکر بکن که میخواد این نیاز از سمت تو تامین بشه بخدا شوهر من که روزی 3 بارم شده که این کارو بخواد بکنه ببخشید گفتم فقط خواستم متوجه بشید که شما باید رو خودتون کار بکنید و لذت ببرید از زندگیتون مگه همسرتون و دوست ندارید البته خانم ها استرس داشته باشن تمایلشون کمتر میشه ولی نباید جوری رفتار بکنی که بینتون اختلاف بندازه برای شوهرت بگو که در گیر امتحانهایی و استرس داری و معذرت بخواه اگه یکم کوتاهی میکنی اونم فکر کنم درک بکنه بفهمون بهش که میفهمیش

ممنون از همه.
حق با شماست.من کلا زیاد استرس دارم.برا همه کارهام بخصوص درس.
و اینطوریم که باید همه کارهام راست و ریس باشه که آرامش داشته باشم.
یه چیزی هم هست اون معمولا بدون برنامه و یکدفعه ازم میخواد.مثلا وقتی داریم حرف میزنیو و غذا رو اجاقه یا وقتی تازه خسته از دانشگاه میام یا تازه غذا خوردیم یا خوابم میاد.اولا به زور تن میدادم با اینکه برام سخت بود اما الان قبول نمیکنم.بهترین برخورد چیه و اینکه معمولا بهتره با برنامه قبلی باشه یا نه؟

مثلا وقتی غذا رو اجاق داری و میاد سمتتون ببخشید نمیشه خیلی باز کرد با یه نوازش و یه محبت:16::16::16: کوچولو بگو بزار غذارو تموم بشه نمیشه نصفه گذاشت عزیز دلم یه لحظه ببخشید یا بزار زیر غذارو خاموش کنم نسوزه بعدش آخه احتیاج به غذا داریم شما ضعیف میشی باید بهت برسم یا عزیزم الان خیلی خسته هستم اگه میشه یکم بخوابم چون نمیتونم انرژی لازم را بزارمیک ساعت بعد واقعا بیداربشو خودت برو سمتش حتی اگه ناراحت شده باشه جوری برخورد کن که نیازاش براش مهمه فقط تو بعضی شرایط شما هم به انرژی احتیاج داری بعضی وقتا هم با تمام خستگیت تن به این کار بده و بهش بفهمون که با اینکه خسته بودی چیزی نگفتی چون اون برات مهم تر هستش جوری نگو که منت بشه براش بگو وای امروز خیلی خسته شدم تو دانشگاه بیا یکم بخوابیم

میدونید منطورم از بدون برنامه ریزی قبلی اینه که مثلا من تازه از دانشگاه میام و خستم.بعد اون میگه که بیا یه کم دراز بکشیم استراحت کنیم.بعد یه کم بغلم میکنه.خب داریم استراحت میکنیم دیگه.و منم که به مسائل جنسی فکر نمیکنم.اونوقت خودش یه دفعه تحریک میشه و دلش میخواد که رابطه داشته باشیم.منم خسته و بدون هیچ آمادگی ذهنی قبلی.از بس ازین اتفاقا افتاده اصلا دیگه از ترس سمتش نمیرم.اونم شاکی میشه که بهش توجه ندارم.الان تو این شرایط حق با اونه؟یعنی همه مردا به زنشون نمیگن که بیا مثلا امشب رابطه داشته باشیم و همینطوری یه دفعه ای میشه؟