اقتصادی بودن شوهرم

سلام لطفا راهنماییم کنید.من تنهادخترخانواده بودم یعنی هرچی میخواستم واسم فراهم میشد بایکی ازفامیلای مادرم ازدواج کردم امامادرم مخالف این وصلت بودمیگفت به چنددلیل مخالفم یکی ازاونااین بودکه آدمای خسیسی هستنداقتصادی فکرمیکنندولی چون قسمتمون باهم بودازدواج کردیم.خونواده خوبین اماچنددرصدازحرفای مادرم درست بودشوهر من لیسانس مدیریت داره ولی شغل آزادداره درآمدش بسیاربسیارعالیه امازیادی توپول خرج کردن سخت میگیره.توماه فقط 50000تومان به من پول میده امروزاعتراض کردم گفتم بایدبکنیش 100000تومان دیگه تااین یکی برج بیشترازین پول روازش نمیگیرم اما میگه اول 50تومان روبهت میدم اگه پول لازم داشتی بازم بهت میدم خیلی عصبانی شدم گفتم خیلی خسیسی اگه درآمدت کم بودبخدا حاضرنبودم یه 1000تومنی ازت بگیرم ولی میدونم وضعت خوبه مشکل هم نداره امازورش میادیکجابهم بده میگه بعدا میشه وظیفه....خونواده شوهرم خسیس نیستن صرفه جویی میکننداماآدم بعضی وقتاحوصلش سرمیره انقدصرفه جویی کنی شوهرمنم ازهمون خونواده س.شوهرم همیشه خسیس نیست وقتی میریم وسیله ای میخریم همیشه قیمت بالاشو میخره شعرشم اینه که چیز ارزان نخرکه زودخراب شه گران بخر که دیر خراب بشه.من تودوران دختریم همیشه چیزهای تک میخریدم اماالان شوهرم بهم سخت میگیره مثلا میرم مانتومیخرم چندبارکه استفاده میکنم تکراری میشه میخوام یکی دیگه بخرم شوهرم نمیذاره میگه تازه خریدی منم حرفشوقبول دارم اماوقتی میرم شهرمون همه فامیلا نگاشون به منه ببینن وضع ظاهریم چطوره تغییرکردم یانه.مادرم میدونه که مثل قبل نموندم اماچیزی بهم نمیگه میدونه من به روی خودم نمیارم.شوهرم اخلاقاش مثل خونوادشه بخدامن نمیتونم باهمچین وضعیتی زندگی کنم .هزارتا وسایل واسه خونه میخوام اما چون شوهرم زیابه بازار علاقه نداره نمیتونم چیزی بگیرم.من 22سالمه شوهرم فکرمیکنه من بچه م وولخرجم میخوادمنوتغییربده .لطفاراهنماییم کنیدممنون ازسایت خوبتون:(

ببین نازگل جون اولا حرف مردم برات مهم نباشه که مثلا بگن وای چی پوشیده یا نپوشیده تو اینهمه خودتو اذیت کنی برای 5دقیقه که مردم میبیننت بگن وای چی پوشیده فکر نمی کنم ارزششو داشته باشه هر طور خودتو شوهرت راحتیت باش .اینکه شوهرت فکر می کنه بچه ای و ولخرجی می کنی رو با یه رفتارهای خاص نشون بده که اشتباه می کنی شوهر منم مثل تو درامدش خیلی خوبه همیشه هم برای خریدن لباس منو بهترین جاها می برد ولی به قول تو حساب شده یعنی نکه هر روز اونم بمن می گفت تو بچه ای ولخرجی منم تصمیم گرفتم روشمو عوض کنم دیگه زیاد به پروپاش نمی پیچیدم که من حتما اینو می خوام مثلا امسال من گفتم من برای زمستون پالتو نمی خوام پارسال خریدم همونو استفاده می کنم من که اینطوری گفتم خودش وقتی می رفتیم بازارو می دیدیم می گفت این تازه امسال اومده برو بخر من می گفتم نه نمی خوام خودش می گفت نه بخر سال دیگه نخر.یا همین برای روز زن من هر سال می گفتم برام طلا بخر می رفت می خرید ولی امسال گفتم نمی خوام هیچی همون روز بهم پول داد و گفت یدونه گوشی اکسپریای جدیدم برات می خرم ولی من گفتم نمی خوام برای چی برم پولو بریزم دور همین گوشیمم کارای اونو انجام میده گفت پس پولشو بهت می دم .
کلا یه جوری رفتار نکن که فکر کنه بی خیال زندگی و فقط به فکر قر و فری یه جوری بهش نشون بده که اهل حساب کتابی و الکی پول خرج نمی کنی اون موقع همه درامدشو میده بهت تا برای زندگیتون برنامه ریزی کنی

سلام
راستش منم با خوندن نوشته های شما مثل همسرتون حس کردم شما تفکر ولخرجی دارید

سعی کن بیخودی واسه زندگیت مشکل درست نکنی سری به تاپیکهای این تالار بزن و مشکلات وحشتناکی میبینی که خیلی باید خوشحال باشی که الان بزرگترین دغدغه و مساله زندگیت پول بیشتر خرج کردن و اجبار همسرت به تغییر تفکر مدیریت دخل و خرجشه. اتفاقاً این اخلاق همسر شما یک حسن تلقی میشه نه خساست چون همون طور که گفتین وقتی چیزی لازم دارید ایشون کوتاهی نمی کنن. سعی کنید کمی از حالت تفکر دخترونه دربیایین و رفتار یک زن و خانوم خونه رو مخصوصاً در مسائل اقتصادی خونتون به همسرتون نشون بدید . شاد باشین و موفق

میدونم هرکسی به نوعی مشکل داره منم ازین نوع مشکل.....کلا آدم دست ودلبازی باراومدم الان ترک کردن این حالات برای من سخته شایدشمافکرکنید امابعضی وقتاکه میرم بیرون مادرشوهرم بهم میگه پول همرات هست میخوای پول بهت بدم.اونا هم میدونن که پسرشون چطوریه

عزیزم باید اینو عمیقا درک کنی که دیگه دختر خونه نیستی شما کدبانوی یه خونه دیگه شدی که قراره یه زندگی رو به بهترین صورت اداره کنه ...پس سعی کن خودتو با شرایط جدید وفق بدی و به حرف مردم توجه نکنی ...

کاش شوهر منم انقدری درآمد داشت که ماهی 50 بده به من و بتونم پس اندازش کنم و مایحتاج رو هم بخره خودش

بخدا ناشکری زندگیاتون رو نکنید

نازگل میدونم مشکله ولی میشه عادت می کنی منم به خدا مثل تو هم خودم هم خونوادم خیلی دست و دلبازن ولی برعکس خونواده شوهرم مخصوصا مادر شوهرم و شوهرم خیلی حساب کتابی هستن ولی پدر شوهرم زیاد نه حالا شاید اونم تو جونیهاش بوده نمی دونم .تو باید سیاست داشته باشی من الان یه راه حل به ذهنم خورد مثلا وقتی شوهرت بهت پول میده بخشیش رو پس انداز کن و همشو خرج نکن بعد که یه مدت رو هم جمع شد به شوهرت بگو من از پولایی که تو بهم دادی کمی پس انداز کردم می تونم هر وقت لازم داشتی بهت بدم یا با پس اندازم می خوام برم مثلا وسیله لازمی که می خواستیم رو بخرم باور کن شوهرت بهت اطمینان پیدا می کنه که الکی پولتو دور نمیریزی و همین باعث میشه که اگه پول بیشتری ازش خواستی زیاد مخالفت نکنه.


در مورد حرف ساحل راست می گه نا شکری نکن بازه تو که حالا ماه به ماه بهت میده خیلی ها اینطوری نیستن مثلا خود من اصلا شوهرم اونطوری نیست که ماه به ماه بده تازه همون مقداری که تو می گیری هر وقت چیزی لازم داشته باشم میده اونم حساب شده مثل شوهر تو . اونطوری نیست که مایحتاجمو جدا بخره تو جیبیمم جدا بده پس ببین من چی کار می کنم ولی خوب عادت کردم

ممنون دوستان.ولی 50تومن الان چیزی نیست من 1بارآزمایش کردم نصفشوپس انداز کردم نصفشوخرج ولی کم میاوردم تزه همشوکه واسه خودم خرج نمیکنم واسه خونه هم چیزهای سبک میخرم.بازم ممنون shahtab جان سعی میکنم روشتوآزمایش کنم