شک کردن به این ک همسر مناسبی برای من میشه یا نه؟

سلام من دختری 23 هستم ودانشجودر شهری دیگر حدود 6 ماه پیش با پسری در نت آشنا شدم همشهری خودمه و این پسر اصلا قصد ازدواج نداشت و فقط دوستی می خاست من هم بااین موضوع مشکل داشتم خلاصه ی مدتی الکی باهم فقط اس ام اس و زنگ میزدیم اما هیچ رابطه ای بینمون نبود تا 3ماه پیش ک بیشتر باهم صحبت کردیم و وقتی من اومدم خونه ی روز رفتیم بیرون و کادوی تولدمو داد و پیشنهاد ازدواج هم داد اما من به علت اینکه اون نماز نمیخوند گفتم نه اما رابطه همچنان ادامه داشت و گفت سعی می کنم نمازبخونم تا عید ک قرارشد تصمیم نهایی بگیریم و اون گفت درآینده میخونم اما الان نمیتونم منم گفتم پس نه و روز آخری بود ک همو میدیدیم ک همه چی لو رفت و خانواده هامون فهمیدن و وقتی خانواده ما فهمیدن اون خ خوشحال شد و جسورتر از گذشته شد و گفت قول میدم تو مسائل اعتقادی باهم مشکلی نداشته باشیم( قبلنا نماز میخونده) خلاصه مامان بابای من رفتن تحقیق کردن و خواهر و برادرش طلاق گرفتن و ازدواج مجدد داشتن خواهرش به خاطر بچه دارنشدن و مشکل شوهرش جداشده اما برادرش به خاطر رابطه جنسی با عمه خانومش جداشدن و البته از نظر خانوادگی هم سطح ما بالاتره.
خلاصه وقتی من موضوع برادرشو فهمیدم خ جاخوردم و بهش زنگ زدم و گفتم همه چی تمومه و ما دوهفته باهم هیچ ارتباطی نداشتیم تابعدازدوهفته من نتونستم تحمل کنم و بهش اس ام اس دادم و اربطه دوباره شروع شد اما خانواده ها خبر ندارن و دوروزم اومد پیشم و باهم بودیم و قرار شده بعد از امتحانام من با خانوادم صحبت کنم.
به نظر شما این رابطه درست است؟ اگر آره من ب بابا و مامانم چی بگم؟
در کل پسر ساده و خوبیه

آشکار عزیز ببین چقدر نماز خوندن طرف برات مهمه چون به نظرم آدما بعد از ازدواجشون تغییر زیادی نمیکنن و همینن که هستن. اگه با چیزی که الان هست میتونی دوستش داشته باشی باهاش ازدواج کن اما به حرفهاش که بعد ازدواج چنین میکنم و چنان میکنم توجه نکن.
در مورد خانواده ش همسر منم خواهر و برادرش طلاق گرفتن اونم دقیقا تو ازدواج خواهرش مشکل از دامادشون بوده اما در مورد برادرش مشکل از اون بوده(معتاده). من الان با خانواده همسرم هیچ مشکلی ندارم خیلی هم خوبن یعنی عادت بد خاصی ندارن. تازه اینکه اونها تو زندگیشون شکست خوردن باعث شده همسرم بیشتر قدر زندگیمون رو بدونه. به شناختی که تا الان ازش داشتی توجه کن ببین مثله برادرشه یا نه.
اون ممکنه عادت برادرشو داشته باشه امکانش هم هست که از کار برادرش عبرت گرفته باشه. در مورد خانوادش بیشتر تحقیق کن ببین مادرش و پدرش چه جورین؟ یا اگه خواهر برادر دیگه ای داره زندگی اونا چه جوریه؟ اصلا مثل برادرش اهل چنین ریسک هایی هست؟
به نظرم الان به خانوادت نگو تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم سعی کن از هم فکری و مشورت خانوادت کمک بگیری تا تصمیم درستی بگیری.

سلام
پرسیدی این رابطه درست است ؟ نه و محکم تر نه

شکل گیری رابطه از اول اشتباه بوده . دختر خوب به فکر اینکه به پدر و مادرت چی بگی نباش به فکر این باش که چیزی که اونا میگنو اگه گوش ندادی و ضرر کردی هیچ وقت خودتو نخواهی بخشید. پدر و مادر خوبی آدم رو میخوان. اینکه داری به دور از اطلاع پدر و مادر ارتباطتو ادامه میدی صد درصد اشتباه محضه
دختر خوب خودتم میدونی داری اشتباه میکنی نذار سکان زندگیتو دلی بدست بگیره که احساس همه جهتشو تعیین میکنه بازم میگم اشتباهتو ادامه نده.

خب من الان باید چیکار کنم؟
هیچ تصمیمی نمیتونم بگیرم یهو هم ک نمیتونم ازش دل بکنم بلاخره دوسش دارم
در کل پسر خوبیه از ی نظرم میترسم اشتباه کنم و الکی ردش کنم
تورو خدا ی راه حل بدین؟

سلام نظر منم اینه نهههههههههه اولا نحوه آشناییتون کاملا اشتباه بوده بعدشم خانواده طرف هم مهمه تصور کن تو یه خانواده ای وارد میشی که برادر شوهرت به عمش رحم نکرده جو این خانواده مریضه مطمءن باش

این حرفا چیه میزنین؟خانواده ای که توش طلاق اتفاق افتاده سلامت نداره..این ربطی به اصالت نداره!!فقط باید بیشتر راجع بهشون تحقیق و فکر کنی..یعنی وقتی پسر حضرت نوح اون مدلی در اومد اصالت پدرشم با اون رفت زیر سوال؟آدما که فقط تو خانواده تربیت نمیشن..نصف تربیتشون تو جامعس.خصوصا پسر..اگه این خانواده کلا خرابه پس چرا خواهراش نیستن؟پدر مادرش چرا نیستن؟من خودم برادرم چند سال پیش از همسرش جدا شد و الان ازدواج کرده زندگی خوبیم داره..خودمم نامزد دارم..اما یادم نمیاد نامزدم بخاطر این ماجرا منو بالا پائین کرده باشه..برادرم برادرمه و من منم.اصلا دلیلی نداره 2 تا برادر حتما شبیه هم باشن عزیزم.البته منظورم این نیست که تحقیق و فکر نکن..سعی کن نگرانیتو با خانوادت در میون بذاری و نظر پدرتو بپرسی.اون مسلاما تجربش از من و شما بیشتره