نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.
من هیچ نمی تونم کنترل روی احساساتم داشته باشم.
گاهی اوقات بسیار مشتاق هستم که این فرآیند رو شروع کنم و گاهی هم به علت مشکلات متعددی که دارم بسیار پشیمون میشم که "من چرا دارم خودم رو بدبخت می کنم و ... "
من نمی دونم کدوم یکی از فکرهام درسته . نمی دونم چیکار باید بکنم .
سلام
تو رو باید کشت با زن گرفتنت..زن نگیر یه ملتو راحت کن.
یادمه تو یکی از تاپیکات خارپشت نوشت زیادی فکر میکنی.منم موافقم.کلا میگن وصف العیش نصف العیش.تو به این نصفه قانعی.یعنی کلاً دوست داری راجب ازدواج حرف بزنی.یه کم که دوز حرف ازدواج خونت میاد پایین دوباره از نو راجب ازدواج میحرفی.
باری به هر جهت هم هستی.یعنی اگه احساسات خوب بیاد سراغت مطمئن میشی که ازدواج میکنی،احساسات بد به کل ناامیدت میکنه.
این خصلت کلاً بده.یعنی فکر کن بعد عروسیتم مدام سر هرموضوعی اخلاقت خوب و بد بشه.
برای اینکه ثبات پیدا کنی لامه بین حرف اساسی و حرف چرندی که درونت میزنه تمییز قائل بشی.اولین قدم هم ساکت کردن ذهن سطحی وراجه.از تاپیک من و آقای sci کمک بگیر.
تو قدم بعدی یه نتیجه از این همه تاپیک ازدواج که زدی بگیر و اینجا بنویس تا بقیه بدونن تو کدوم نقطه ای.
نکته:بعضی وقتا شیطان با وسوسه آدمو از راه درست بیرون میاره.اگه راهتو درست انتخاب کرده باشی دیگه بهش شک نکن.و هرچی تو گوشت گفت،بگو من تصمیم درست گرفتم.بقیشو سپردم به خدا.
برای اعتماد بخدا حرفای فرشته مهربان رو تو تاپیک آخرم بخون.
موفق باشی
اگه چنین احساسی داری پس به ازدواج فکر نکن. اگه عاشق کسی بشی این چیزا از یادت میره.
تا به ثبات نرسیدی ازدواج نکن.
مرسی بهار.
من هر زمان پشیمون میشم چند ساعت بیشتر طول نمیکشه و واقعا همش به خاطر فکرزیاده .
شاید در هفته 5 ساعت پشیمون بشم ولی درکل هفته مشتاقم .
5ساعت پشیمونی نیست.زنگ استراحت ذهنته..یه کم به ذهنت استراحت بده.خودت هم میگی زیاد فکر میکنی.این تو رو هم خسته میکنه هم ناامید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid65
به ازدواج به شکل یه موضوع سوپرمهم نگاه میکنی.یه بار میگی معیارای انتخابمو چطور مدیریت کنم؟یه بار میگی فیلمایی که میبینم رو انتخاب ظاهر همسرم تاثیر میذاره و...... یه عالمه موضوع دیگه که واقعاً بحرانی نیستن.و من مطمئنم خودت تنهایی میتونی از پسشون بربیای وحلشون کنی.
اما بیشتر دلت میخواد راجبشون بحرفی..درددل کنی.
مثلا تاپیکایی که من موقع بحث با خونوادم میزدم از این نوعن.میدونستم نتیجه ای نمیگیرم و صرفاً برای تخلیه روحی و آروم شدنم بود.
درضمن تو از بقیه مسائل خوب زندگیت غافلی.از کارت،رشتت و هزارتا موضوع لذت بخشی که میتونی تجربه کنی غافلی.
از همه قسمتهای زندگیت لذت ببر.رو همه چی کار کن.رو اضافه وزنت.رو ارتباط با دوستات و در کنارش برای ازدواجت تلاش کن.
مثلاً نتیجه گیری از تاپیکات و تلاشت برای ازدواج رو ثبت کن.
موفق باشی
- - - Updated - - -
5ساعت پشیمونی نیست.زنگ استراحت ذهنته..یه کم به ذهنت استراحت بده.خودت هم میگی زیاد فکر میکنی.این تو رو هم خسته میکنه هم ناامید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid65
به ازدواج به شکل یه موضوع سوپرمهم نگاه میکنی.یه بار میگی معیارای انتخابمو چطور مدیریت کنم؟یه بار میگی فیلمایی که میبینم رو انتخاب ظاهر همسرم تاثیر میذاره و...... یه عالمه موضوع دیگه که واقعاً بحرانی نیستن.و من مطمئنم خودت تنهایی میتونی از پسشون بربیای وحلشون کنی.
اما بیشتر دلت میخواد راجبشون بحرفی..درددل کنی.
مثلا تاپیکایی که من موقع بحث با خونوادم میزدم از این نوعن.میدونستم نتیجه ای نمیگیرم و صرفاً برای تخلیه روحی و آروم شدنم بود.
درضمن تو از بقیه مسائل خوب زندگیت غافلی.از کارت،رشتت و هزارتا موضوع لذت بخشی که میتونی تجربه کنی غافلی.
از همه قسمتهای زندگیت لذت ببر.رو همه چی کار کن.رو اضافه وزنت.رو ارتباط با دوستات و در کنارش برای ازدواجت تلاش کن.
مثلاً نتیجه گیری از تاپیکات و تلاشت برای ازدواج رو ثبت کن.
موفق باشی