26سالمه.یک سالی هست که به ازدواج فکر میکنم و نظر شخصیم اینه که سن مناسب برای ازدواج دخترها از 22 تا 28ساله و دوست دارم تا قبل از این سن فرصتش برام پیش بیاد. هیچوقت به ازدواج سنتی اعتقاد نداشتم و از طرفی نتونستم به رابطه با جنس مخالف اعتماد کنم و تا پیش از این رابطه ای رو تجربه نکردم. 7 ماه پیش تو اینترنت با پسری آشنا شدم نحوه ارتباطمون فقط مکاتبه ای بود.هرچند حس دوگانه ای نسبت به دوستی با یه پسر داشتم ولی با شناختی که نسبت بهش پیدا کردم باهاش ادامه دادم و الان نسبت بهش احساس علاقه و وابستگی میکنم.فقط عکس همدیگه رو دیدیم و دیداری نداشتیم .تناسبی که از لحاظ شخصیتی و اعتقادات مذهبی و اخلاقی با معیارهای من داشت باعث ایجاد علاقه من شد. هیچوقت قصد سوءاستفاده نداشت و در طول رابطمون هر دو طرف خط قرمزها و حریم ها رو نگه داشتیم و رابطه رو از لحاظ احساسی به ناکجاآباد نکشوندیم.مشکل الان من اینه که احساس واقعیشو نمیدونم و یه دوماهیه که ارتباطشو به بهانه کار و گرفتاری کم کرده.چندروزه اسمس جواب نمیده یا گوشیش خاموشه.از یه طرف فکر میکنم داره بهم کم محلی میکنه که بیخیالش شم اما از طرفی چندوقت پیش گفت که دوست داره بیاد به شهر ما که همدیگرو ببینیم و این حرفو همین هفته پیش هم دوباره تکرار کرد.گیج شدم نمیدونم . به نظر شما برداشت من از این بی توجهی های اخیرش باید چی باشه؟باید به حال خودش بذارمش ؟ منم مقابله به مثل کنم یا رابطمو حفظ کنم ؟ یا شایدم باید تمومش کنم ؟ بیشتر دوست دارم آقایون با توجه به روحیاتشون بهم پاسخ بدن . ممنون