-
مشکل شوهرم
سلام به همه دوستانمشکلی که شوهرم داره اینه که متاسفانه زمانی که میخواد یه تصمیمی رو بگیره تا آخرین لحظه دو دله و همیشه دقیقه آخر تصمیم میگیره و همین باعث میشه که من همیشه تو بلاتکلیفی باشم چون هیچوقت تصمیمشو قطعی نمیتونه بگیره و دیگه اینکه بعصی وقتا شوهرم سر چیزای کوچیک عصبانی میشه وصداش حالت داد و تهاجمی میشه من نمیدونم اینطور موقعها چه رفتاری باید داشته باشم مرسی از همه دوستان به خاطر کمکاشون
-
خیلی آدما تو این زمونه اینجورین.زیاد دو دل میشن.اون هم برای اینه که نمیخوان تمصیم اشتباه بگیرن.
قطعا با مشاوره و مراجعه به ورانشناس میشه راهکارهای خوبی برای تعدیل این موضو
-
سلام عزیزم به نظر من خیلی خوب که تا لحظه آخر فکر میکنن و عجولانه تصمیم نمیگیرن این خودش یه حسن، در مورد سوال ۲ به نظرم بهترین حرکت سکوت و تأیید ظاهری مرد است:playful:
-
والا رفتار منم دقیقا مثل همسر شماست..البته از این بابت خودمم عذاب میکشم..یه جورائی مربوط میشه به خس ایده آل گرایی..آدم دوست داره بهترینارو داشته باشه..واسه همینم دل دل میکنه
-
این باعث میشه بهترین تصمیمو بگیره. خیلی حساس نشو!منم همینطورم ولی در نهایت میبینم بهترین شرایط را که میشده رقم زدم.انتظارم هم از همسرم همراهیه و اگه حولم کنه کلا منفعل میشم
-
این که خیلی خوبه
من خودم این طوری ام اما همسرم وقتی یک تصمیم رو گرفت عمرا نمیشه روی حرفش حرف زد و تصمیمش رو بر هم زد، در حالی که به نظر من ممکنه تا لحظه ی آخر یک تصمیم بهتر و یک موقعیت بهتر هم وجود داشته باشه
اما شوهرم از این نوع تصمیم گیری ِ من اصلا خوشش نمیاد و خیلی وقت ها به من میگه که استیل نیستم (پایدار نیستم)
حالا به نظر من شما می تونی هم خودتون یکم این طوری بشین هم وقتی شوهرتون می خواد تصمیمی رو بگیره، ازش بپرسید که مثلا عزیزم تا الان چند درصد این تصمیمو عملی می کنی ؟
مثلا میگه 50 درصد بگید خب بیا بیشتر بررسی کنیم و مزایا و معایبش رو بررسی کنید و کم کم درصد رو به 70 درصد برسونید، این طوری باعث می شید که هم خودتون خیالتون راحت تر باشه و هم همسرتون یاد می گیرن که خیلی هم نباید تا لحظه ی آخر مردد بمونن
موفق باشی دوست من
-
مرسی از همتون به خاطر نظرایی که دادین یه مثال بزنم مثلا همه خونوادمون داریم میریم مسافرت و یه عده هم روی ماشین شوهرم حساب میکنن و پشت سر هم همه ازم میپرسن حالا شوهرت میاد یا نه منم تا لحظه آخر باید بگم والا نمیدوننم والا همه به ریش آدم میخندن میگن شوهرش هنوز تصمیم نگرفته میخواد بیاد یا نه بخدا اینجور موقعها از همه خجالت میکشم همش مجبورم به همه یه دروغی بگم و کاراشو ماست مالی کنم
یه ایراد دیگه که شوهرم داره اینکه خیلی خودخواهه شما فکر کنین مامانش مریض بود من همش بیمارستان مواظب مامانش بودم روز پدر واسه باباش کادو گرفتم رفتم. بهش گفتم قراره مامانم امروز واستون نهار درست کنه دیگه بیا زحمتش بکش قابلمه ها رو ببر باورتون میشه گفت ساعت 1 میخوام برم دانشگاه خوابم میگیره منم مجبور شدم واسه اینکه جلو مامان ایما آبروداری کنم الکی گفتباباش میخواد بیاد غذا رو بگیره ولی با آژانس فرستادم. قبلش گفته بود اگه آرایشگرم بود میام ناهارو هم میبرم اگر نبود دیگه خودت بیار با تاکسی تلفنی یعنی حاضره واسه کار خودش از کارش بزنه ولی واسه من حاضر نیست اینکارو بکنه منم که امروز به خاطر این کارش خیلی عصبانی شده بودم همه چیو بهش گفتم که تو خیلی خودخواهی کوچکترین مخالفتی که باهات میکنم میگی منو درک نمیکنی در حالی که من همه کار برات میکنم فعلا هم نمیخوام ببینمت تا بفهمی من دارم چی میگم. این یه نمونه از خودخواهیشه اگه خواستین بازم مثال میزنم واستون خانوادش اصلا اینجوری نیستن به خصوص داداشش که متاهلم هست نمیدونم این چرا اینجوری شده تا میاد یکم رابطمون خوب شه و امشم احساس میکنم تلاش از طرفف منه دوباره با اینکاراش دیونم میکنه و یه دعوای حسابی باهاش راه میندازه حتی تو سکسمونم به خاطر اینکه میگه اینجوری شهوتم بیشتر میشه همیشهوزنشو میندازه رو من و باید به زور تحملش کنم بارها بهش گفتم گوش نمیکنه بخدا خسته شدم ازش دیگه تحملشو ندارم همش من دارم فداکاری میکنم
-
مورد اول که دو دله شاید داره تجزیه و تحلیل میکنه و نمیخاد هیچ موردیو یهو رد کنه
صداشم که تهاجمی میگره بعضیا اینجورین خوب :( شما باید شناختت بیشتر باشه روش که بدونی کی دداره عادی حرف میزنه کی تهاجمی میشه
من بدبختم بعضی وقتا حرف زدنی یهو مامانم میگه مگه دعوا داری ولی چون لحن حرفم جدی میشه فکر میکنن دعوا دارم :p
-
من خودم همیشه میتونم به بهترین شکل بقیه رو نصیحت کنم راه و چاه و نشونشون بدم ولی وا قعا تو مشکلات خودم موندم واسه خودم هیچ کاری از دستم ساخته نیس واقعا به راهنماییتون نیاز دارم من واقعا نمیدونم اگه شماها رو نداشتم با کی میتونستم اینقد راحت حرف دلمو بزنم مرسی که هستین