نمایش نسخه قابل چاپ
سلام همسرم چند روزه سر کار نمی ره میگه کارمو دوست ندارم
نمی دونم چه باید بکنم میگه میخوام برم توی شغل دیگه از اسم کارم بدم میاد و نمی خوام ادامه بدم به خاطر تو ادامه می دادم
اون راننده آژانسه البته یک ساله فقط
قبلا کار ثابت نداشت حالا نمی دونم چه باید بکنم و خسته شدم احساس بدی نسبت بهش پیدا کردم البته داشتم ولی الان پر رنگ تر شده
سلام
آیا اگر ایشون یه مدت سر کار نرن از لحاظ مخارج و خرجی دچار مشکل میشید؟
تحصیلات ایشون چقدره؟
بیشتر از خودتون و اینکه چند ساله ازدواج کردید و شرایطتون بگید
من شاغل هستم
از نظر خرجی فعلا نه چون زیاد خرج انچنان نداریم
شرایط نمی دونم نظورتون چیه اگر منظورتون خونه و ماشینه همسرم هم خونه داره و هم ماشین
همسرم از خانواده ایی که ملک و املاک زیاد دارند و به اندازه ایی که در حد یک خونه و یک مقدار متوسط ملک به همسرم میرسه چون همسر فقط یک برادر داره
میشه بگید چرا احساس بدی به ایشون پیدا کردید که الانم پررنگ تر شده ؟ چون کارشونو دوست ندارن و میخوان رهاش کنن؟
تحصیلات همسرم دیپلم ریاضی و فیزیکه
ما دوسال و شش ماهه ازدواج کردیم و بچه نداریم
از نظر قلبی زیاد راضی به این وضعیت نیستم دوست دارم همسرم فعالیت داشته باشه قبل از ازدواج قول داده بود مغازه بزنه ولی نشد
حالا موندم مستاصل که چه کنم
اخلاقشم یکم بده یعنی حساسه یکم وسواس فکری داره بعضی مواقع بی دلیل میره توهم و ناراحت میشه و شورع میکنه به گیر دادن الکی چرا لیوان زمینه چرا آب توی یخچال نیست
خیلی سعی میکنم صبر کنم ولی از این وضعیت ناراحت هستم میترسم این وضعیت برای همیشه باقی بمونه
وقتی برادرش به سر کار میره اعصابم به هم میریزه میگم با خودم چرا همسر من کار درست نداره وقتی کسی رو میبینم که همسرم شغل ثابت داره و شرایطی مثل شرایط من داره اعصابمو بهم میریزه نگران وقتی جاری گرفتم چطور میخوام با خودم کنار بیام که همسر من کار ثابت نداره ولی همسر اون کار ثابت داره
میدونم اشتباهه ولی نمی دونم چه باید بکنم
همسر من بعد از سه سال داره شرایط کارش احتمالن ثابت میشه:o
ولی من و اون تا آخر عمرمون هم که کار کنیم با توجه به اینکه از اول زندگی مقروض بود نمی تونیم نه خونه دار بشیم نه ملکی داشته باشیم و ماشینی!
خیلی غصه نخور و مطمئن باش خیلی ها آرزوی شرایط تو رو دارن که یه روزی از مستاجری خلاص بشن!
هیچ وقت خودت رو با دیگری مقایسه نکن.
هر کسی زندگی خودش رو داره.
فقط یه پیشنهاد دارم!!!
خرج هایی رو روی دست همسرت بذار که از پس براورده کردنش بر نیاد!
چه می دونم طلا بخر، شام رستوران برو، کادو، لباس ...
ببین اگه پول کم بیاره تلاشش بیشتر نمی شه؟
خیلی قناعت نکن.
آرزو داشته باش!
مثلا ویلای شمال! مسافرت خارج از کشور!
یه کاری کن خودش هم علاقه مند بشه که پول بیشتری درآره!
آخه چرا خرج زیادی نداری دختر خوب!:(
چرا اینقدر خیالش رو راحت کردی؟
من اگه الان بگم بریم رستوران میگه پول ندارم خونه یک چیزی میخوریم ساده باشه
از این حرفها
اون دوست داره پول زیاد در بیاره ولی بلد نیست دیشب رفته با دوستش صحبت کرده بره توی پخش قارچ .... ولی اینقدر همت و اراده نداره و ترسو هم فکر میکنم هست که بخواهد شروع کنه
- - - Updated - - -
روزنه جان
من دوست داشتم همسرم شغل ثابت داشته باش ولی تا حالا نشده
خب چه اشکال داره! بذار هی تکرار کنه پول نداریم!!
بعدش هم ایده خوبیه این پخش قارچ. ببین اگه تنبله این یه حرفه اگر اعتماد به نفس نداره این یه حرف دیگه است. اگه با پول کم راضیه یه حرفه اگر زندگیش رو دوست نداره اگر تنوع طلبه تو کار اگه کمالگراست ...
خانومی اگر دلیلش رو پیدا کنی راحت تر می تونی مشکل رو حل کنی.
نمی دونم بگم تنبل تنبل نیست
بگم اعتماد بنفس داره که نداره ..... میدونید سسته و بی فکری میکنه الان چند روزه نرفته یک زنگ نزده بگه به مسئولشون که چرا نمیره و اصلا میره یا نی میره بهش میگم میخوای چه کار کنی میگه نمی دونم و فقط نگاه میکنه
- - - Updated - - -
یک حسی دورنمه میگه این مرد برای تو مرد نمیشه و خیلی سعی میکنم به حسم جواب ندم ولی هر روز و هر روز این حس با هم حرف میزنه نمی دونم خیلی خسته ام و ناراحت
درآمدت را چیکار می کنی؟
خرج خونه یا برای خودت هست؟
همسرت نسبت به خرج کردن درآمد شخصیت نظری نداره؟