نکته سنجی و باریک بینی همسر در زندگی مشترک
با سلام به همه ی دوستان
وقت همگی بخیر
من 22 ساله و همسرم 27 ساله هستند و هفت ماه است که عقد کرده ایم.
به عنوان پیش زمینه :
همسرم در کنار تحصیل 7 سال است که مشغول کار کردن هستن و تمامی هزینه ها از اولین شاخه ی گل تااا خرج جشن عقد و ... رو خودشون پرداخت کردن و کوچکترین کمک از طرف خانواده شون قبول نکردن و البته خیلی بهشون فشار اومد و تمام پس اندازشون خرج شد ... (البته در مورد مسائل مالی هم سوال دارم که بعدا از محضرتون می پرسم)
من و همسرم، هر دو دارای ویژگی حساس بودن هستیم، و از هر موردی بی خیال رد نمی شویم
هر چند من قبل از عقد کمی بی خیال تر و خوش بین تر از الان بودم اما گاهی برای بهانه گیری بیشتر به همسرم و برای این که اگر او خرده ای از من یا خانواده ام گرفت پاسخی برایش داشته باشم، دقیق تر و حساس تر از قبل شده ام.
از این گذشته در مسائلی که بحث خرج کردن و مسائل مالی مطرح میشه خیلی حساسیت نشون میده (البته الان کم تر شده)
برای مثال در گذشته زمانی اگر برای ماشین اتفاقی می افتاد (تصادف، خراب شدن و ...) همسرم شروع به غصه خوردن می کرد و می گفت ما خیلی بد شانسیم و ... و من بلعکس شروع می کردم می گفتم خدا رو شکر که برای سلامتی خودمون اتفاقی نیافتاده و ... و او از این برخورد من رنجیده می شد و می گفت تو برای زندگی ارزش قائل نیستی چون برایش زحمت نکشیدی و این روال ادامه داشت تا این که من اکنون مثل خودش شده ام
گاها اگر بد بیاری ایی در زندگی داشته باشیم من غر می زنم، نق می زنم، اعتراض می کنم و او مرا آرام می کند!!! جایگاهمان در زندگی تغییر کرده و اثری از انرژی و خوش بینی ِ من در زندگی نیست.
مثلا این چند روز که ایشون به ماموریت رفته ، متاسفانه یکی از نگین های حلقه ی من افتاده
و خدا می دونه که من این چند روز چقدر با خودم تنش داشتم که چطور بهش بگم و چقدر ناراحت می شه و حالا می گه تو ارزشی قائل نیستی برای زحمت هایی که من می کشم و برای مسائل مالی به روی من میاره که اگر بیشتر مواظبش بودی این طور نمیشد...
در حالی که قبل از ازدواج اگر چنین اتفاقی می افتاد به راحتی آروم می شدم و می گفتم مساله ی مهمی نیست باید یکم پول پس انداز کنم و تعمیرش کنم ...
حالا سوال من از شما همراهان عزیز اینه که من چطور باید این مساله رو حل کنم ؟
همیشه نگرانم، مثلا نگرانم که نکنه برا گوشی ایی که برای من خریده مساله ای پیش بیاد
یا کلا برای زندگی مون
نگرانم بعدا که عروسی کردیم مدام ایرادگیری های ایشون ادامه داشته باشه و حساس بودن و نگران خراب شدن وسایل باشه و من آرامش نداشته باشم در زندگی
من می خوام خوش بین باشم و حتی اگر چیزی خراب شد، راحت بپذیرم اما اگر این طور باشم همسرم فکر می کنم من ارزش قائل نیستم در حالی که اگر من شروع به غصه خوردن کنم و ناراحتیمو ابراز کنم اون من رو آروم می کنه و اون قدرها گیر نمیده اما من نمی خوام نقش بازی کنم :(
ممنونم میشم پاسخ بدهید که من چه کنم ؟