تردید بین ازدواج و شروع زندگی مجردی
با سلام.
من پسری 28 ساله هستم.چون در یک خانواده مذهبی زندگی کردم نتونستم از دوران جوونیم لذت ببرم.به قول معروف جوونی نکردم.
حتی دوران دانشگاه و سربازی رو هم شهر دیگه ای نرفتم تا از پدر مادرم دور باشم تا شاید اونجوری در اختیار خودم باشم.
یه مدتی خیلی دپرس بودم و همش فکر میکردم تو زندون خانواده هستم.
تا اینکه یکی از دوستان قدیمیمو اتفاقی دیدم .دیدم اونم از روزاش راضی نیست و مدتیه از خونه زده بیرون و دنبال خونه مجردی میگرده.وقتی حرفای منم شنید بهم گفت بیا پیش خودم.باهم زندگی کنیم. منم خیلی خوشحال شدم از این پیشنهادش . چون شروع یه زندگی جدید و آزاد بود.
اما چند روز بعد یه اتفاق دیگه افتاد.
اونم این بود که مادرم اومد و برای اولین بار بهم پیشنهاد داد با دختری که میگه ازدواج کنم.منم اون دخترو قبلا دیده بودم و نسبتا ازش خوشم اومده بود.وقتی مادرمم اونو به من پیشنهاد داد شوکه شدم.
الان باید به مادرم یه جوابی بدم.بگم بله یا نه.
در حالیکه بین ازدواج و رفتن به خونه مجردی گیر کردم.
نمیدونم کدومو انتخاب کنم که پشیمون نشم.