مشکل من برای ازدواج

سلام به همه دوستان
عیدتون مبارک
من اسمم الهامه. 29 سالمه فوق لیسانس و شاغل هستم. یه ساله با یه پسری به اسم امیر آشنا شدم. 32 سالشه فوق لیسانس و شاغله. تو این یه سال خیلی با هم خوب بودیم. خیلی به هم علاقه مند شدیم. تا حالا سر هیچ مسئله ای به مشکل برنخوردیم. افکارمون مثل همه.
ولی هر چی داره جدی تر میشه من نگران تر میشم. آخه من یه مشکلی دارم که خیلی بابتش ناراحتم. مشکل من اینه که موهای خیلی کم پشتی دارم و تقریبا 70 درصدش سفید شده که رنگ میکنم ولی برای کم پشتیش کاری نتونستم انجام بدم.
خیی دکتر رفتم آزمایش دادم دارو استفاده کردم ولی نتیجه ای نداشته. من بابت این موضوع خیلی ناراحتم و نمیدونم چکار کنم. اصلا نمیدونم چطوری اینو بهش بگم. چون محجبه هستم تا حالا موهای منو ندیده.
گاهی وقتا میگم بدون اینکه چیزی بهش بگم همه چی رو تموم کنم بره دنبال زندگیش. چون برام خیلی مهمه. اینقدر دوستش دارم که دلم میخواد بهترین زندگی رو داشته باشه. یه بار هم اینو بهش گفتم ولی با تعجب بهم گفت برای چی. منم نمیدونم چی جوابشو بدم. از طرف دیگه نبودش واسه منم خیلی سخته.
ازتون خواهش میکنم کمکم کنین. چکار کنم.
ممنونم

نگرانی شما بی مورد به نظر میاد. بالاخره این مشکل با شماست که وقتی قابل درمان نیست همیشه قراره با شما همراه باشه و مقصر هم شما نیستید چون در کمپشتی و تغییر رنگ مو عوامل ژنتیک بسیار دخیل هستند. اگه بخواید این موقعیت ازدواجتون رو به خاطر این مشکل خودتون از دست بدید پس همه بعدی ها رو هم با همین استدلال می تونید از دست بدید، شما ایشون رو از این وضعیت مطلع کنید که آگاهی داشته باشند.

با توجه به سن شما و شرایط هر دو شما که به نظر برای ازدواج مناسب میاد توصیه می کنم به ایشون بگید جدی بشن در کارهای ازدواج. همه افراد اشکالاتی دارند و انسان بی نقص وجود نداره.

سلام الهام جان.

ممکنه کم پشتی موهات رو بیش از چیزی که هست، مهم ببینی. شاید دچار مقایسه شدی و خودت رو با دیگران مقایسه می کنی. در حالیکه هرکس فیزیک خودش رو داره. و همه هم در نوع خودشون زیبا و منحصربفرد هستند. شما نباید بخاطر این موضوع حق انتخاب رو از طرف مقابلت بگیری یا اینکه براش ذهنیت منفی ایجاد کنی و به احساساتش جهت بدی.

پیشنهاد من اینه که مستقیما در مورد موهات صحبت نکن. چون ممکنه اون فرد تجسمی بدتر از واقعیت داشته باشه. در عوض در موقعیتی چندتا عکس بدون روسری به ایشون نشون بده (طوریکه میزان کم پشتی موهات کاملا قابل تشخیص باشه). و بهش فرصت بده که دقیق نگاه کنه، اما اصلا بحث موها رو هم وسط نکش. بذار خودش ببینه و تصمیم بگیره. :72:

- - - Updated - - -

نظر پزشک ها در مورد موهات چیه؟ فکر می کنن تا اندازه ای کم پشته که به کاشت مو نیاز هست؟

- - - Updated - - -

گذشته از این موضوع، بهتره زودتر رابطتون رو به مسیر جدی تری بندازی. یکسال زمان زیادیه و تا همینجاش هم شما به همدیگه دلبستگی پیدا کردید. در حالیکه ممکنه بخاطر موارد مختلف ازدواجتون سر نگیره. هرچه زودتر متوجه بشی، دل کندن برات راحت تر میشه. و هرچه دلبستگیت کمتر باشه، منطقت (برای انتخاب) قوی تر عمل میکنه.

ممنونم از وقتی که گذاشتین
امیر کاملا جدیه ولی من تا وقتی این مسئله رو ندونه نمیزارم بیاد خواستگاری. یه جوری شده دیگه همش میگه یه چیزی داره اذیتت میکنه ولی نمیگی. اصرار هم نمیکنه. همش میگه اگه فکر میکنی باید بدونم بگو. منم نمیتونم بگم اصلا نمیتونم. خیلی برام سخته
تو این یه سال فقط دارم پیش خودم میگم وقتی میتونه با یه دختر بی عیب ازدواج کنه چرا باید با من باشه. چون شرایطش هم خوبه. خودم فکر نمیکنم به خاطر این مسئله منو کنار بزاره ولی اگه یه درصد هم این اتفاق بیفته من خیلی خرد میشم. اگه قرار باشه از دستش بدم ترجیح میدم بدون اینکه بدونه ترکش کنم.
در مورد اینکه گفتید شاید من بزرگش کردم نه من بزرگش نکردم واقعا موهام ظاهر خوبی نداره. مگر اینکه هر روز کلی وقت بزارم درستشون کنم. که از نظر ظاهری بهتر بشه. که فکر نمیکنم امکانش باشه. بعدش تازه خودش هم قبول کنه خونوادش چی.

- - - Updated - - -

دکترها میگن در حدی نیست که کاشت مو نیاز باشه. من تراکم موهام زیاده ولی خیلی موهای نازکی دارم. حتی رشدشون زیاده و خیلی زود بلند میشه.
در مورد جدی تر شدن رابطمون هم تا الان من عقب انداختم. اونم فقط به خاطر همین موضوع. دارم عذاب میکشم. بعدش منو و امیر خیلی آدمهای منطقی هستیم. تا الان هم نزاشتیم رابطمون از یه حدی فراتر بره. حتی تو استفاده از کلمات هم مراقبیم چه برسه به مسائل دیگه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط elham safavi

ممنونم از وقتی که گذاشتین
امیر کاملا جدیه ولی من تا وقتی این مسئله رو ندونه نمیزارم بیاد خواستگاری. یه جوری شده دیگه همش میگه یه چیزی داره اذیتت میکنه ولی نمیگی. اصرار هم نمیکنه. همش میگه اگه فکر میکنی باید بدونم بگو. منم نمیتونم بگم اصلا نمیتونم. خیلی برام سخته
تو این یه سال فقط دارم پیش خودم میگم وقتی میتونه با یه دختر بی عیب ازدواج کنه چرا باید با من باشه. چون شرایطش هم خوبه. خودم فکر نمیکنم به خاطر این مسئله منو کنار بزاره ولی اگه یه درصد هم این اتفاق بیفته من خیلی خرد میشم. اگه قرار باشه از دستش بدم ترجیح میدم بدون اینکه بدونه ترکش کنم.

---

هیچ کس بی عیب نیست و اگه واقعا شما دو نفر از همه نظرها برای همدیگه مناسب باشید، این یک مورد اونقدرها مهم نیست. قضیه رو اینطور نگاه کنید که اگه ایشون واقعا به خاطر این یک عیب شما رو کنار بگذاره پس اشکال از ایشون بوده. تفاوت دوست و شریک زندگی اینه که شما خوبیهاتون رو با دوست هاتون در میان می گذارید و بدی ها و اشکالاتتون رو نمایان نمی کنید ولی شریک زندگی شما قراره تمام بدی ها و خوبی های شما رو با هم داشته باشه. اگه شخصی نتونه بدی ها و اشکالات شما رو تحمل کنه و باهاشون کنار بیاد، احتمالا لیاقت داشتن خوبی های شما رو هم نداره.

نقل قول:

---

در مورد اینکه گفتید شاید من بزرگش کردم نه من بزرگش نکردم واقعا موهام ظاهر خوبی نداره. مگر اینکه هر روز کلی وقت بزارم درستشون کنم. که از نظر ظاهری بهتر بشه. که فکر نمیکنم امکانش باشه. بعدش تازه خودش هم قبول کنه خونوادش چی.

---

قرار نیست خانواده ایشون از ظاهر شما خوششون بیاد یا خیر. اگه ایشون ظاهر شما رو زیبا می بینه کافیه.

نقل قول:

---

دکترها میگن در حدی نیست که کاشت مو نیاز باشه. من تراکم موهام زیاده ولی خیلی موهای نازکی دارم. حتی رشدشون زیاده و خیلی زود بلند میشه.
در مورد جدی تر شدن رابطمون هم تا الان من عقب انداختم. اونم فقط به خاطر همین موضوع. دارم عذاب میکشم. بعدش منو و امیر خیلی آدمهای منطقی هستیم. تا الان هم نزاشتیم رابطمون از یه حدی فراتر بره. حتی تو استفاده از کلمات هم مراقبیم چه برسه به مسائل دیگه

---

به هر حال همیشه راه هایی هست که ایراد رو کمتر کرد یا ظاهر رو بهتر نشون داد. اصلا از کجا معلوم، شاید ایشون اصلا مشکلی نداشت با این قضیه.

سلام الهام جان
خیلی خیلی کم هستن کسایی که از ظاهر کامل باشن.
من دوروبرم خانمای متاهل زیادی می بینم که همچین رو مشکلی دارن.ولی فکر نمی کنم قبل ازدواج واسشون اینقدر مهم بوده باشه.
به هرحال همشون ازدواج کردن والانم دارن زندگیشون رو میکنن.
به نظرم اون آقا هم که این مورد واسش خیلی مهم نباشه(اگه تو حرفاش خیلی از زیبایی چیزی نمیگه البته!) ،اگرم بود که بود دیگه!ولی بذارید خودش تصمیم بگیره ببینم میتونه با این ظاهر زندگی کنه یانه.
ولی خودتون خیلی بزرگش نکنید.اگرم خواستید باایشون مطرحش کنید مثل یه موضوع خیلی معمولی باشه،نه یه اتفاق وحشتناک!شما نباید یه ایراد کوچیک تو خودتون رو اینقد برای خودتون وایشون مهم جلوه بدید.چون هرکسی میتونه یه ایرادی داشته باشه دیگه.
تو زندگی خیلی چیزای دیگه موثرن علاوه بر ظاهر،که انگارشما همه اون تفاهمات رو دارید.
درضمن اعتماد به نفستون رو بالا ببرید.
عزیزم بجنب بجنب تا مرغ ازقفس نپریده!;)
ما هم شیرینی می خوایم:)

نوروز همه مبارک با آرزوی سالی پر از موفقیت.

حرفات متناقضه.از یه طرف می گی کمپشته بعد می گی تراکمش بالاست رشدش م زیاده.

احتمالن موهای شما لخته و پف کرده نیست.کسی که موهاش کمپشته باید کف سرش دیده

بشه.مال شما دیده می شه؟

درهرصورت ایشون یا هرکس دیگری که بخواد با شما ازدواج کنه با فرض اینکه واقعن موهات کمپشته

باید قبل از عقد از این مسئله مطلع بشه و علت اینکه می گن از ابتدا پای خانواده ها وسط بیاد به

خاطر همین مسایل احتمالیه که قبل از هرگونه وابستگی می شه مطلع شد.

آیا به شما گفته می خوایم بیایم خاستگاری که اجازه ندادی یا می گی اگر خواستن بیان اجازه نمی دم؟

من کاملا حرفاتون رو قبول دارم. ولی هر وقت میخوام در موردش صحبت کنم نمیتونم. زبونم بند میاد. یه کاری کردم که امیر فکر میکنه چی شده. چه موضوعیه که اینقدر من بابتش ناراحتم. حتی یه بار که خیلی بابتش ناراحت بودم گفتم اصلا تا آخر عمر نمیخوام ازدواج کنم. میدونم کارم اشتباه بود ولی چکار کنم. خیلی داره اذیتم میکنه.
در مورد خونوادش هم میدونم اونا نباید ظاهر من رو بپسندن ولی به هر حال منو میبینن دیگه. نگاه هاشون ممکنه آزاردهنده باشه. یا یه حرفی بزنن. منم بزرگترین عیبم اینه که خیلی حساسم. رو حرفی که بهم میزنن یا برخوردی که باهام میکنن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط elham safavi

من کاملا حرفاتون رو قبول دارم. ولی هر وقت میخوام در موردش صحبت کنم نمیتونم. زبونم بند میاد. یه کاری کردم که امیر فکر میکنه چی شده. چه موضوعیه که اینقدر من بابتش ناراحتم. حتی یه بار که خیلی بابتش ناراحت بودم گفتم اصلا تا آخر عمر نمیخوام ازدواج کنم. میدونم کارم اشتباه بود ولی چکار کنم. خیلی داره اذیتم میکنه.
در مورد خونوادش هم میدونم اونا نباید ظاهر من رو بپسندن ولی به هر حال منو میبینن دیگه. نگاه هاشون ممکنه آزاردهنده باشه. یا یه حرفی بزنن. منم بزرگترین عیبم اینه که خیلی حساسم. رو حرفی که بهم میزنن یا برخوردی که باهام میکنن

---

منم میخواستم همینو بگم.
مشکل شما بیشتر از اینکه موهاتون باشه،فکر کنم حساسیت خودتونه.
پس سعی کنید این مشکل رو حل کنید.(البته خودمم خیلی آدم حساسیم ولی دارم روش کار می کنم،که خداروشکر بهترم شدم) شما هم رو خودتون کار کنید وفکر کنید همیشه این موقعیت خوب با این همه تفاهم شاید دیگه پیش نیاد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط elham safavi

من کاملا حرفاتون رو قبول دارم. ولی هر وقت میخوام در موردش صحبت کنم نمیتونم. زبونم بند میاد. یه کاری کردم که امیر فکر میکنه چی شده. چه موضوعیه که اینقدر من بابتش ناراحتم. حتی یه بار که خیلی بابتش ناراحت بودم گفتم اصلا تا آخر عمر نمیخوام ازدواج کنم. میدونم کارم اشتباه بود ولی چکار کنم. خیلی داره اذیتم میکنه.
در مورد خونوادش هم میدونم اونا نباید ظاهر من رو بپسندن ولی به هر حال منو میبینن دیگه. نگاه هاشون ممکنه آزاردهنده باشه. یا یه حرفی بزنن. منم بزرگترین عیبم اینه که خیلی حساسم. رو حرفی که بهم میزنن یا برخوردی که باهام میکنن

---

یک سوال، آیا شما در زندگی روزمره آدم وسواسی هستید؟