همسرم فکر میکنه پدر و مادرم به برادرم بیشتر توجه میکنن البته از نظر مادی

با سلام خدمت دوستای عزیزم اگر اجازه بدید منم مشکلمو بگم و از شما در حل این مشکل کمک بخوام
من یک ساله که عقد بسته ام 23 سالمه و همسرم یک سال از من بزرگتره خدارو شکر مشکل حادی باهم نداریم اما متاسفانه یه مشکل کوچیک هست که راه حلشو نمیدونم همسرم فکر میکنه پدر و مادرم به برادرم بیشتر توجه میکنن البته از نظر مادی اما از نظر احساسی همیشه میگه وقتی که بچه دار بشیم من باباتو الگو قرار میدم
مثلا میگه پول خونه ای که بابات برای داداشت میخواد تهیه کنه بیشتر از جهیزیه تو هست پس تو چی
من هیچ وقت نمیتونم جواب قانع کننده ای بهش بدم و راضی نمیشه به نظرتون چه کار کنم این مسله خیلی اذیتم میکنه
مسله دیگه ام توی برد و اوردمه چون کوچمون طولانیه سختشه بیاد دنبالم بابامم روی این موضوع حساس شده و میگه باید بیاد بیارتت و ببرتت چه کار کنم؟

به ایشون چه ربطی داره این قضیه؟

اگه شما هم اینطور فکر می کنید و از این وضعیت ناراضی هستید، این رو باید خودتون و خانواده تون حل کنید. اینکه والدین شما بین شما و برادرتون فرق می گذارند ارتباطی با همسر شما نداره و دخالت ایشون هم هیچ تاثیر مثبتی نداره.

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سپیتمان

من هیچ وقت نمیتونم جواب قانع کننده ای بهش بدم و راضی نمیشه به نظرتون چه کار کنم این مسله خیلی اذیتم میکنه

---

اضافه کنم که اصلا نیاز نیست ایشون رو قانع کنید چون قرار نیست رفتار خانواده شما با شما و برادرتون بر اساس استاندارد های همسر شما تعیین بشه. اگه ایشون نمی تونه این رو قبول کنه شما باید بهش از همین الان کمک کنید حد و مرز خودش رو بشناسه، نه اینکه دنبال یه بهونه باشید که شاید قانع بشه چون کسی که الان به چنین چیزی گیر میده در آینده هم می تونه به چیزهای دیگه گیر بده، باید مشکل رو بطور ریشه ای حل کنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سپیتمان

مسله دیگه ام توی برد و اوردمه چون کوچمون طولانیه سختشه بیاد دنبالم بابامم روی این موضوع حساس شده و میگه باید بیاد بیارتت و ببرتت چه کار کنم؟

---

این یکی هم به پدر شما ارتباطی نداره. اینکه شما کجا همسرتون رو ببینید یا اینکه با شما راه بیاد یا نیاد چیزی است بین خود شما و همسرتون. اگه خود شما اعتراضی ندارید به پدرتون بگید من مشکلی با این پیاده روی ندارم ولی خوشحالم که شما نگران من هستین. اگه هم مشکلی دارید لازم نیست پای پدرتون رو وسط بکشید، خودتون و همسرتون قضیه رو حل کنید.

ممنون که کمکم کردید
اگه ایشون نمی تونه این رو قبول کنه شما باید بهش از همین الان کمک کنید حد و مرز خودش رو بشناسه، نه اینکه دنبال یه بهونه باشید که شاید قانع بشه چون کسی که الان به چنین چیزی گیر میده در آینده هم می تونه به چیزهای دیگه گیر بده، باید مشکل رو بطور ریشه ای حل کنید.

اما چجوری میتونم اول خودم حد و مرزارو بشناسم و بعد هم به همسرم کمک کنم؟
میشه کمکم کنید؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سپیتمان

اما چجوری میتونم اول خودم حد و مرزارو بشناسم و بعد هم به همسرم کمک کنم؟
میشه کمکم کنید؟

---

مسائل بین یک شخص و خانواده خودش ربطی به همسر ندارند و هیچ وقت یک شخص نمی تونه انتقاد کنه که چرا خانواده همسرش رفتار خوب یا بدی با فرزندشون دارند یا بین فرزندانشون فرق می گذارند. ایشون وکیل مدافع شما پیش خانواده شما نیستند که قرار باشه از چیزی که فکر می کنند حق شماست دفاع کنند. هر چیزی که بین اعضای خانواده شما می گذره بین اعضای خانواده شماست. فرض کنیم که پدر شما برای شما هیچ کاری نکنه و یک خانه 100 میلیارد تومانی برای برادر شما بگیره باز هم همسر شما اجازه اعتراض نداره و باید حد و مرز خودش رو بشناسه. اینکه پدر شما برای شما چکار می کنه یا نمی کنه یا برای برادر شما چکار می کنه یا نمی کنه بین شماست و خانواده شما. همسر شما حق این رو نداره که درباره اینکه خانواده شما با فرزندانشون چطور رفتار می کنند اعتراض یا حتی نظری داشته باشه.

این رو هم اضافه کنم که اگه شما به رفتار خانواده اعتراض دارید به هیچ وجه پای همسرتون رو میان نکشید، هیچ وقت به پدر و مادرتون نگید همسرم از این وضعیت ناراضیه یا همسرم گفت چرا اینطوری است و چرا اونطوری است و چرا برای برادرم بیشتر خرج کردید چون اینجا دقیقا خانواده و همسرتون رو مقابل هم قرار می دید و باعث میشید خانواده شما این اعتراض شما رو از چشم همسرتون ببینند و فکر کنند همسرتون داره شما رو تشویق به مخالفت با خانواده می کنه که روابط آینده رو خراب می کنه. برای همین اگه قراره درباره این مسائل با خانواده تون صحبت کنید همه چیز فقط از طرف خودتون باشه و همسرتون بهتره اصلا حضور هم نداشته باشند. برعکسش هم صحیحه یعنی اگه می خواید به همسرتون بگید دنبال شما بیاد اصلا نگید پدرم این رو گفته، از طرف خودتون باشه.

با صحبت هایی که کردید به نظر می رسه خانواده خود شما هم کمی در این حد و مرز ها اشکال داشته باشند. می دونید که یکی از بزرگ ترین دلایل اختلافات در جامعه ایران همین دخالت بی مورد اطرافیان در روابط همدیگه است برای همین توصیه می کنم خیلی دقت کنید. متاسفانه در رسم و فرهنگ ما ایرانی ها هست که به حد و مرز دیگران تجاوز کنیم و این رو خوب یا بدتر از اون حق خودمون هم می دونیم.

از کمکتون ممنونم حالا از کجا شروع کنم؟ مطلبی تو سایت هست که بخونم؟ البته من هم همینکارو میکنم حرفاشونو به هم دیگه نمیگم از جانب خودم میگم البته این اشتباهو قبلا کردم:livid: که الان فهمیدم اشتباه کردم و فکر میکنم همین باعث باز شدن روشون شده:undecided:

- - - Updated - - -

از کمکتون ممنونم حالا از کجا شروع کنم؟ مطلبی تو سایت هست که بخونم؟ البته من هم همینکارو میکنم حرفاشونو به هم دیگه نمیگم از جانب خودم میگم البته این اشتباهو قبلا کردم:livid: که الان فهمیدم اشتباه کردم و فکر میکنم همین باعث باز شدن روشون شده:undecided: