شوهرم بعد 50 روز اومده دنبالم,چیکار کنم؟ خواهش میکنم راهنمایی کنین

سلام به همه ی اعضای تالار.من دو هفته پیش یه تاپیک باز کرده بودم که متاسفانه حذف شد.مشکل من با شوهرم ارتباطای نامشروعش با سایر دختراس از چت و ارتباط تلفنیش تا لخت شدنش تو وب و قول و قرارای ازدواج و... تمام حرفهاشون هم در مورد روابط جنسی و س ک س هست. با تمام این ویزگیها من تا به حال خیلی بهش فرصت دادم و آخرین بار هم ایشون جلوی خانواده من و خودش ابراز پشیمانی کرد و قول داد درست میشه تقریبا 7 ماه پیش در صورتی که من تازه متوجه شدم ایشون همون 7 ماهم به روال سابق داشتن کاراشونو انجام میدادن.منم یک ماه و نیم پیش قهر کردم و اومدم خونه پدرم.طی این مدت شوهرم خیلی تهدیدم کرد و حتی گفته که به خاطر عذاب وجدان و اصرارای پدرش با من ازدواج کرده و علاقه ای بهم نداره.اینا رو قبلا هم چند بار گفته بود.بعد از دو هفته شوهرم برام اظهارنامه عدم تمکین فرستاد و من توضیح نوشتم و قراره در دادگاه اثبات کنم حال اگه من تلاش کنم و وکیل خوبی داشته باشم احتمالا بتونم حقمو بگیرم ولی.............طی یه هفته اخیر کل لحن شوهرم عوض شده و میگه طلاقت نمیدم.تا یه هفته پیش مشکلشو قبول نداشت ولی الان میگه برای رفع مشکلم هرکاری میکنم و تورو از دست نمیدمو دوستت دارمو.... میگه مهریه تو اجرا بذار و منم در حد توان میدم ولی برگرد به زندگی .میگه هر شرطی بگی قبوله و... طوری که دو سه روز پیش اومد و حتی با پدرم صحبت کرد و مشکلشو به گردن گرفت و خواست با من صحبت کنه ولی من حرفی نزدم حالا قراره باز برگرده اینجا.من بین دوراهی موندم از اینکه برگردم و دوباره همون روال باشه و باز پنهونی طوری که من این 7 ماه متوجه نشده بودم کاراشو بکنه.خواهش میکنم شما بگین چیگار کنم؟ میترسم

دوستان عزیزم خواهش میکنم راهنمایی کنین من زمان کمی برای تصمیم گیری دارم...فرشته مهربان ازتون خواهش میکنم برای یک بار هم که شده به تاپیکم سر بزنین,مدیر همدردی,بالهای صداقت عزیز و رویای صداقت,شب نیلوفری ,maryam123,bahar.shadiیک زن امیدوار,اقلیما و بقیه دوستان عزیزم به راهنماییهاتون سخت نیازمندم. ای کاش نقاشی هم تو تالار بود...........

چون سیستم سایت تغییر کرده ، خیلی از کاربرها هنوز نتوانستن دسترسی پیدا کنند

به نظر بنده ( کارشناس نیستم ) نیاز هست قبل از مراجعت به منزل خودتون ، همسرتون رو مجبور به مشاوره حضوری اجبار کنید ، مشاوره متوجه بشند چه کمبودی هست که ایشون دست به این کارها می زنه
ولی حرف از طلاق نزنید و آشتی رو منوط به چندین جلسه مشاوره قرار بدید

سلام ممنون ازتون آقای داود.ت, شوهرم اعتیاد به پرنوگرافی و روابط جنسی داره و همه مشاورین میگن تا خودش نخواد نمیشه مشکلشو حل کرد میگن این یه مشکل ذهنیه و اون همیشه همه ی چیزایی که تو پرنوگرافی میبینه رو تو ذهنش داره و هیچ وقت ممکن نیست که با شریک جنسیش یا هرکس دیگه ای به رضایت برسه...البته اگه قرار باشه برم هزار تا شرط براش میذارم رفتن به یه مشاور مجرب ,گرفتن وکالت طلاق و... اگه قبول کنه که میرم و سعی میکنم کمکش کنم تا درمان بشه وگرنه راه طلاقو ادامه میدم و برای همیشه خلاص میشم.

عزیز دلم اول از همه امیدوارم خداوند کمکت کنه تا بهترین تصمیم رو بگیری
من در زمینه بیماری های جنسی با یک روانپزشک صحبت کردم و ایشون گفتند این مشکل با یکسری از داروها قابل حل است.من فکر می کنم تا ایشون مدتی تحت نظر روانپزشک نباشند و پزشک تایید کنه که به حالت نرمال برگشته اند، شما به خونه برنگرد.
چون تجربه بهت ثابت کرده که زیاد نمی شه روی قولش حساب کرد.
فکر می کنم اولین و مهم ترین شرط مداوای ایشون است.اول خودت با یک روانپزشک مجرب مشورت کن و بعد اولین شرط رو برای شوهرت مداوا تحت نظر ایشون بگذار
از صمیم قلب امیدوارم مشکلت حل شه

منم با شب نیلوفری موافقم
حداقل تا حدودی مطمئن بشی مداوا شده بعد برگرد

سلام دوستان همش منتظر بودم تالار دوباره باز بشه,لطفا کمکم کنید...شوهرم چند روز پیش که واسه بار دوم میومد دنبالم,تو راه با یه ماشینی تصادف و بعدش بد جوری چپ میکنه و خدا بهش رحم کرده و به نظرم معجزه شده که زنده مونده حالا آوردیم خونه مون منظورم خونه پدری من ولی من نمیدونم چه کنم چه رفتاری باهاش داشته باشم و اینکه همش اصرار داره برگردیم خونه خودمون ولی من نمیدونم باید برم یا نه؟آیا این اتفاق میتونه دلیل خوبی واسه رفتن باشه؟من نتونستم بخاطر اوضاع حالش زیاد در این مورد باهاش صحبت کنم ولی شرطمو در مورد مشاور رفتن و دادن حق طلاق بهم قبول کرد.به نظر شما چه کنم؟؟ خواهش میکنم راهنماییم کنین کمکم کنین تا تصمیم درست بگیرم

من هنوز روی نظرم هستم
رفتن به منزلتون اشتباه هست ولی اگه مشاوره رو شروع کرد ، شما ارتباط تلفنی و ... داشته باشید

سلام دوست عزیز.
حالتو میفهمم خیلی تصمیم گیری سخته. اما واقعا آیا با بازگشت تو همه چی درست میشه؟خودت میگی این یک بیماریه و باید تحت درمان قرار بگیره.
پس تا زمانی که درمان شروع نشده چرا برگردی؟
الان اگر تحت احساسات برگردی و به قول خودت 7ماه دیگه متوجه شکستن قولش بشی دیگه ضربه خیلی شدیدتری میخوری.
پس تا زمانی که روانپزشک مجوز سلامتشو نداده چرا برگردی؟این قهر و اشتی های تو حتی ممکنه باعث بشه تو درمانش سست شه،چون امید داره تورو به هرحال نگه میداره.اگه هم قرار به بازگشت شما بشه باید روانپزشک تشخیص بده برای ادامه درمان، شما برگردین بهتره، اما سر خود برنگرد.
و چرا خونه مادر شما اومدن؟چرا نمیرن خونه مادر خودشون تا ازشون مراقبت کنه؟شاید من خیلی زیاد ناراحت شدم از موضوع شما اما به نظر من دلیلی نداره الان براش دلسوزی کنی.باید محکم باشی تا اون جدی روی مشکلش فکر کنه و مطمئن باشه دل تورو نمیتونه با هیچ بهانه ای جز درمان خودش، نرم کنه.
انشاالله موفق باشی

دوست عزیز من چند تا نکته رو براتون توضیح بدم:

1. ما بطور علمی چیزی به اسم اعتیاد به پورنوگرافی نداریم. اگه مشاوری برای ایشون همچین تشخیصی داده اشتباه کرده. ما علاقه بیش از حد به پورنوگرافی داریم که این یک علامت مسائل ریشه ای تر روانی است که معمولا ریشه در دوران کودکی نامناسب ایشون داشته. بیش فعالی جنسی هم می تونه دلایل هورمونی و ژنتیک داشته باشه و همینطور دلایل روانی. نکته بسیار مهم اینه که این مسائل یک شبه و خود به خود حل نمی شوند و چیزهایی هم که مردم میگن مشکلی رو حل نمی کنه. برای همین اگه دیدید اطرافیانتون گفتند حالا تصادف کرده و شاید سرش به سنگ خورده باشه و از این قبیل حرف ها، اصلا اهمیت ندید. ایشون نیاز به کمک حرفه ای و احتمالا دارودرمانی داره تا مشکل اول دقیقا ریشه یابی بشه و بعد از اون هم برای درمانش اقدام بشه.

2. اگه ایشون میخواد شما برگردید (و شما هم تمایل به ادامه دارید) حداقل کاری که می تونید بکنید اینه که از ایشون بخواید حسن نیتش رو به شما نشون بده. این یعنی بطور مداوم پیش روانشناس/روانپزشک و پروسه درمانیش رو بطور کامل و منظم انجام بده، حق طلاق رو به شما واگذار کنه و در راستای بهبود خودش قدم های محکمی برداره.

3. شما اگه قصد ادامه دادن دارید همیشه باید این احتمال رو درنظر بگیرید که ایشون ممکنه برگرده به همون روال سابق و ممکنه این کارهای شما نتیجه نده. هیچ تضمینی وجود نداره و موقع تصمیم گرفتن با آگاهی به این موضوع تصمیم بگیرید.

4. من هم متوجه نشدم ایشون چرا اومدند خونه شما. شما اول خودتون به تنهایی برید پیش یک روانشناس خوب و براش قضیه رو توضیح بدید، و احتمالا ایشون می تونه تشخیص کلی درباره وضعیت همسرتون بده و بعد یا خودش ایشون رو ملاقات کنه و یا شما رو ارجاع بده به یک روانپزشک. شما به برگشتن به زندگی بدون اینکه ایشون کمک حرفه ای بگیره به هیچ وجه نباید کنار بیاید چون قطعا نتیجه اش همینی خواهد بود که تا حالا داشتید.