ترسیدن ازحرف های همسرم کمکم کید

باسلام من قبلا هم تاپیک گذاشتم فقط میخواستم بگم شوهرم جدیدا میگه زن داشتن تو این اوضاع مالی صرف نمیکنه بعد میگه هو مهریت رو اگه صفر میکردی برخوردم خیلی باهات فرق داشت من مهندسم ولی تو این شهر کارپیدا نمیشه بعد همش نظافت واشپزی میکنم ولی میگه کاری نمیکنی من از این حرفاش میترسم جلو خانوادش ازم حمایت نمیکنه این باعث شده اونها هم بهم محل نمیزارن من تک دخترم واقعا تحمل این شرایط سخته هیچ وقت کلمات صمیمی استفاده نمیکنه اون از فرهنگ آذری هاست. من حتی سبزی هم پاک میکنم هرکاری بگید همیشه تحقیرم میکنه ده سال ازش کوچکترم دوسال هست عروسی کردیم من چه کنم بالهای صداقت بهم کمک کنید من خیلی با محبت و زیبا هستم و مومن ولی تو زندگی باهاش اعتماد فه نفسم رو ازدست دادم

چرا کسی کمک نمیکنه؟؟:ک

منظورش از اینکه هیچکاری نمی کنی چیه؟
شاید چیز دیگه ای منظورشه نه کار خونه .

نه کارخونه منظورشه شیرینی پزی آشپزی خیلی شیک و متنوع

حچراکسی کمک نمیکنه؟

این به خاطر صحبت افراد مجرد و البته مشکلات زیاد جامعه هست
تا می تونید دلداری بهش بدید وقتی که آروم هست ( نه وقتی این حرفو می زنه )
بهش بگید کمکش می کنید
پشتش هستید
نگران نباشه و ...

این حرف ها بیشتر از فشار روحی هست تا چیز دیگه

همسر شما تحت تسلط پسرهای مجردی است که در حسرت رسیدن به یک دختر خوب و زیبا، تحفه بسیار کمیاب این روزها ، می سوزندد و مرتب از بدی های ازدواج می گویند و مزایای زندگی مجردی و آآزادانه!! کسانی که به چیزی نرسیده اند و بنابراین در صدد آرامش خود دیگران را تحقیر می کنند.

به نظرم بهتره شما اجتماعی تر بشید اینطوری می بینه که اون بیشتر نیازمنده تا شما! منظورم رفتن به کلاسها مختلف و... هست.