آیا برم خواستگاری ؟

سلام دوستان.
من اینجام !
موضوعی که مطرحه اینه که من کمی بهترم ، مشکلات یک کمی کمتر شده اند.

موضوع اینه که دختری رو بهم معرفی کرده اند که خانواده خوبی دارند .
من فکر میکنم سطح مالیمون یک کمی متفاوت باشه .
البته هنوز موضوع جدی نشده و در مراحل اولیه دریافت اطلاعات هستیم ، در حدی که هنوز اسم کوچیک دختره رو هم نمی دونم .

یادآوری می کنم که من 26 سالمه ( 25 سال و خورده ایی ) / کارمند شرکت خصوصی ، در حال عوض کردن شغل که حداقل حقوقمو 3 برابر می کنه / پس اندازی ندارم / خونه ندارم / دانشجوی فوق لیسانس / سربازی رفتم/.

موضوعی که فکر منو مشغول کرده اینه که :

1- پدر و مادر من آدمهای بی خیالی هستند و من فکر می کنم که ممکنه مشکل ایجاد کنن برام ، چه می دونم زوده ، منو ضایع کنن ، نیان بریم خواستگاری و ... .

2-خانواده دختره ظاهرا وضع مالی خوبی دارند و این موضوع در کفویت مشکل ایجاد می کنه و من نمی دونم ، بهتر نیست همین الان موضوع رو بی خیال شم ؟

3- پسری که تقریباً هیچی نداره ، دختری زنش میشه ؟ من شک دارم واقعا .احساس می کنم که دارم خودمو کوچیک می کنم . درسته که میگن پسرا اعتماد به نفسوش بالاست توی این موارد ، ولی من واقع بین هستم .

4-یه جورایی ترس دارم نسبت به این موضوع ، از موقعی که اون خانواده رو معرفی کرده اند ، یه حس و حال عجیبی دارم .
وقتی فهمیدم بعد از این همه مدت که منتظر موندم تا یکی رو معرفی کنند ، این خانواده رو معرفی کرده اند ، ترسم گرفته . حتی فکر می کنم که عکس العمل دختره پس از خواستگاری یا حداقل طرح موضوع بهش این باشه که :
" فکر می کنه کیه ، "این" رو معرفی کرده اند ؟ با خودش چی فکر کرده ".
اینها رو به معرف گفتم ، میگه اونها اینجوری نیستند که بخوان به خاطر وضعیت مالی مشکل ایجاد کنن ، شخصیت پسر براشون مهمه. ، شناخت خوبی نسبت به خانواده شون داره .
هم معرف هم اون خانواده آدمهای سرشناسی هستند.


میترسم که زشت بشم ، چون قبلاً هم گفتم که پدر و مادرم پشتیبانم نیستند ولی میشه روی اعضای دیگر خانواده حساب کر د.

5-روانشناسم میگه تو اخلاق خاصی داری و باید ازدواج کنی و نیازت شدیده ولی من فکر می کنم ، فکر که نه ، می ترسم ، از احساس مسئولیتش نه ، از پدر و مادرم که همه چی رو خراب کنن .
:302:

یه چیزهای دیگه هم هست ، مثلا اخلاق من ، روحیات من ، فکر من ، دل من ، نمی تونه ارتباط دوستی با جنس مخالف رو بپذیره ، یه جورایی همیشه دستم برای ارتباط حرام بسته بوده ، قدرتشو نداشتم ، تحملشو نداشتم ، به همین خاطر چون انسان احساساتی ایی هم هستم ، علاوه بر نیازهای جنسی ، نیاز شدید عاطفی رو در خودم حس می کنم ، خیلی شدید.
نیاز عاطفی ام توی خانواده تامین نمیشه و این موضوع منو اذیت می کنه . ناراحتم می کنه ، توانایی هامو به شدت کاهش داده .
احساس می کنم اگر در زمینه ازدواجم حرکتی انجام ندم ، ممکنه که این موضوع خودش رو در آینده نشون بده .

در محل کار و یا اطرافیانم هم اصلا دختری نبوده که بخوام "ریزه خواری جنسی" بکنم و یا حداقل نیاز عاطفی ام برآورده بشه .

آخ از نیاز عاطفی ام .......

هنوز اطلاعات دیگه ایی به دستم نرسیده ، ولی در همین حد هم کمک کنین ، ممنون می شم .

سلام

بالاتر از سياهي كه رنگي نيست
بدترين حالتش اينه كه بهتون مي گن "نه"

از يه جايي بايد شروع كنيد ديگه.
اينطوري پدر و مادرتون هم يه مقدار جدي تر به شما و قضيه ازدواجتون فكر مي كنند.

شما كه قرار نيست كه امشب كه رفتين خواستگاري فرداش عروسي بگيرين.
شما هم بايد بپسندين، شايد اصلا از دختر خانم خوشتون نيومد. شايد اختلاف طبقاتي و فرهنگي تون زياد بود و همون جلسه اول منصرف شدين. و خيلي شايد هاي ديگه

به نظر من فرصت مناسبي هست كه دانسته هاي تئوري تون رو تو عمل بررسي كنيد.

ممكنه همه چيز هم خوب پيش بره و اين آخرين خواستگاري زندگيتون باشه.

همه حالت ها رو در نظر بگيريد و محكم و استوار بريد جلو. دخترها چه فقير باشن چه غني چه از شما بالار باشن چه پايين تر مهمترين مساله براشون اطمينان از تكيه گاه بودن همسرشون هست.

قبل از رفتن از اون واسط بخواه تمام شرایط مالی،درآمدی،تحصیلی،سربازی ،شغلی رو به خانواده دختر بگه تا اگر هر کدوم

از اینها مورد پسندشون نیست بگن نیان.

سلام

به نظر من هم حداقل برای شما میتونه یک تجربه باشه شما که تا الان ایشون رو ندیدید پس علاقه هم بهش ندارید پس اگه بگه نه ناراحت نمیشید و البته مسلما قبل خواستگاری باید شرایط شما رو کامل بدونه

نگران پدر مادرتون هم نباشید پیش برید اگه مشکلی پیش اومد یه جور رفع و رجوعش کنید

من فقط نظرم رو در مورد قسمت مالیش میگیم!
خیلی ازخانوادهایی که وضع مالیشون خوبه براشون وضع مالی داماد مهم نیست!خیلی دلایل دیگه دارن!مثللا دختردایی من وضع مالیشون خوبه. شوهرش وقتی اومد خواستگاریش هیچی نداشت حتی انگشتر واسه نشون کردنش نداشت خود دختره برای پسره طلاگرفت بهش داد و واسه نشون کردنش همون رو آوردن وحتی خونه ای که توش نشیتن رو پدر دختره گرفت الان هم خدا رو شکر وضعشون روبراه شد چون فهمیدن پسره خوبیه براش خیلی کارهاکردن!!!!

سلام اقای امید
توکل به خدا کن و برو جلو اعتماد به نفستو ببر بالا نهایتا میگه نه و این به معنی تحقیر شما نیست.بعد هم چرا شما اقایون فک میکنین همه دخترا دنبال مال شمان؟
ببینین بذارین خودمو بگم من شغلی دارم که فردا که رفتم سرکار خودم که هیچ شوهرمم میتونم از نظر مالی تامین کنم اما این برام مهم نیست مهم برام شخضیت پسره این که اتکا به خودش داشته باشه، کسی باشه که بشه بهش اعتماد کردبشه بهش تکیه کرد. این کم چیزی نیست واسه یه دختر .ما دخترها راحت میتونیم اینو تو صحبت با اقایون تشخیص بدیم.
گذشته از این شما قراره ازدواج کنین چرا نگران خانواده هستین؟تو سنی هستین که میتونین خودتون تصمیم بگیرین.
بسم الله بگینو برین جلو همیشه این نگرانیا هست نگران نباشین.
(نرین تو جلسه خواستگاری شر و شر عرق بریزین و لکنت زبان بگیرینا:311: با توکل و اعتماد برین جلو فوقش میگه نه)
امیدوارم به زودی خبر تاهلتونو با کسی که شایستتونه بشنویم
موفق باشین

سلام

========

یادآوری می کنم که من 26 سالمه ( 25 سال و خورده ایی ) / کارمند شرکت خصوصی ، در حال عوض کردن شغل که حداقل حقوقمو 3 برابر می کنه / پس اندازی ندارم / خونه ندارم / دانشجوی فوق لیسانس / سربازی رفتم/.

============

سنتون برای ازدواج تقریبا خوبه به هر حال هرکی توی یه سنی احساس نیاز به همسر داره و این در افراد مختلف فرق میکنه. بهتره هرچه زودتر اقدام به جمع آوری پس انداز کنید و با تغییر شغلتون کم کم پیشرفت کنید. همه اول زندگیشون خونه و خیلی چیزا نداشتن. این بستگی به طرف مقابلتون داره و بهتره در مرحله ی اول ترس رو کنار بذارید. یا قبول میکنن یا قبول نمی کنن!!!!
شرایط شما تقریبا تا 60% ایده آل هست برای شروع زندگی.

=============


1- پدر و مادر من آدمهای بی خیالی هستند و من فکر می کنم که ممکنه مشکل ایجاد کنن برام ، چه می دونم زوده ، منو ضایع کنن ، نیان بریم خواستگاری و ... .

------------

بدترین اشتباهی که اکثر پسرا میکنن پشت کردن به خانواده ست موقع ازدواج. چرا تا یکی میاد توی زندگی تون خانواده رو فراموش میکنید؟ به هر حال همین که الان به این مرحله رسیدید و مدرک گرفتید سربازی رفتید سرکار کمک و حمایتهای خانواده و پدرو مادر بوده که هیچوقت به چشم نمیاد! نباید انتظار داشته باشید همیشه خانواده حمایتگر باشن سعی کنید متکی به خودتون باشید به عنوان یه کسی که قراره یه نفره دیگه بهش تکیه کنه! اون دختر قرار به شما متکی بشه نه خانواده تون.


===========


2-خانواده دختره ظاهرا وضع مالی خوبی دارند و این موضوع در کفویت مشکل ایجاد می کنه و من نمی دونم ، بهتر نیست همین الان موضوع رو بی خیال شم ؟

----------------------


یعنی خانواده ی شما از نظر مالی کمتر از اونا هستن؟ بهتر هست اطلاعات دقیق و شناخت کاملی از سطح اقتصادی، فرهنگی و... خانواده ی طرف مقابلتون داشته باشید و بهتره بذارید این شناخت خانواده انجام بدن و تحقیق کنند.


==================


3- پسری که تقریباً هیچی نداره ، دختری زنش میشه ؟ من شک دارم واقعا .احساس می کنم که دارم خودمو کوچیک می کنم . درسته که میگن پسرا اعتماد به نفسوش بالاست توی این موارد ، ولی من واقع بین هستم .

=============

یعنی چی هیچی ندارم؟
شما کار داری، سربازی رفتی، و کم کم با توکل به خدا و زحماتتون به همه چیز می رسید. چرا انقدر خودتون و توانایی هاتون رو دست کم می گیرید؟


---------------------


-یه جورایی ترس دارم نسبت به این موضوع ، از موقعی که اون خانواده رو معرفی کرده اند ، یه حس و حال عجیبی دارم .
وقتی فهمیدم بعد از این همه مدت که منتظر موندم تا یکی رو معرفی کنند ، این خانواده رو معرفی کرده اند ، ترسم گرفته . حتی فکر می کنم که عکس العمل دختره پس از خواستگاری یا حداقل طرح موضوع بهش این باشه که :
" فکر می کنه کیه ، "این" رو معرفی کرده اند ؟ با خودش چی فکر کرده ".

==============


شما اصلا دختره و خانواده اش رو دیدید؟ یا فقط قراره برید خواستگاری و اونجا آشنا بشید؟ بهتره ترس رو کنار بذارید و اینم بدونید دختری که مادی گرا باشه و بخواد همچین برداشتی از شما داشته باشه در سطح شما نیست که باهاشون صحبت کنید چه برسه که برید خواستگاری همچین آدمی. انسانیت مهم تر از پولدار بودن هست.


----------------


5-روانشناسم میگه تو اخلاق خاصی داری و باید ازدواج کنی و نیازت شدیده ولی من فکر می کنم ، فکر که نه ، می ترسم ، از احساس مسئولیتش نه ، از پدر و مادرم که همه چی رو خراب کنن .

=========

مثلا فکر میکنید خانواده تون چیکار میکنن؟

ماهرخ خانم !

من به خانواده ام پشت نکردم ، پدر و مادرم اینجورین . من پدر و مادرمو فراموش نمی کنم ، ولی اخلاقا این موضوع اهمیتی براشون نداره . من نمی دونم چرا همیشه یه همچین دیدی نسبت به ماهایی که با پدر و مادرمون مشکل داریم ، وجود داره ، ببینید من توی خانواده ام هستم و می دونم اخلاق اونها چه شکلی هست ، فرشته نیستند !

من انتظار ندارم که همیشه خانواده حمایتگر باشه ، یه کلام بگم که پدر مادر من ازدواج من براشون اهمیتی نداره ، حالا حامی نخواستم !

خانواده ما از نظر مالی کمتر از اونها هستن ، البته شناختم کامل نشده .

واقعا من همیشه خودم و توانایی هامو دست کم می گیرم . نمی دونم چرا

خانواده من در همچین مواقعی مخصوصا پدر و مادرم ایجاد تنش می کنن ، نمی ذارن آدم یه آب خوش از گلوش پایین بره . در هر مرحله ایی ممکنه این کار رو بکنن . بیشترین ترس من از اونهاست ، نه از "نه" شنیدن.

سلام من با حرف فرهنگ عزيز كاملا موافقم كه معرف شرايط شما رو بگن اگه مد نظرشون بود و غير از مسائل مادي چيزهاي ديگه هم براشون مهم بود اجازه ميدن كه بيايد اگه شرايط شما براشون مطلوب نبود ميگن نه و تكليف خودتون و ميفهميد. خودشما شرايط دختر خانوم و پسنديد؟
راجبه رفتار پدر و مادرتون ميتونيد تو جلسه خواستگاري كه رفتيد تنهايي با دختر خانم حرف بزنيد يه كمي راجبه خصوصياتشون بهش بگيد تا توجيه باشه و دلايل رفتارهاشونو بدونه و به خانوادش هم بگه.

سلام امید
خوبی داداش جان؟
فقط امروز اومدم یه چیزی بهت بگم و برم.
همین دوسه روز آینده جشن عقدمه. موقع خوندن خطبه ، یه عالمه واست دعا میکنم. قول مردونه...
انشالله به زودی بیای و خبر ازدواجتو بهم بدی.:16:

همینجا با اجازه داداشم امید، به همه بچه های تالار میگم که وای چقدر عاشقتونم .چقدر با محبتید. این آرامش الانمو بعد از خداوند به این تالار مدیونم. به همه دوستایی که لحظه های سخت ودردناک ، کنارم بودید. به فرشته مهربان عزیزم و همه همه شما ها.
خدانگهدار
.
.

زود برمیگردم ولی با یه زندگی جدید.:72: