درخواست همسرم

سلام به همه ی دوستان
عزیزان من ازتون نظر میخوام
موضوع اینه که من و شوهرم حدودا یک ماهه که عقد کردیم و قراره که یک سال نامزد باشیم و بعد عروسی بگیریم و بریم سر خونه زندگیه خودمون . شوهرم کلا توی زندگی زیاد اهل سخت گرفتن نیست و بیشتر دوست داره از زندگی لذت ببره برای همینم اهمیتی به شب زفافی که قراره یک ساله دیگه برای ما برسه نمیده و میگه فرقی براش نمیکنه و دوست داره از همین حالا پرده بکارت منو برداره .
من بهش گفتم که از الان زوده و حداقل بزاره برای چند ماه دیگه اما اون میگه بلاخره که باید اینکارو بکنیم پس چرا بیخودی صبر کنیم منم یه طورایی موافقم . حالا میخواستم نظرتونو بپرسم که ایا به نظر شما ما کار درستی میکنیم؟
در ضمن ما طی نزدیکی که به همین قصد داشتیم نتونستیم کاری کنیم چون من درد داشتم و هرچقدر اون به من فشار میاورد راهی برای داخول باز نمیشد.به حرفنم نخندین ولی به نظرم مال من خیلی تنگه !
حالا چه کار کنم ؟!
ازتون خواهش میکنم اگر ممکنه زودتر راهنماییم کنید

چه كسي از فردا خبر داردو مي داند كه فردا چه خواهد گذشت؟ خوب فكرهايتان را بكنيد، احتمال بدهيد كه در اين دوران كسي مثلا خانواده ها از موضوع باخبر شوند. آيا برايتان حرفهايي كه خواهد زد و عكس العملي كه نشان مي دهد مهم است، اگر مهم است دست نگه داريد ولي اگر مهم نيست، از آنجايي كه خودتان هم موافقيد مبارك باشد اما بهتر است به يك مشاور ماما مراجعه كنيد تا در اين مورد راهنمايي هاي لازم را به شما بدهد تا خداي نكرده دچار عفونت و ... نشده و مراقب باشيد مكان و زماني كه براي اين كار انتخاب مي كنيد مناسب باشد تا مبادا شما دچار ناراحتي هاي روحي و رواني نشويد هر چه باشد براي شمايكي از اتفاقات مهم زندگيتان قرار است رخ دهد. در اين مورد كه خودتان موافقيد اما در بقيه موارد به شوهرتان توصيه كنيد كه بيشتر به نتيجه خواسته هايشان فكر كنن. لذت بردن از زندگي خوب است اما سخت نگرفتن به معني پاي روي برخي چيزها گذاشتن هم نيست.

مينو جان در هر صورت هر دو خانواده بالاخره از موضوع با خبر ميشن.
براي من خيلي عجيبه كه خودتم موافقي!!!
من به تو پيشنهاد مي كنم تا شب عروسي صبر كني

سلام به شما که منو راهنمایی میکنید
راستش الان یه طوری شدم
پرنیان جان اگه ما حواسمونو جمع کنیم و خودمون به کسی نگیم خونواده ها چطور میفهمن
والا خودم رو حساب اینکه اون حال کنه موافقم و مورد دیگه ای هم که هست دیگه برای شب زفاف دلهره ای ندارم و دیگه اون شب برام یه شب معمولی میشه (منظورم یه سال دیگه هست )
همسرم میگه اهمیتی برای این رسم قائل نیست و منم چون اون میخواد میترسم اگه بگم یه سال دیگه ازم خیلی دلخور بشه
تازه همینم که من یه خورده صدام درمیاد میگه تو چرا اینطوری میکنی؟میگه بدقلقی میکنی
در حالیکه عکس العملهام دست خودم نیست و طبیعتا نمیتونم در اون حین ساکت بمونم
حالا موندم چکار کنم
از نظر دانه عزیز هم خوشم اومد و احتمالا میرم سراغ یک متخصص
من میدونم که اگه به اون بگم تا یک سال دیگه صبر کنه دلخور میشه حالا با این اوصاف من چکار کنم
ای خدا
دوستان کمکم کنید
من هنوزم تصمصم نهایی رو نگرفتم .

براي من اين جمله كه اون دلخور مي شه بي معني يه. شما قراره همسر ايشون باشي و در زندگي مشترك نياز داري كه خواسته ها و اعتقاداتي داشته باشي و ايشان به عنوان همسر شما و 50 درصد زندگي مشترك موظفند به نظرات،‌اعتقادات و خواسته هاي شما احترام گذاشته و تابع باشند. اگر از الان نتوانيد آن رابطه صحيح كه بايد بين زن و شوهر باشد را برقرار نككنيد پايه هاي زندگي خود را كج بنا كرده ايد.
" خشت اول چون نهد معمار كج تا ثريا رود ديوار كج"
در مورد مسئله اي كه گفتيد به جز ارسال 2 نظر ديگري ندارم و خودتان مختار هستيد اما در مورد ارسال قبليتان خواهشمندم كه بيشتر انديشه كنيد. شوهر شما حق دارد كه از شما مسائل جنسي بخواهد اما به چه قيمت و با چه شرايطي؟ شما چون او دوست دارد موافقيد؟؟؟ اينكه همسرتان را دوست داريد و خواسته هايش برايتان مهم است مورد تقدير و ستايش است اما روش تان اشتباه است و نياز به تجديد نظر دارد.از ناراحت شدنشان نترسيد وضعف نشان ندهيد ولي در عوض ياد بگيريد كه با چه زباني و چطور با او صحبت كنيد كه كمتر دلخور و ناراحت شود. باز هم تأكيد مي كنم كه بيشتر چشمهايتان را باز كنيد. بسيار صاف و ساده نشان مي دهي و حيف است كه از ابتداي زندگيت آن را اشتباه شروع كني و خداي ناكرده دو سال ديگر به مشكل بربخوري.

سلام / بزار پردتو بزنه و هر دو لذت ببرید از هم / البته نظر شخصی من هست !

الان خیلی از جوونا به خاطر مشکلات مختلف مجبورن نامزد بمونن / همسرت الان تو رایطی نیست که بتونه دوام بیاره

اگه این کارو نکنی واقعا تحت فشار قرارش دادی / برا خودتم خوبه و میتونه خیلی از استرس های جنسی رو کم کنه و یا حذف کنه !

اگه احساس میکنی جات یکم تنگه برا اینه که دلهره داری و میترسی !

از ژل بی حس کننده استفاده کن تا جاشو پیدا کنه درد نکشی و مشکل تنگی حل شه ! ( تنگی با چند بار نزدیکی رفع میشه )

فقط مواظب باش بچه دار نشین که تو جامعه ما متاسفانه آبروریزی محسوب میشه !

به کاندوم اعتماد نکنید و حتما قرص ضد بارداری بخورید / همسرتون هم میتونه از دارو استفاده کنه و با خیال راحت باهم نزدیکی داشته باشید !

مینو جان!
مشابه مورد شما زیاد هستش و این موردها درصد زیادی با حاملگی همراه هستش !خانم 5 ماهه تازه می ره خونه خودش!
اگه این مسئله برات اهمیت نداره هر جور می دونی عمل کن!
من با نظر دانه جون کاملا موافقم!
بهتره هر چیزی در موقعیت خودش انجام بشه!
هیچ کدوم از ما شرایط دقیق تو یا همسرت رو نمی دونیم بهتره سنجیده تر عمل کنی!نذار طوری بشه که بعدا ناراحت بشی یا حسرت بخوری!
تصمیم با خودت!
خوشبخت باشی!

مینو جان من هم 4 سال پیش دچار همین سردرگمی بودم ولی دل به دریا زدم و آرزوی شوهرم را برآورده کردم حالا هم بعد از چهار سال هنوز احساس رضایت می کنم . اما من هم شوهرم از دو سال قبل از آن می شناختم و نیز در مورد نزدیکی درست و اصولی اطلاعات زیادی داشتم تو هم سعی کن اطلاعاتت را بیشتر کنی . نگران نباش در یک رابطه جنسی کامل و اصولی همیشه تازگیهایی هست بنابر این برای شب خاطره انگیز زفاف هم راهی وجود دارد که همه چیز برایت به یاد ماندنی باشد .