ترس از شنیدن نه در خواستگاری از دختر مورد علاقم

سلام
راستش اصلا فکر نمیکردم یه روزی تو این تصمیمات اولیه انتخاب همسر هم گیر کنم.من پسرم و 27 سالمه.برعکس برداشتی که شاید از عنوان تاپیکم بشه، اتفاقا اعتماد به نفسم خیلی عالیه!
در موقعیت کاریم خیلی موفقم(اگه خدا بخواد ،خواهم بود) و خلی عوامل دیگه باعث بالا رفتن اعتماد به نفس شده به حدی که بعضی اوقات احساس میکنم مقداریش کاذب هست!
این همه از خودم تعریف کردم که بگم:311: مشکلم از اعتماد به نفس نیست.من از خانمی از لحاظ معیار های اولیه(اخلاقی،ظاهری،اعتقاد� �،...) خوشم اومده.ایشون همکارم هستند یه جورایی. خوشبختانه یا بدبختانه فکر میکنم (تقریبا مطمئنم) که ایشون متوجه احساس من شدند.

تقریبا دختر مغروری هم هست،اون طور که متوجه شدم در کل با اقایون خیلی رسمی برخورد میکنه،با من هم همین طور(که از صفات خوبشونه)اما از طرفی هم احساس میکنم به خاطر زیبای نسبی،مقطع تحصیلی ،وضع مادی و... یکم بیش از اندازه غرور خارج از حد عرف داره و کمی میل به خود خواهی داره(بعضی از رفتاراشون این حس رو کردم،ولی مطمئن نیستم).این باعث شده من از جلو رفتن خودداری کنم.یعنی حس بدی پیدا میکنم از اینکه حرفی بزنه که من نتونم فراموش کنم.برعکس اون چیزی که خانم ها دیدم و خوندم فکر میکنند نه گفتن برای اقایون خیلی مهم نیست اما برای من خیلی ناراحت کننده به نظر میرسه.جندین بار خودم رو راضی کردم،اما در مرحله اخر پشیمون شدم.:316:

اصلا خودم هم نمیدونم چی نوشتم،اشفته ای از ذهنم نوشتم،تکلیفم با خودم هم در این ضمینه مشخص نیست:311:شرمنده.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اها اینو یادم رفت بگم
با توجه به اینکه همون طور که گفتم تقریبا ایشون متوجه احساس من شدن،ایا نباید نشونه هایی حتی خیلی کوچیک و سطحی (به قولی چراغ سبز!)از طرف ایشون دیده میشد؟!چون در برخورد هاشون چه قبلا چه حال تغییر ندیدم.منظورم رو متوجه میشید؟
خانوما بگید،این چه مدل الان؟!:311:

نرفتیم تو این 27 سال عمرمون دنبال کارایی مثل دوست دختر و... ،الان همون اول کار گیر کردیم.بی تجربگی دیگه.:302:
البته جمله بالا به شوخی نوشتم،چون واقعا اعتقادی به دوست دختر ندارم:310:

آقای shahram-sis
راستش من متوجه این قسمت از حرفاتون نشدم که گفتید که غرور زیاد و خودخواهی داره،از چه رفتاری اینو میگید؟
خودتون که میگید این رفتارشون با آقایون ویژگی خوبشه پس چرا باید رفتارش با شما فرق داشته باشه مگه شما هم یه همکار مردش نیستین.اگر شما حس بدی دارید سعی کنید اطلاعاتتون رو ببرید بالا،از قسمت مقالات ازدواج همین تالار هم حتما میتونید استفاده کنید.
در مورد اینکه پرسیدید این چه مدل رفتاریه که برخوردش با شما عوض نشده به نظرم رفتار هر دختر منطقی همینه.
ببینید مثلا در محل کار به خاطر خیلی مسایل حتی خانمها هم ممکنه به خاطر منافع کاری خودشون بخوان به آدم نزدیکتر بشن آقایون هم مستثنی نیستند،یا به خاطر جو جامعه و توقع زیاد برخی از آقایون که قصدشون فقط یه رابطه صمیمانه یا دوستیه ما خانمها بایدم محتاط باشیم.اون بنده خدا دلیلی نمیبینه رفتارش با شما عوض بشه.
خانمها معمولا سریع متوجه احساس کسی میشن ولی بدلایل بسیار که دوتاشو که خودم دیدم و گفتم،سعی میکنن که عادی رفتار کنن تا قصد اصلی کسی رو نفهمیدن.
اگرم این رفتارش دلیل دیگه ای داشته باشه فقط با شناخت درست میتونید بهش برسید.
موفق باشید.

سلام اقا شهرام

همونطور که شما حق انتخاب دارید طرف مقابلتون هم این حق رو داره.

شما هم بهتره انقدر با این قضیه احساسی برخورد نکنید.حرفی بزنه و شما نتونید فراموش کنید و ....
اینها رو بریزید دور و تاکلیف خودتون رو روشن کنید

بهتره خیلی رسمی و محترمانه برید جلو (اگر به شناخت نسبی از ایشون رسیدید و مطمئنید ارزش اینو داره که اقدام کنید)

در رابطه با قسمت دوم سوالتون باید بگم بهتره شما در وهله اول مطمئن بشید ایشون قصد ازدواج داره...نامزد نداره....شرایطش رو داره و .... و بعد.

اگر شرایط ازدواج رو داره و به قول شما چراغ سبز نشون نمیده نمیتونه دلیل بر عدم تمایلش باشه.اگر هر خانومی بخواد به هر اقایی که که تو دلش تصمیم گرفته بیاد خواستگاری چراغ سبز نشون بده که ...!

میشه اینو گذاشت دلیل بر حجب و حیا.

البته این موضوع در هر فردی متفاوته و نمیشه قطعی نظر داد

موفق باشید

سلام آقا شهرام
.
به نظر من اگه محترمانه و جراتمندانه برید جلو و خواستتون (آشنایی جهت ازدواج) باهاشون مطرح کنید خیلی بهتر از اینه که با شک و گمان و رابط اقدام کنی. این یک امتیاز مثبتی هم حساب میشه برا شما نزد اون خانم.
.
شما الان فقط یکطرفه مسئله رو حلاجی میکنین. احتمالات زیادی وجود داره ...
ممکنه شما معیار های ایشون رو نداشته باشین.
ممکنه ایشون شخص دیگه ای رو در نظر دارن
ممکنه نظری نسبت به شما داشته باشه ولی ترجیح میدن این مسائل تو محل کار نشون نده.
ممکنه نظر داشته باشن به شما ولی بخاطر مشکل خاصی هنوز نمیتونن به این مسئله حتی فکر هم بکنن
و هزار تا ممکن های دیگه.
.
کاملا محترمانه و بصورت خصیصی خواسته خودتون رو مطرح کنین، حداقل امتیازش اینه که تکلیف خودتون روشن میشه.
بدرود

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

و اینطور که معلومه از شنیدن "نـــه" هراس دارین ...
برای موفق شدن تو هر زمینه ای باید ظرفیت شنیدن نظر های مخالف رو هم تو خودتون تقویت کنین.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

و اینطور که معلومه از شنیدن "نـــه" هراس دارین ...
برای موفق شدن تو هر زمینه ای باید ظرفیت شنیدن نظر های مخالف رو هم تو خودتون تقویت کنین.

دوست عزیز داستانتو که خوندم یه ان حس کردم خودم اینو نوشتم،شرایطط دقیقا یعن منه،از سنت گرفته تا موقعیت کاررتو و کسی که براش میخای جلو بری...........منم حدود 3 ماه پیش دقیقا به موقعیت شما برخوردم،طرفمم یه جوایی مثل اون خانمی هست که میگید،سرسنگین،مغرورو.......... .....من ه سختی با ایشون مطرح کردم و ایشون نه گفتم،البته ایشون دو ماه از من بزرگتر بودن،جلو برو فوق نهایتش میخاد نه بگه از زجلو نرفتن بهتره،ایشالا بزهت جوازبز مثزبت میده

سلام آقا شهرام
از بس پیش خودتون نشستید فکر کردید باعث حساسیت بیش اندازه شما شده.............:305:
یه خواستگاریه ها :311:
همین طور که دوستان گفتن هر خانمی که نمیتونه چراغ سبز بده و با رفتار رسمی که این خانم دارن اگه چراغ سبز میداد باید شک میکرد با توصیفاتی که البته شما از ایشون گفتید من نظرم رو گفتم.........

شما هم خیلی متشخصانه برید جلو و از خانم آنطور که در شانشون هست خواستگاری کنید اگه جواب مثبت دادن که شیرینی رو بیارید حتما اینجا با بچه های همدردی میل میکنیم:311: :123:
اگه هم جواب منفی دادن اشکالی نداره که هراسی نداشته باشید این همه آقا جواب منفی میشنون آب از آب مگه تکون خورده چون اولین باره میرید خواستگاری این استرس رو دارید خیره انشالله باتوکل به خدا برید جلو....

از شما حرکت از خدا برکت

من 28 سالمه. وقتی دانشجو و 22 ساله بودم در موقعیت شما بودم و طرفم هم تا حدی مثل این خانمی بود که شما توصیف کردین. من چراغ سبز هم زیاد دریافت کردم. پا پیش گذاشتم و به منظور ازدواج پیشنهاد آشنایی دادم. روزهای بعدش بی محلی کرد و جواب منفی داد. بعد ها که فارغ التحصیل شدم و رفتم خارج از طریق نت پیدام کرد و غیر مستقیم روی خوش نشون می داد ولی من که سعی کرده بودم فراموشش کنم قبولش نکردم و ارتباطم رو باهاش قطع کردم. برام خیلی مهم بود اون روزها که براش سرشار از احساس بودم بهم جواب می داد. جواب منفی شنیدن خدائیش آسون نیست. مخصوصاً اگر طرف رو دوست داشته باشی . تنها مزیتش اینه که خیالت رو راحت می کنه. شما هم باهاش مطرح کن ولی این جور دخترا امکان نه گفتنشون زیاده. خودت رو آماده کن از قبل. بعضی از دخترا خودشون هم نمی دونند احساسشون چیه. این بهم ثابت شده. امیدوارم شما جواب مثبت بگیرید. به نظر من اگر از شما خوشش بیاد یه حداقل گوشه چشمی نشونتون می ده به عنوان چراغ سبز. به هر حال شما این چراغ سبز رو دریافت نکردید ولی با این حال پا پیش بذارید تا بعده ها حسرت نخورید که چرا اقدام نکردید.

ممنون از همه دوستان..
در مورد رفتار همراه با خودخواهی پرسیده بودی بلدا خانم،هر مثالی که میخوام بزنم،خیلی شخصی میشه و میترسم هویتم شناسایی بشه:303: درکل تا حالا نشده فکر کنید یک ادم خودخواه به نظر میرسه؟همون حس من الان دارم

ابجی راحله عزیز
اون تیکه که گفتی "یه خواستگاریه ها"،احساس میکنم همه خانم ها مثل شما خواستگاری کردن رو برای اقایون کار اسونی میدونن درحالی که برا من یکی که کار خیلی سختیه مخصوصا اگر جواب نه باشه.
ک بار یکی از خانم های همکلاسسی میگفت اگه متوجه بشم اقایی از من خوشش اومده و هی دست دست کنه نیاد جلو (در حالی که خانم میگفت من جوابم 100 درصد نه هست!!!) از دید من شبیه ماسته!!!!!!!!!!:311:

سامان خان
مرسی از بیان تجربت،:72:

شب شکن،دوست من
راستش خودم خیلی حس ششم ام قویه،به همین خاطر حس میکنم چون طرف متوجه شده من میخوامش،به خاطر شخصیه مغرورش نه میگه.من هم مطمئنا دیگه نمیرم جلو بعدا (برعکس بعضی اقایون دیگه که 50 بار میرن خواستگاری ،هی نه میشنون،باز میرن..)
البته اگر متوحه بشم جواب مثبت ولی داره به صورت غریزی و طبیعی اصطلاحا ناز میکنه،سعی میکنم 1 بار دیگه هم بهش فرصت بدم:311:


مرسی:72:

شهرام جان شخصیتت مثل منه،منم نمیتونم بیش از یک بار جلو برم،اصلا به خودم نمیتونم اینو بقبولونم که بخام خودم دوبار برا کسی پایین بیارم،اینجا که عنوان کردم خیلیها گفتن نه اینجور نیست ادم 20 جا هم رفت نه گفتن باید بره و...از این حرفا،خوشحالم یکی پیدا شده مثل من فکر میکنه

سامان خان نوکرتم.من هم خوشحالم:311:

یلدا خانم من پستتون رو دوباره خوندم و سری قبل اشتباه جواب دادم بهتون:
ببنید من گفتم از اینکه با دیگران رسمیه ،خوشجالم.
ایشون در حالی که رسمی برخورد میکنند و این از نقاط قوتشون از دید منه،مقداری به نظرم میرسه(مطمئن نیستم شاید من حساسم) خود خواهانه عمل میکنند.باید بازم تاکیید کنم رسمی بودنشون هیچ ربطی به رفتار خودخواهانهش نداره و 2 مقوله جداگانست.
چی شد،جی نوشتم،خودمم سخته خوندنش برام:311: