نامزدم لج کرده لطفا کمکم کنید

سلام دوستان عزیز
من اولین پستی هست که میزارم لطفا کمکم کنید.
من دختری هستم 20 ساله که 2 سال و نیم هست که با نامزدم که 25 سالشه عقد کردیم.
علت طولانی شدن عقدمون هم بخاطر این بود که داشتیم خونه می ساختیم .
الان که همه چیز تمام شد و خونه ما هم آماده شد و قرار عروسی رو گذاشتن واسه ماه بعد . نامزدم میگه من جشن نمیگیرم .چند روز پیش یه دعوای خیلی بدی باهم داشتیم که بعدش نامزدم لج کرده و میگه جشن نمیگیره . الان چند وقت هم هست که همش دعوامون میشه سر موضوع های الکی . آخه منم خیلی لجبازم و کوتاه نمیام . الان میشه کمکم کنید که چه جوری آرومش کنم تا جشنمون برگزار بشه و نامزدم بشه مثل اول..
کمک کنید لطفا :316:

سلام به تالار همدردي خوش آمدي.

از خصوصيات اخلاقي نامزدت، شرايط خانوادگي و مالي او بيشتر بگو. ضمن اينكه دعوايتان سر چه مساله اي بود كه بعد از آن همسرت لج كرده؟
بيشتر از خودت بنويس تا دوستان بتوانند دقيقتر راهنمايي ات كنند.


خوش باشي

ممنون مهرو جان
من و نامزدم باهم کار میکنیم یه مغازه داریم که باهم کار میکنیم. وضع مالیش خوبه .برای خونه هم بابام لطف کرد و یه زمین به ما داد و نامزدم به کمک باباش برامون یه خونه ساخت. این چند وقت یکم من هم باهاش بد رفتار کردم و اونم بخاطر موضوعی راجع به جشن باهام بحث کرد و منم کوتاه نیومدم . بعدش یه موضوع دیگه رو وسط کشوندم که اون اصلا انتظارشو نداشت :302: میدونم اشتباه کردم . اون روز بهش یه عالمه اس ام اس دادم ولی اون زیاد تمایل به جواب دادن نداشت . بهد 1 روز که باهم خوب شدیم خواستم برای خرید عروسی برم با خواهرش برگشت بهم گفت که برای خرید عروسی نرو و خودتو خسته نکن آخه من جشن نمیگیرم. ما با هم دوست بودیم و بعد عقد واقعا واسه هم احترام قائل بودیم ولی الان اینطور نیست و من همش فکر میکنم بخاطر خستگی و استرسی هست که ما برای خونه داشتیم. با پدرشوهرم هم صحبت کردم راجع به اینکه میگه جشن نمیگیرم اون فقط گفت تو سکوت کن تا درست بشه ولی من میترسم آخه روزی 100بار بهم میگه که جشن نمیگیرم آخه چیکار کنم؟؟؟؟:302:

همسرت هنوز تو فكر اون بحثيه كه باهاش داشتي. نگران نباش. واكنش نشون نده. بگذار شرايط به آرامي پيش بره. اين جور لجبازيها اينقدر قبل عروسي پيش مي ياد. فقط سعي كن نقطه ضعفت جشن عروسي نباشه كه بوسيله اون هي بخواد ازت امتياز بگيره. اصلا وقتي گفت جشن نداريم بخند!! به شوخي بگو دلت مي ياد منو تو لباس سفيد عروسي نبيني؟!! حتي اگه تو دلت قيامت بشه ،‌در ظاهرت نشون نده.

به نظرم یک مدت اذیتش نکن و به حال خودش بزارش ، اگر مرتب اصرار کنی اون هم بیشتر لج میکنه ، تو هیچی نگو تا خودش با موضوع کنار بیاد ، بهش بگو باشه من دیگه چیزی نمیگم عزیزم ، هر چی تو بگی .
و دیگه ناله و زاری هم راه نداز و نمیخواد مرتب اس ام اس بدی ، خودت رو خیلی عادی بگیر و دیگه هم در مورد جشن صحبت نکن .
پدرش بهتر از هر کس دیگه ای پسرش رو میشناسه ، وقتی اون بهت میگه سکوت کن ، حتما به حرفش گوش کن .