دعوا های وحشت ناک و روزانه پدر و مادرم

سلام
من یک ختر 23 ساله هستم حس می کنم به خاطر مشکلاتی که در خانواده ام دارم دچار مشکلات روحی روانی شده ام ما 5 فرزند هستیم که سه تا از ان ها ازدواج کردن من فرزند چهارم هستم از زمانی که بسیار کوچک بودم همون دو سالگیم قبلش رو یادم نمیاد پدرو ماردم دائم دعوا می کنند دعوا هایی بسیار شدید من زمانی که بجه بودم حتی چند بار پدرم می خواست مادرم را بکشد بلا استثنا هر روز دعوا داریم سر مسائل بسیار کوچک شروع میشه و به چیز های وحشت ناکی ختم میشه من نمیدونم مشکل ماچیه که پدر و مادرم این قدر دعوا می کنند هر 5 تای ما تحصیلات عالی در بهترین دانشگاه های سراسری کردیم و هیچ گونه فساد اخلاقی نداریم حتی در حد یک دروغ...و همه مذهبی(فرزندانی که هر پدر و مادری آرزو دارن) وضعیت مالی ما خوب است یک ساختمان 5 طبقه داریم پدرم باز نشته است و یک میلیون حقوق می گیرد حدود یک میلیون نیم هم اجاره می گیریم و پدرم هم آزاد کار می کند.اما امان از روزی که ما حتی هزار تومان بخوایم پول بگیریم خدایی نکرده بخوایم لباس بخریم تو خونه چیزی نداشته باشیم چه مامانم چه ما اگه تقاضای یک ریال بکنیم دعوا شروع میشه من و برادر کوچکم اختلاف سنی بیشتری با سه فرزند بزرگتر داریم از طرفی اون ها دیگه تو این خونه نیستن همین دعوا ها ما را عصبانی کرده ترس از جدا شدن پدر و مادر کشته شدن یکیشون وسط دعوا از کودکی گریه های دائمی روان ما را به هم ریخته خواهش می کنم کمکم کنید ما باید چه کار کنیم
ما دیگه تحمل این درگیری ها رو نداریم مادرم دائم می خواهد از خونه بره ما باید جلوش رو بگیریم و پدرم عین خیالش نمیاد و میره می خوابه بعد حال مادرم بد میشه و باید بره بیمارستان که بازم هم بابام کاری نداره تو این دعوا ها فقط ما اذیت میشم چه باید کرد؟
کمک کنید[/size]

یکی از دعواهاشون رو تعریف می کنید ، از چی شروع می شه و طرفین چه رفتاری دارند ؟

همه ی دعوا ها از پول شروع میشه مادرم دوست داره پول مشخصی در روز یا در ماه داشته باشه ولی پدرم این کار رو نمیکنه دائم میگه من میرم سر کار یه نفر و بیار کارهای خونتو بکنه
وقتی تقاضای پول میشه و پدرم نمیده مامانم میگه باید مهریه ام و بدی نفقه می خوام و از این حرف ها البته چون با راه انداختن این دعوا ها ما را از خرید و گرفتن پول منصرف میکنه و به غلط کردن میوفتیم در آخر پولی داده نمیشه شاید دلیل رفتار پدرم همینه که آخر پول نده من نمیدونم چرا این قدر پول دوست شده دائم تکرار میکنه که بچه بزرگ کردم خرجم رو بده یعنی توقع داره همه ما بریم سر کار و پول رو تقدیم پدرم کنیم حتی برادر بزرگم با دو تا بچه توقع کمک مالی داره در صورتی که ما ندار نیستیم حالا بگی معتاد بود پول می خواست اما حتی یک بار هم سیگار نکشیده دائم برای من اگهی استخدام میاره برادر من 100 میلیون برای ساخت خونه سرمایه گذاری کرد وانتظار داشت که پدرش یک واحد رو بهش بده اما نداد و الان داره تو خونه سازمانی زندگی می کنه دائم سر این موضوع دعوا بود حالا هم دم به دقبقه میگه برادرتون پولم و بالا کشیده من نمیدونم توهم چیه و میزنه با وجود این که پدرم ای جوری ما همه عکس اونیم و اصلا پول برامون مهم نیست فکرش رو بکنید برادرم رو مجبور میکنه ماشین ما رو بیمه کنه چون اون خریده حتی یکی از واحد هامون رو فوروختیم حاضر نبود سند رو به نام بزنه با اینکه پولش رو گرفته بود و خرج کرده بود.
علت این رفتار هاش چیه...
سر همه این مسائل دعوا میشه ولی آخرش ختم به دعوا های خودشون میشه و که تو به من پول نمیدی و ...