شما بگید چیکار کنم - تا به حال دو بار جدا شدم - می ترسم باز هم اشتباه کنم
سلام..... من 16 سالگی با پسری آشنا شدم و با التماس خونوادمو راضی کردم وبه عقدش دراومدم........ و بعد هم در دوران نامزدی بدلیل اینکه شوهرم نمیتونست دوران مجردی اش را کنار بگذارد و دوست دختر داشت ازش جدا شدم....و درسن 18 سالگی هم به عقد پسر عمه ام در آمدم و دخالت های بی جای خواهر شوهرهام و برادر شوهرم شروع شدومدام منو تهدید میکردن که اگه به حرفشون گوش ندم طلاقم را میدهند و چون قبلا جدا شده بودم میترسیدم... و تحملم تموم شد و ازش جدا شدم..... حالا در سن 21 سالگی ام و نیاز به ازدواج دارم و خواستگار هم دارم ...خانواده ام میگویند هیچوقت ازدواج نکنم و برای همیشه مجرد بمونم....ته دلم راضی نیستم چون هر کسی نیاز به ازدواج داره تا به بیراهه کشیده نشه....از یه طرفی هم خیلی میترسم که باز هم اشتباه نکنم.... لطفا منو راهنمایی کنید ممنون
RE: شما بگید چیکار کنم - تا به حال دو بار جدا شدم - می ترسم باز هم اشتباه کنم
من در ازدواج دوم خیلی سعی کردم که عاقلانه تصمیم بگیرم..... ولی خونواده شوهرم ....چون قبلا جدا شده بودم سو استفاده میکردند و بهم زور میگفتند چون میدونستن من تصمیم گرفته ام هیچوقت جدا نشوم زورگویی شان به حدی بود که تحمل نکردم و جدا شدم........... من خیلی دلم میخواهد چند سال مجرد بمانم وخودم و جمع و جور کنم... ولی شرایط سختی رو دارم برای همین دوست ندارم خونه پدرم بمانم و میخواهم ازدواج کنم....مشکلات خیلی سختی رو داشتم......تحمل رفتارهای پدرم را ندارم ....هر روز نفرینم میکند و میگوید آبرویش را برده ام و از خدا میخواهد که من را بکشد و یا ازم میخواهد از خانه اش بروم تا از دستم راحت شود(بخاطر ازدواجهای ناموفقم)... با اینکه قسم خورده تا ابد مرا شوهر نمیدهد و وقتی حرف خواستگار هست نه تنها خودش موضوع را به من نمیگوید از مادرم هم میخواد که از من پنهان کند....من شاید بخاطر نیاز شدید عاطفی و هم جنسی که دارم و میترسم اگه مجرد بمانم ناخود آگاه به بیراهه بروم میخواهم ازدواج کنم........ شما درست حدس زدید من عجولانه تصمیم میگیرم چون بحرانهای سختی رو پشت سر گذاشتم که تک تکشان را به عنوان سوال و راهنمایی در موضوعات دیگه مطرح و ازتون راهنمایی میخواهم....یعنی بخاطر فرار از مشکلاتم بود ولی حال نه تنها از مشکلاتم کاسته نشده بلکه بیشتر هم شده..... درسم را کنار گذاشتم چون روحیه ادامه دادن ندارم....... خب من هم مثل هر دختری به دنبال مردی هستم که خوش اخلاق و با خدا باشد و منو آنطور که هستم بپذیرد.... ولی مردها رو نمیشه شناخت از آنجا که پسر عمه ام چنان خودش را خوب و عاقل نشان میداد و حتی نامزدی قبلیم را پذیرفت و 1 هفته بعد از ازدواج خودش را نشان داد و نامزدیم را سرکوب میزد....ولی بیشتر مقصر خانواده اش بود که دخالت میکردن....آنقدر پسرعمه ام سر خانواده اش با من قهر میکرد و تهدید به طلاق میکرد....که خسته شدم یه روز که سر هیچ ازم قهر کرد و منم بازی رو تمومش کردم ..درطی 1 سال نامزدی (عقد بودیم) و1 ماه ازدواج هزار بار قهر کرده بود من باید نازش رو میکشیدم و به پای خونواده اش می افتادم تا با من آشتی کند....بله به پای خانواده اش می افتادم چون بحث خیلی ناچیزمان را به خانواده اش میگفت و مادرش هم به خواهر هایش میگفت.... با اینکه قبل و بعد از ازدواج پیش مشاور هم رفتیم ........ من واقعا از طلاق میترسم...از طعنه های مردم میترسم.......... الان با این که سنم کم است حوصله هیچ کاری را ندارم......قلبم پاره پاره شده و روحم کشته شده ....... عنوانش را شما پیشنهاد بدید............. عزیزان ممنونم که وقتتون رو برای من میزارید
RE: شما بگید چیکار کنم - تا به حال دو بار جدا شدم - می ترسم باز هم اشتباه کنم
سلام ترانه جان
خواهر خوبم
کمی صبور باش و ارام.یه انسان اگر بخواد میتونه همه نیازهاش رو کنترل کنه.دلایل شما برای ازدواج منطقی و حساب شده نیست.
مثلا به دلیل نیاز جنسی و یا به دلیل فرار از محیط متشنج خونه.
اینها ناخوداگاه به شما اجازه نمیده تصمیم درستی بگیری.
اول از همه به خودت بیا و خودت رو از لحاظ روحی تقویت کن.درس بخون و ورزش کن و بیشتر در جامعه و اجتماع باش.
دو شکست گذشته رو فراموش کن اما عبرت بگیر ازشون.هرچی بوده تمام شده.
به پدرت هم تا حدودی حق بده اما حرفهاش رو جدی نگیر.
من فکر میکنم اون بیشتر به خاطر فشاری که به شما وارد شده ناراحته.
ازت میخوام دیگه در مورد دو ازدواج قبلی و مشکلاتش فکر نکنی و افسوس نخوری.
حتی دیگه راجع بهش حرف نزن و ذهنت رو ازاد کن تا بتونی برای اینده ات تصمیم درستی بگیری.
حتما سعی کن به جلسات روانکاوی بری تا بتونی فکرت رو اروم کنی و با ارامش کامل و دور از آشفتگی ذهن تصمیم بگیری.
یک واقیعتی رو هم بپذیر.شما فرصت ریسک و ازمون و خطا نداری.این انتخاب باید بسیار دقیق و منطقی باشه.بدون دخالت دادن احساسات در اون.
با اینکه سه سال گذشته اما هنوز افکار شلوغ و اشفته ای داری.بهتره حتما از یه مشاور حضوری کمک بگیری
موفق باشی عزیزم
RE: شما بگید چیکار کنم - تا به حال دو بار جدا شدم - می ترسم باز هم اشتباه کنم
کاملا واضح و مشخص هست ، هرچقدر دوستان برای شما نظر های سازنده بدهند
شما نمی خوانید و یا اگر می خوانید ، سرسری خواهد بود و بی توجه
می گن اگر یه چیزی رو می خوهی باید براش تلاش کنی
هرکس به اندازه پولش آش می خوره
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
یه جایی هم می گن ، اگر این دنیا تون رو اصلاح کنید ، اون دنیاتون هم اصلاح میشه
اگر خودتون را بسازید ، دنیاتون هم ساخته میشه
خلاصه اینکه برای اینکه به خواسته هامون برسیم ، باید از خودمون شروع کنیم
من وقتی همش از یک راه رو می روم ، خوب همش به یک مقصد می رسم دیگه
وقتی از میدان انقلاب به سمت میدان آزادی می روم ، خوب به میدان آزادی می رسم ، نمیشه که به ولیعصر برسم که !!!!
لذا اگر می خواهی تغییری در وضعیتت ایجاد کنی باید از خودت شروع کنی و یکسری تغییرات را ایجاد کنی و یکسری رفتارهای درست را در پیش بگیری و انها را مدتی تمرین کنی تا شالوده شخصیت شما بشود ، تا انگاه بتوانی در آینده ات نیز آنچه را که خواهان هستی ، بدست بیاوری
یکی از مهم ترین تغییراتی که باید انجام بدهی ، تغییر این نگرش و طرز فکر هست
نقل قول:
نوشته اصلی توسط taraneh1370
چون هر کسی نیاز به ازدواج داره تا به بیراهه کشیده نشه...
این طرز فکر فوق العاده غلط هست ، چون نباید نیروی از بیرون ، یا عامل بازدارنده از بیرون بر ما حاکم شود ، ما باید خودمون بر خودمان حاکم باشیم و تسلط داشته باشیم
اگه این استارت را بزنی ، می تونی روی بقیه قسمت ها نیز کار کنی
برای بقیه قسمت ها و روش ها، هم دیگه لزومی نیست بنویسم ، ( به همان دلیل اول پست)
موفق باشی و سربلند