مادرم فکر میکند همسرم میخواهد مرا تحت سلطه بگیرد(میگه اگه زنت باب میلم رفتار نکنه ...
سلام من پسری هستم 34 ساله فرزند بزرگ یک خانواده 6 نفره و لیسانس دارم و شاغلم
حدود 6 ماه ازدواج کردم و در دوران غقد به سر میبرم در خانواده ما زن سالاری حاکم است
مشکل من به رابطه مادرم و همسرم مربوط است من حدود 6 ماه پیش عقد کردم کم کم مشکلاتم شروع شده مادرم همش میگه مواظب این زن باش میخواد تورو تحت سلطه خودش قرار بده همش به طرف خانواده خودش بکشاند و همه رفتار وگفتارش را نشانه این میداند که همسرم در زندگی همکاره است و من همش تحت سلطه او وخانواده همسرم هستم ضمنا برادر کوچکترم هم 3 ساله ازدواج کرده و بعضی از این حرف ها رو هم به او میگوید ولی خیلی کمتر
به قول مادرم من یه چیزه دیگه هستم و نسبت به من خیلی حساس و میگه اگه بیبنم زنت باب میلم رفتار نمیکنه میفرستمش خونه باباش واز این قبیل حرف ها
خلاصه من موندم و مادرم که چه کنم
نمیدونم ایا باید به همسرم هم همش در مورد کارها و سخنانش ایراد بگیرم و بازخواستش کنم اطلا چطور باید رفتار کنم که دچار مشکل نشوم
خواهش میکنم هر چه زودتر کمکم کنید با تشکر
RE: مادرم فکر میکند همسرم میخواهد مرا تحت سلطه بگیرد(میگه اگه زنت باب میلم رفتار نکنه ...
فقط یه نکته این فکرهایی که مادرت درباره همسرت داره رو به هیچ عنوان به همسرت منتقل نکن..چون باعث ناراحتی می شه.سعی کن خودت مشکل رو حل کنی.
RE: مادرم فکر میکند همسرم میخواهد مرا تحت سلطه بگیرد(میگه اگه زنت باب میلم رفتار نکنه ...
چند هفته پیش همسرم به اتفاق خانوادهاش به سفر رفت و میخواست منم باهاشون برم که من نرفتم همسرم فکر میکرد که مادرم مانع من شده ولی من براش دلایل نرفتنم را توضیح دادم و اونم ظاهرا قبول کرد ولی مادرم میگه از اون به بعد رفتارش با مادرم عوض شده و به اون بی احترامی میکنه
الان من نمیدونم چه کنم همسرم رو مجبور کنم بیاد از مادرم عذر خواهی کنه یا نه مادرم خیلی حساس شده میگه دیدی چطوری باهم حرف میزنه اینطوری میخواد با من بجنگه واز این قبیل حرف ها خلاصه کلافه شدم
RE: مادرم فکر میکند همسرم میخواهد مرا تحت سلطه بگیرد(میگه اگه زنت باب میلم رفتار نکنه ...
سلام
برادر گرامی این گره فقط به دست شما و تنها شما باز میشه
این مواقع شما باید با سیاست عمل کنی
سعی کن وقتی هر دوشون حضور دارند نه به زنت بچسبی نه به مادرت ، چون هر رو به این قضیه حسادت خواهند کرد، اما به هر دو احترام بگذار
همونطور که یکی دیگه از دوستان گفتند به مادرتون بگید چشم اما کار خودتون رو بکنید . زندگی شما الان شامل شما و همسرتونه و شما باید با ایشون مشورت کنید واسه انجام کاری نزارید کسی در زندگیه خصوصیتون دخالت کنه حتی مادر . اما لزومی نداره این حرف رو بهش بزنید
تا جای ممکن سعی کنید طرف هیچ کس رو نگیرید . چه مادرتون رد مورد همسرتون حرف می زنه چه بالعکس فقط شنونده باشید . به قول خودمون یک گوش در یک گوش دروازه . و خودتون رو اسیر این حرفها نکنید که چرا مادرم این رو گفت اون رو گفت . این مشکلات وقتی برید سر خونه زندگیتون کمتر میشه . و مادرتون حریم زندگی شما رو بهتر درک خواهد کرد .
ضمنا نیازی نیست به همسرتون بگید بره از مادرتون معذرت خواهی کنه . جدا خودداری کنید از اینکه زنتون بفهمه . جون دیگه هیچ وقت از دلش بیرون نمیره . شما هم سعی کنید زنتون رووقتی در مهمانی های خانوادگی است تنها نگذارید . چون با حضورتون به زنتون ارج میدهید و
سیاست را در کارهاتون فراموش نکنید . کار هاتون رو با تدبیر انجام بدهید .
موفق باشید
RE: مادرم فکر میکند همسرم میخواهد مرا تحت سلطه بگیرد(میگه اگه زنت باب میلم رفتار نکنه ...
خودت را وارد این حرف و حدیثها نکن . خیلی محترمانه به مادرت بگو مادرجان همین حرفی که به من می زنید را دوستانه به خودش بگو ، بگو که چه تصوری می کنی و رفتاری که تصور می کنی بی احترامی هست را بهش بگو و بیان کن که دلخور شدی . بگو مادر جان شما بزرگی و فهمیده و دنیا دیده ، مطمئنم با محبت و درایت می توانی عروست را شیفته خودت کنی .
بگو از من انتظار نداشته باشید که به خاطر کدورت و سوء تفاهماتی که بین شما پیش میاد من وارد شوم که این کار را نمی کنم ( جرأت ورزی و قاطعیت )، حرف هیچ کدام از شما را به دیگری منتقل نخواهم کرد و به جای هیچکدام از شما با دیگری حرف نخواهم زد ، بلکه زمینه فراهم می کنم هر حرفی و گله ای از هم داشتید با هم مطرح کنید و مسائلتان را حل کنید ، اگر چه دوست دارم حرفهای بین شما همیشه خوش و خرم باشه .
بگو مادر عزیزم من برای شما احترام زیادی قائلم و هیچ کس جایگاه شما را نزد من نخواهد داشت اما مرا وارد این مسائل و حرف و حدیثها نکنید . اگر روزی همسرم هم از شما گله ای داشته باشد مطمئناً می خواهم با خودشما مطرح کند و من وارد نمی شوم .
در عمل هم همین گونه رفتار کن . حرفها و درد دلها را گوش بده اما تحت تأثیر قرار نگیر و خودت را وسط ننداز . احترام هر دو را داشته باش ...... هرچقدر هم بازی راه انداختند که شما را وارد کنند شما عاقل باش و وارد بازیهای عروس و مادر شوهری نشو . این روند رفته رفته باعث میشه آنها کوتاه بیایند ، این بازیها تا زمانی میدان دارد که مردها دستکاری می شوند و وارد بازی می شوند .
شما هم هر مسئله با مادر زن و پدر زن داشتی هرگز سر همسرت هوار نکن و اصلاً با او مطرح نکن بلکه خیلی محترمانه و در موقعیت مناسب به خود آنها بگو و اینگونه الگو بده به همسرت . با خانواده همسرت بسیار محترمانه و دوستانه رفتار کن تا همسرت از شما یاد بگیرد .
هرجا هم احساس کردی که شنیدن حرفهای هرکدام شما را تحت تأثیر قرار می دهد و به موضع گیری می کشاند یا فشار روانی وارد می کند . نشنو ، توقف بده و فضا و بحث را عوض کن یا محیط را ترک کن . و در وقت آرامش از اینکه شنونده نبودی عذر خواهی کرده و بگو شرایط روحی مناسب نداشتم و لازم بود فضا عوض بشه و چنین حرفهایی نشنوم .
در خصوص نحوه تعامل بین مادر و همسر و کلاً دوخانواده ، مهارتهای ارتباطی را یاد بگیر که کمک به شما خواهد کرد .
.