گرفتن نقطه ضعف رفتاري توسط شوهرم
نميتونم پيش شوهرم احساس واقعيمو از خيلي چيزها بگم نميتونم پيشش شكايت ودرددل كنم ازم نقطه ضعف ميگيره وبعدا سرم ميكوبه
مثلا وقتي تازه سركار رفته بودم چند بار مشكلاتم را با رييسويكي از همكارام داشتم باهاش مطرح كردم اون موقع گوش داد حتي راهكار ولي بعدش صدبار كوبوند تو سرم
اولا فكر ميكردم شوهرم صنگ صبورمه وهميشه پيشش دردودل ميكردم وخود واقعيمو بهش نشون ميدادم ولي الان اينطور نيست بيشتر پيشش نقش بازي ميكنم از احساساتم باهاش حرف نميزنم
زندگگي زناشويي شده مثل محل كار رابطه همكار با همكار رابطه اي كه با غريبه ها مثلا فاميلها دارم قبلا اينطور نبودم ساده از احساستم ميگفتم ناراحتيهام مشكلاتم ولي الان تغيير كردم اصلا از محيط كارم نميگم از مشكلاتم همه چيز را خوب جلوه ميدم
باهاش صميمي نيستم خيلي از اوقات فيلم بازي ميكنم
به نظر شما بايد اينطور رفتار كرد ؟ همه اينطورن ؟ شوهرمن دوستم نيست منو دوست نداره ؟
مثلا اگه از يكي از اعضاي خانوادش گله كنم دفعه بعد اون را بيشتر تحويل ميگيره وبهش احترام ميذاره
بنابراين سعي ميكنم اگه از كسي بدي ديدم بهش نگم .
از اين شرايط احساس خوبي ندارم احساس ميكنم دوستم نداره ودنبال آزار دادن منه .از اينكه سنگ صبورم نيست از اين كه نميتونم پيشش دردو دل كنم خيلي ناراحتم از اينكه ازم حمايت نميكنه حتي بيشتر نمك ميپاشه رو زخمم خيلي احساس بدي دارم
كسي راهنمايي نميكه ؟
آيا همسر بايد اينطوري باشه ؟
RE: گرفتن نقطه ضعف رفتاري توسط شوهرم
سلام نیلای جان
درسته که همسرت شریک زندگیته و باید باهاش صمیمی باشی اما این صمیمیت حد داره.حتی با همسرت
دروغ به همسرت نگو اما تا اونجایی که میتونی از ضعفهات به همسرت چیزی نگو.
هرکسی اخلاقی داره و این هم اخلاق همسرته.حالا که قلقش دستت امده خیلی راحت تر میتونی مدیریت کنی خانومی
با خودش صحبت کردی؟
شاید خودش هم ناخواسته این کار رو میکنه؟
جدیدا اینجوری شده یا همیشه همینطوره؟
RE: گرفتن نقطه ضعف رفتاري توسط شوهرم
ممنون مريم عزيز كه جوابمو دادي از وقتي يادم مياد اينطور بود
مريم جان من اوايل زندگي خيلي از خانواده شوهرم گله ميكردم رفتارهاي ناراحت ميشدم را خيلي سرش قر ميزدم وياداوري ميكردم .همزمان كارم هم شروع كرده بودم توي محيط كارم خيلي مشكل داشتم با سرپرستم با همكارم راستش بي تجربه بودم تجربه اجتماعيم خيلي پايين بود وكارمو دوست نداشتم مطابق علاقه ومدركم نبود خيلي هم ساده بودم اون زمان عقد بوديم ميومدم وسير تا پياز مشكلاتم را براش شرح ميدادم وازش راهنمايي ميخاستم اوايل به حرفام گوش ميداد وراهنمايي ودلداري ميداد .ولي وقتي با خانوادش مواجه شدم ورفتارهاي بيحترامي ازشون ديدم بهش گله كردم زياد اهميت نداد بعدش هم به من گفت تو مشكل داري تو محل كارت هم مشكل داشتي
البته من كارمو عوض كردم يك جاي خوب استخدام شدم و الان هيچ مشكلي با رييس وهمكارها ندارم .
ولي از اين قضيه سوئ استفاده ميكنه وهر رفتاري كه خانوادش دارن را توجيه ميكنه وميگه مشكل از توست
به خاطر اينكه منو متهم نكنه مجبورم هيچ وقت از كسي ناراحت نشم همه جا برم حتي اگر از دست كسي ناراحت باشم
از اين ناراحتم كه نميتونم پيشش درد ودل كنم از هر كسي بد بگم خودمو محكوم ميكنه
مثلا من بايكي از دخترخالهام از مجردي بينمون شكراب شده بود نذاشتم بفهمه تا اينكه خودش از روي رفتارهاي سردي كه تو مهمونيهابينمون بود فهميد .چند وقت پيش خانوادش رفتار بدي با من داشتن ومن پيشش شكايت كردم برگشت گفت تو با دختر خالتم مشكل داري .
خيلي ناراحتم خوب اين طبيعي نيست آدم تو فاميلش با يك نفر رابطش خوب نباشه به جاش با اين همه ادم ديگه خوبم چيزي نميگه ؟
بايد همش نقش بازي كنم هيچ وقت نميتونم ناراحتي هامو بهش بروز بدم
همش بايد مواظب باشم ازم آتو نگيره هيچ وقت نميتونم از محل كارم براش بگم اگه مشكلي داشته باشم تحمل ميكنم تا حل شه .همش از كارم وهمكارهام ورييسم پيشش تعريف ميكنم .البته الان خيلي راضيم مشكلي ندارم وهمه ميدونيم كه محيط كار بدون مشكل وتنش نيس تبعيض ضايع كردن حق وخيلي چيزها كم وبيش وجود داره هيچ وقت هيچ چيزي را بهش انتقال نميدم
واقعا به اين نتيجه رسيدم شوهرم دوستم نيست نميشه باهاش صاف وساده بود همش بايد نقش بازي كرد وسياست بكار برد
RE: گرفتن نقطه ضعف رفتاري توسط شوهرم
مثلا کجا نری نیلای جان؟(اشاره کردی حتی اگر از دست کسی ناراحت بشم باید برم)
چیزی که مسلمه غر زدنهای شما تاثر روی همسرت گذاشته.
چرا شکایت رفتار بد خانوادش رو بهش میکنی؟گناه اون چیه؟شکایت شما چه مشکلی رو دوا میکنه؟مگر خودت قدرت دفاع نداری؟
100 درصد زندگی نیاز به سیاست داره نیلای جان
فکر نکن چون همسرته هرچی دیگه خواستی میتونی بهش بگی.
شما نمیخواد همه چیز رو به همسرت بگی.بلکه باید هر چیزی رو بهش نگی !!
شما برعکس کن.
نقاط قوتت رو پیش همسرت پر رنگ کن.
RE: گرفتن نقطه ضعف رفتاري توسط شوهرم
ممنون مريم جان
از وقتي همه چيزو نميگم زندگيم بهتره آرامش بيشتري دارم
واقعا توز ندگي بايد نقش بازي كرد وسياست داشت وگرنه نميشه زندگي كرد براي من اينطوربوده
RE: گرفتن نقطه ضعف رفتاري توسط شوهرم
نيلا جان اخلاق خواهر من هم مثل شوهر شماست كافي چيزي بگم صد سال در ذهنش نگه مي دارد و به جايش از آن استفاده مي كند. كارهاي خواهرم براي كنترل كردن من (اعضاي خانواده) است كه به هر روشي متوصل مي شود كه روي آن هم حسادت اضافه شده (چه خواهرهايي هستيم براي هم)
وقتي به شوهرت زياد از خانواده اش گلگي مي كني براي كنترل اوضاع به اين روش متوصل مي شود. دو همسر براي هم دو دوستند ولي بين هر دو دوستي هم حريم هايي وجود دارد. بنابراين حريم ها رو رعايت كن بجاي اينكه هميشه بخواهي تخليه احساسي شوي سعي كن به درد دل او هم گوش كني (مردها هم نياز به شنيده شدن دارند) اگر بتواني با او راه بيايي او هم تا حد ممكن سعي خواهد كرد كمتر از اين روش استفاده كند. به عنوان مثال وقتي به خواهرم محبت مي كنم كمتر سعي در كنترل خانواده از اين روش دارد.