چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
سلام به همه دوستان،
چند ماهی هست که عقد کردیم. مدتی قبل از عقد تا الان شاید بدترین دوران زندگی من بوده. 33 سالمه و مدتی بود که به فکر ازدواج بودم ولی چون سنم زیاد شده بود، کسی که بپسندم کم بود و چند موردی هم که بود به من جواب منفی داده بودند. همسرم را به من معرفی کردند و در همون دیدار اول گفتم که نمیخوام ولی چون شرایطش خیلی خوب بود و خانواده من هم متوجه شده بودند که او نظرش مثبت است، به من فشار آوردند که شرایطش عالی است و بعد از ازدواج نظرت بهش عوض میشه و ... این شد که ازدواج کردیم. همسرم و من شغلهای خوب و پردرآمدی داریم. از لحاظ اخلاقی هم دختر خوبی است. مشکل من از همان ابتدا با ظاهرش بود و هست. به دلم ننشست و هنوز هم ننشسته. من توی همین سایت و سایتهای دیگر مطالب دوستان رو خوندم، میدونم که ظاهر آنقدر معیار مهمی نیست که به خاطرش دو نفر از همدیگه جدا شوند، از اون گذشته خود من هم آدم خوش تیپی نیستم. با این وجود تحملش برام سخته. شاید خوشی زده زیر دلم، نمیدونم ولی فقط میدونم وقتی با من نباشه یا مسافرت میره خیلی خوشحالم. وقتی باهاش هستم انگار همه غم دنیا روی سرم هوار میشه. هیچ حسی بهش پیدا نکردم. طولانیش نکنم و وقتتون رو نگیرم.
من آدم بی مسئولیتی هستم. تصمیم به طلاقش گرفتم. کسی هست بتونه منرو راهنمایی کنه که چطوری باید بهش بگم و ازش جدا بشم که لطمه کمتری بخوره. یا آیا راهی هست که خودش درخواست جدایی بده و دیگه منرو نخواد و فکر کنه که اون منرو نمیخواد نه برعکس، تا شاید اینطوری اثر بد ادم بی وجدان و بی اراده ای مانند من درآینده زندگیش کمتر بشود. از همگی شما سپاسگزارم.
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
دوست گرامی به همدردی خوش اومدی
ببخشید رک میگم...امیدوارم ناراحت نشید
مردم دخترشون رو از سر راه و یا از تو جوب پیدا نکردند که یکی بیاد (حالا به هر دلیل و هر شرایطی) دخترشونو عقد کنه و اسم روش بذاره و بعدم بگه به دلیل ظاهرش نمیخوامشو و دلمو زده و من بی مسولیتمو ........ حالا طلاق!!
به اون دختر بیچاره چه ربطی داره که شما با اجبار خانوادت ازدواج کردی؟
تقصیر اون چیه؟
اون فقط یک خواستگار دیده که اومده خواستگاریشو ازش خوشش اومده و همه چی اوکی بوده از نظرش
و به نظر خانومها
اگر پسری دختری رو نخواد نمیره خواستگاریش
پس اون دختر بی گناهه
شما باید تاوان این کار رو پس بدید
اینجا کسی نمیگه چجوری طلاق بگیرید...در این مورد بی موردی
لطفا روی زندگیتون کار کنید
اگرم خواستید طلاق بگیرید باید پای همه چیزش بایستید و هرشرطی اونا گذاشتند بپذیرید
یاحق
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
سلام دوست گرامی!
مگه خانم شما ظاهر خیلی بد و تحمل ناپذیری دارند؟اکثرخانم ها با آرایش زیبا میشن.شما بی وجدان نیستین...پس لطفا اندکی صبر ...شاید این یک احساس(هوس) زود گذر باشه.شاید در مقابل زیبایی دلخواهی که ندارند اخلاقیلتی داشته باشند که شما رو شیفته کنه...
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
میشه بگی دقیقا با کجای ظاهر خانومت مشکل داری؟ چهره یا اندام؟
چاقه یا لاغره ؟ قد کوتاه یا بلند و شما چطوری میپسندی؟
اگه در مورد اندامه با ورزش و کفش و .. حل میشه
صورت هم که خدا برکت بده به آرایش و روش های پزشکی ، البته خانم شما باید اینو بدونه و بخواد
ممکنه ترجیح بده اصلا اینکارارو نکنه و راضی نباشه ، نمی دونم راستش ولی خودتون یکم فکر کنید ببینید هیچ راهی نیست که ظاهرش تغییر کنه؟ مشکل خیلی حاده؟
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
سلام دوست عزیز
خوب من فکر نمیکنم شما خیلی ادم بی وجدانی باشید.
من حال شما رو وقتی درک میکنم که برای خرید میرم.اگه ازقبل جنس مدنظرمو در نظر نگرفته باشم و دنبال این باشم که تو بازار از چیزی خوشم بیاد چون یه کم دچار وسواس میشم نمیتونم چیزی رو انتخاب کنم.اونوقت اخرسر به اجبار اینکه اون وسیله رو نیاز دارم یا خسته شدم یکیشونو انتخاب میکنم.ممکنه اون جنس مثلا پیشنهاد فروشنده باشه.
اگه من به انتخابم اعتماد نکنم خصوصا اگه پیشنهاد فروشنده باشه بعدا مدام عیباش برام پررنگ میشه و دلمو میزنه و میندازمش دور.
شما الان 33سالتونه.و اغلب ادما با بالا رفتن سنشون سختگیرتر میشن.که شما هم گفتین سخت پسند میکردین.باید یه کم ازاین به دل ننشستن رو به حساب سختگیری ناشی ازسنتون بذارید و بدونید ایراد از شماست.
یه کمش هم چون خونواده شما رو تحریک به اینکار کردن الان فکر میکنی که من مجبور شدم..پس اون خوب نیست..پس من دوسش ندارم.
کلا میدونی که چیزای زورکی تو کت ماها نمیره و به دلمون نمیشینه.
پس پیشنهاد میکنم یه مدت این پیشفرض که مجبور شدی رو بذار کنار و واقعا بدون پیش داوری سعی کن به همسرت نزدیک بشی و بشناسیش.
گاهی توفیق اجباری نصیب ادم میشه و اگه از دستش بدی معلوم نیست مورد بعدی بهتر باشه.پس قدر فرصت الانتو بدون.
خوب خدارو شکر میگی اخلاقش خوبه..و اگه مشکل واقعا ازظاهر باشه قابل حله.
انواع و اقسام روشها برای اینکار هست که فقط تو باید بخوای و یاد بگیری چطور از همسرت درخواست کنی تا اون خودشو برات خوشگل ترین زن کنه.
پ.ن:ازهمین الان روی رفتاراتون یه تجدید نظر کن.شما 33سالته و دیگه معنی نمیده تحت فشار دیگران برای زندگیت تصمیم بگیری.
نقش منطق تو شما کم رنگه..گاهی اختیار خودتو دست خونوادت میدی گاهی دست کودک بازیگوش و بهانه گیر درونت.اینطوری کلا به مشکل برمیخوری.
این ایرادت رو هم برطرف کن.و سعی کن مهارش کنی
موفق باشی
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bivojdan
سلام به همه دوستان،
چند ماهی هست که عقد کردیم. مدتی قبل از عقد تا الان شاید بدترین دوران زندگی من بوده. 33 سالمه و مدتی بود که به فکر ازدواج بودم ولی چون سنم زیاد شده بود، کسی که بپسندم کم بود و چند موردی هم که بود به من جواب منفی داده بودند.
سلام دوست عزیز ..
معیارهاتون چی بود که هر کسی رو نمیپسندیدید ؟
خواسته تون از زن زندگیتون چیه ؟
همسرم را به من معرفی کردند و در همون دیدار اول گفتم که نمیخوام ولی چون شرایطش خیلی خوب بود و خانواده من هم متوجه شده بودند که او نظرش مثبت است، به من فشار آوردند که شرایطش عالی است و بعد از ازدواج نظرت بهش عوض میشه و ... این شد که ازدواج کردیم.
شما 33 سالته .. یعنی به سنی رسیدی که میتونی برای خودت تصمیم بگیری ..
اگر از همون اول خوشت نیومده بود خدا رو خوش نمیومد که اون بنده خدا رو هم درگیر کنی ..
یعنی به خاطر فشار خانواده و فقط موقعیت خوبش باهاش ازدواج کردی ؟
همسرم و من شغلهای خوب و پردرآمدی داریم. از لحاظ اخلاقی هم دختر خوبی است. مشکل من از همان ابتدا با ظاهرش بود و هست. به دلم ننشست و هنوز هم ننشسته. من توی همین سایت و سایتهای دیگر مطالب دوستان رو خوندم، میدونم که ظاهر آنقدر معیار مهمی نیست که به خاطرش دو نفر از همدیگه جدا شوند، از اون گذشته خود من هم آدم خوش تیپی نیستم. با این وجود تحملش برام سخته. شاید خوشی زده زیر دلم، نمیدونم ولی فقط میدونم وقتی با من نباشه یا مسافرت میره خیلی خوشحالم. وقتی باهاش هستم انگار همه غم دنیا روی سرم هوار میشه. هیچ حسی بهش پیدا نکردم. طولانیش نکنم و وقتتون رو نگیرم.
خیلی ها هستن که ظاهر خوبی دارن و باطن کثیف و زشت ..
ایا شما دوست داشتی همسرت زیبا باشه ولی اخلاق های بدش زندگی رو برات غیر قابل تحمل کنه ؟؟ دوست داشتی خوش تیپ باشه ولی تو چشم همه باشه و مردها با نظر بهش نگاه کنن ؟ دوست داشتی ظاهرش صد در صد مورد قبولت باشه ولی تو زندگی مشترک برات کم بذاره ؟؟؟
من آدم بی مسئولیتی هستم. تصمیم به طلاقش گرفتم. کسی هست بتونه منرو راهنمایی کنه که چطوری باید بهش بگم و ازش جدا بشم که لطمه کمتری بخوره. یا آیا راهی هست که خودش درخواست جدایی بده و دیگه منرو نخواد و فکر کنه که اون منرو نمیخواد نه برعکس، تا شاید اینطوری اثر بد ادم بی وجدان و بی اراده ای مانند من درآینده زندگیش کمتر بشود. از همگی شما سپاسگزارم.
سوالهایی که ازت پرسیدم رو یک بار دیگه از خودت بپرس و درست جواب بده ..
ببین دوست عزیز .. هر دختری وقتی به مرد زندگیش بله میگه یعنی تمام زندگیش رو به اون سپرده و میخواد برای همیشه کنار همسرش باشه ..
خدا رو خوش نمیاد که با زندگی و احساسات یه نفر دیگه بازی کنی ..
در وهله ی اول : اصلا به طلاق فکر نکن .. طلاق همیشه اخرین راهه ..
به این فکر کن که چه طور زندگیتو بسازی ..
به این فکر کن که شما مسئولیت زندگی مشترک رو قبول کردی ..
گفتی اخلاق همسرت خوبه .. یکم از خوبیاش برامون بگو ..
از اخلاقای خوبش و ویژگی های شخصیتیش ..
اگه تیپش رو نمیپسندی میتونین با هم برید خرید .. به سلیقه ی خودت براش خرید کنی .. بدون اینکه تحقیرش کنی یا ناراحتش کنی ..
منتظر شنیدن جواب هات هستم ..
پستم با بهار همزمان شد :دی
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
دوست عزیز،
در این که شما اشتباه کردید شکی نیست.
در این که کسی اگر به دل نشینه هیچ کاریش نمی شه کرد هم شکی نیست. مساله فقط زشتی و زیبایی نیست. به دل نشستن است. با آرایش و جراحی هم این فاکتور رفع نمی شه. هیچ کدام از دوستان و آشنایان من بعد از جراحی بینی برای من ذرررررره ای تغییر نکردند. ولی استراکچر صورت و نوع نگاه و حسی که شما از یک چهره می گیرید ربطی به جراجی و آرایش نداره. اما روابط عاطفی می تونه این علاقمندی را ایجاد کنه. یعنی چهر ه ای که ابتدا براتون بی تفاوت بوده، جذاب بشه.
من خودم را جای خانم شما فرض کردم. راستش ترجیح می دم جدا بشم تا اینکه یک عمر با این حس منفی همسرم زندگی کنم. دیر یا زود خانم متوجه خواهد شد و چه بسا الان هم متوجه است.
جدا شدن سخته، اما با تحقیر و توهین و بی تفاوتی یا سردی عاطفی زندگی کردن سخت تره.
من می گم به خودتون یک ددلاین بدهید. مثلا شش ماه. تو این مدت اصلا به زیبایی یا چهره خانم فکر نکنید و سعی کنید مثل یک دوست باهاش زندگی کنید. بعد از شش ماه اگر علاقه ای ایجاد نشد، برای جدایی اقدام کنید.
این پست از دید یک خانم نوشته شده ( ممکنه نگاه آقایون به مساله زیبایی و ... متفاوت باشه ) و من کارشناس نیستم فقط نظر شخصیم را نوشتم.
اگر تا به حال ارتباط جنسی نداشتید، فکر می کنم بهتر باشه نداشته باشید.
چون ارتباط جسمی و جنسی زن را وابسته تر می کنه و جدایی را براش خیلی سخت تر می کنه. و دوم این که اگر خانم باکره باشند برای ازدواج بعدیشون بهتر هست و اسم شما هم از شناسنامه اش پاک می شه. و شما هم نصف مهریه را می دهید.
متاسفم که اینقدر صریح و خشن نوشتم. ولی گاهی اوقات بهتر هست واقع بین باشیم تا رویایی.
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
از همه دوستان ممنونم که وقت گذاشتین و نظرتون رو در مورد مشکل من عنوان کردین:
خانم نادیا-7777: همه حرفهاتون رو قبول دارم. میدونم گناهی مرتکب شدم و دارم میشم که با همه گناهان زندگیم فرق میکنه و تاوانش را حتما در زندگی ام خواهم داد. دارم از خودم متنفر میشم. ولی دارم اذیت میشم و اذیتش میکنم و باز بابت این اذیت شدنش بیشتر اذیت میشم. نمیدونم میفهمین چی میگم؟
Khanoomi عزیز: من راهکارهای مختلف رو پیش خودم بررسی کردم. آرایش چیزی رو حل نمیکنه. هیچ کششی به سمتش ندارم. حتی چند مورد که پیش اومده با هم مسافرتی رفتیم از اینکه یه مدت کنارش توی ماشین هم باشم حس خیلی بدی دارم.
کبود عزیز: ایشون درشت اندام هستند و به من این حس را میدهد که مردانه است.
خانم بهار زندگی: توی این مدت بارها به خودم گفتم که چون با پیش داوری وارد این زندگی شدی همین رویت تاثیر گذاشته و باعث شده زیبایی هاش رو نبینی، سعی کردم همه فکرام رو دور بریزم و مثلا دوباره از اول با همه خوبی هاش ببینمش. ولی نشده که حالا ازتون خواستم راهنماییم کنین. قبول دارم که کمی بی منطق در بعضی موارد عمل میکنم.
الف-ح عزیز: معیارهای من: تحصیلات، شاغل بودن و به دل نشستن بود. حق با شماست نباید زندگی کس دیگه ای رو به بازی می گرفتم.
من میخواستم ازدواج کنم تا در کنار همسرم به آرامش برسم، باهم دوست باشیم و همدم، افتخارم این باشه که همراهم باشه هر جا میرم و از بودنش کنارم به خودم ببالم. حالا من دیگه مراسم اداری که خانوادگی دعوت میکنن نمیرم، با بعضی از دوستام ارتباطم رو کم کردم و اصلا بهش توجهی نمیکنم. و این آخری خیلی آزارم میده که می بینم به این خاطر دارم اذیتش میکنم.
من از همه شما دوستان ممنونم و بهتون حق میدم که نخواین منرو راهنمایی کنید برای چیزی که ازتون خواستم ولی اون دختری هست که آدم موفقی به حساب می یاد و میتونه زندگی خوبی برای خودش بسازه و من هم همینطور. هم من و هم او فکر کنم حق داریم که با دوست داشتن و عشق زندگی کنیم چرا باید به خاطر قبح طلاق به پای هم بسوزیم و آزار ببینیم. لطفا اگر ممکنه منرو در پاسخ سوالاتی که پرسیدم راهنمایی بفرمایید.بینهایت از همه شما متشکرم و بهتون حق میدم که ازم بدتون بیاد چون خودم هم دیگه مدتیه حس خوبی به خودم ندارم.
خانم پیدا: ممنون بابت نظرتون و راهنمایی و اینکه واقع بینانه به قضیه نگاه کردین و نمیدونم چرا عجیبه که میبینم من و حرفم را درک کردین. توی این مدت تمام صحبتهایی که شنیدم از سنخ راهنمایی هایی بوده که سایر دوستان در این پست نوشتند و البته باید اعتراف کنم که به همگی حق میدم و میدونم که از سر خیرخواهی میخوان که یک زندگی از هم نپاشه وقتی که معلوم نیست په بلایی سر آدمهای اون زندگی می یاد.
خانواده من متوجه رفتارم شدند و اینکه همیشه دنبال بهانه هستم که از خانمم فاصله بگیرم. دارن آماده میشن که مراسم عروسی رو برگزار کنند! تا یه کم مقاومت میکنم در برابر خواسته هاشون از بیماری پدر و مادر و گریه و هرچیزی که بتونند استفاده میکنند و کارشون رو پیش میبرند. پیشنهادتون رو تا حالا هم انجام دادم ولی توی شرایط فعلی نمیدونم میتونم ادامه بدم یا نه. ولی حتما بهش فکر میکنم. لطفا در مورد نحوه جدا شدن هم که سوال پرسیده بودم نظرتون رو بفرمایید. بازم ممنون
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
سلام دوست عزیز.
الان به هر دلیلی یک تصمیم گیری اشتباه داشتید. با این جملات که من بی وجدانم و زندگیشو تباه کردم و اینا هم میخواین با ترحم بر خود اشتباهتون رو کمرنگ جلوه بدید و اینچنین تصمیم اشتباه خودتون رو بندازین گردن 1. بی وجدانی، 2. خانواده، 3. موقعیت خوب خانوم، 4. بالا رفتن سن و سرنوشت و ....
اما قبل از هر چیزی بهتره باور کنید موارد فوق همگی بهانه است. در قبال تصمیم هاتون تنها و تنها شما مسئولید و نه هیچ کس و هیچ چیز دیگه!
حالا تصمیمی گرفتید! دو راه دارید. 1. مسئولیت انتخابتون رو بر عهده بگیرید. 2. از زیر مسئولیت شانه خالی کنید.
اگر مورد اول رو انتخاب کردین، همانطور که مشخصه باید مسئول باشید. رو خودتون کار کنید حتی اگر بخواین چیزیو بر خودتون تحمیل کنید. زندگی اون ایده آلی که ما گمان میکنیم نیست. همه چیز نباید روبراه باشه، یک سری چیزارو ما باید روبراهش کنیم. تا چیزی باب میل ما نبود که نباید شونه خالی کنیم. اما اگر بخواین با این توجیهات ادامه بدین پس فردا از یه خانوم دیگه خوشتون میاد باز توجیه میکنید از قیافه خانومم خوشم نمی یاد. من که انتخابش نکرده بودم. تا یه مشکلی پیش میاد میگین: گفتم این خانوم باب میل من نیست. اگرم بخواین از شرش خلاص شین انقدر دنبال عیب و ایراد هاش میگردین تا یه بهانه ای پیدا کنید واسه جدایی!اما اگر شخص مسئولی باشید باید پذیرش و اعتماد بنفس داشته باشید. من انتخاب کردم، من مسئول انتخابم هستم. هیچ توجیهی قابل قبول نیست و مسئولم با شرایط کنار بیام!
اما اگر توانایی پذیرش مسئولیت رو در خودتون نمی بینید، جلوی ضرر رو هرگاه بگیرید منفعته. درخواستتونو هم باید صادقانه بهش بگید و دنبال بهانه و ... نباشید. خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج.
شما نمی خواین اون دختر آسیب نبینه، بلکه از اینکه از دید اطرافیان ملامت بشید و از خانومتون بد و بیراه و سرزنش بشنوید می ترسید. شما فقط اعتماد بنفستون پایینه. اما درستش اینه که اگر میخواین بمونید، مردونه بمونید و اگر می خواین جدا شید، مردونه جدا شید. با حقیقت. دیگه احساساتشون رو با توجیهاتتون بازی ندید. پای پیامد هاش هم بایستید.
این دیگه به شما و شناختتون از خودتون ربط داره و باز هم هر تصمیمی که بگیرید چه صحیح چه غلط، شما مسئولید. اگر موندین باید همیشه بمونید و اگر رفتید باید صادقانه برید. و یه تذکر:
اگر اعتماد بنفستون رو تقویت نکنید و اگر مسئول نباشید و همش دنبال توجیهات باشید، اگر ثبات فکری و احساسی نداشته باشید و تکلیفتون با خودتون روشن نباشه، همیشه با این قبیل مشکلات مواجه خواهید بود. پیشنهاد میکنم این ضعف رو کمرنگ کنید، اونوقت برای وضعیت فعلیتون تصمیم بگیرید.
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
من یک مرد هستم.
من هم قبول دارم بی وجدان رفتار کردید در این یک مورد. ولی در این شرایط وقتی کسی به دلتان نشیند با آرایش به دلتان نخواهد نشست! قضیه سر این هست که شما باید از ابتدا از دختر خوشتان بیاید (نه اینکه عاشقش باشیدها) بلکه خوشتان بیاید و بعد به مرور احساس تقویت شود. چون دختر عقد کرده که نمی شه تا ابد اون دختر رو آزار داد که با کسی باشه که اونو دوست نداره!