در رفتارمان بیشتر دقت کنیم !!!
چند مسافر به شهری رسیدن و می خواستن مقداری سوغاتی و هدیه بخرند. باروبندیل رو به یکی از همسفران سپردند و رفتن؛ همسفر آنجا نشست تا دوستان برگردند. کمی اون طرف تر بچه ها مشغول بازی بودن و سروصدای زیادی به راه انداخته بودند. اما انگار مرد غرق در افکار خود بود. مدتی گذشت؛ از نشستن خسته شد خواست بلند شه و کمی قدم بزنه تکانی به خود داد، بچه ها خیال کردند که مرد از سرو صدای آنها ناراحت شده و می خواد اونا رو دعوا کنه پس پابه فرار گذاشتن...
وقتی مسافرا برگشتند چهره ناراحت و گرفته دوستشان توجه همه رو جلب کرد. وقتی علت رو پرسیدن مرد با ناراحتی گفت: «هیچ! تا حالا که به این سن رسیدم هنوز درست بلندشدن از روی زمین رو یاد نگرفتم!»
با خوندن داستان کوتاه و آموزنده بالا به این تجربه و نتیجه می رسیم که گاهی کوچکترین آزار ناخواسته حتی در این اندازه بر دیگران روا نیست. وقتی ناگهان پاتو رو ترمز می ذاری - باصدای خنده بلند دیگران رو از خواب می پرونی- بی هوا حرفی میزنی که باعث رنجوندن کسی می شه و ........ تو قصد آزار کسی رو نداری اما با کمی احتیاط بیشتر می شه هم دیگران و ناراحت نکرد و هم مراقب لطافت روح خود بود.هر چی روح انسان لطیف تر باشه بیشتر مراقب رفتار و احوالات خوش میشه حتی مراقب کوچیکترین رفتارهاش که مبادا دیگران رو برنجونه
از خدا میخوام که لطفی به ما بکنه تا بتونیم بیشتر تو رفتار و کردارمون دقت کنیم مبادا کسی رو ناخواسته اذیت کنیم چه برسه به عامدانه .......