-
مشکل درون گرایی
سلام خسته نباشید.همین امروز با این سایت آشنا شدم.چند روزه خیلی دلم گرفته کارم شده گریه.با شوهرمم که میخام دردو دل کنم هیچ به هیچی.من از کودکی تو ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل داشتم و الانم که ازدواج کردم بازم دارم.نمی تونم با همه راحت باشم.فقط یکی دوتا دوست صمیمی دارم.این مشکلو با خونواده شوهرمم دارم.البته شوهر خواهرمم وقتی با دخترهای فامیل خودشون جمع میشن منو آدم حساب نمیکنن.چند روز پیش سر این موضوع مادر شوهرم هر چی از دهنش دراومد بهم گفت.اولش خواستم جوابشو بدم یه ذره هم شروع کردم ولی بعدش هر چ گفت سکوت کردم.بعد که رفت نشستم فقط گریه کردم.چیکار کنم تو برقراری ارتباط مشکل دارم دست خودم نیست.دارم برا فوق لیسانس خودمو آماده میکنم ولی الان طوری شدم که فقط میخام بمیرم.چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟الان بازم چشام پر اشک شد.دارم داغون میشم:323::323::323::323::323::323::323::323::3 23::323:
-
RE: مشکل درون گرایی
جواب ندادن به حرف های مادرشوهرتون از دوجنبه خوب بوده
اول اینکه حرمت بزرگتر بودنش رو نشکستید.دوم اینکه به اختلاف و بحث ها دامن نزدید.
اتفاقا به نظرم سکوت و درونگرا بودن چندان هم بد نیست!
فکر نمیکنم به خودی خود مشکل رفتاری به حساب بیاد. فقط یک تیپ شخصیتی هست!
شاید اکثر ماها هم یکی دوتا دوست صمیمی بیشتر نداشته باشیم.قرار هم نیست سفره دلمون رو واسه همه باز کنیم.
سعی کنید توی رفتارهاتون نگران قضاوت دیگران نباشید!
میتونید دفترچه ای واسه نوشتن مسائل شخصی خودتون داشته باشید.با نوشتن خیلی حس بهتری پیدا میکنید و آروم تر میشید.
برای درد دل با شوهرتون هم دو تا نکته رو به یاد داشته باشید
انتخاب زمان مناسب-انتخاب کلمات مناسب و ساده(دنبال فلسفه بافی و کلمات خاص و ...نباشید)
-
RE: مشکل درون گرایی
سلام ممنوم دوست عزیزم.ولی خونواده شوهرم فکر میکنن مشکلم خیلی بزرگه.مادربزرگ شوهرم به مامان شوهم میگه کاش عروسی مثل خودت گیرت میومد تو جوابش چی بگم؟بخدا تا حالا بهش بی احترامی نکدم از این دلم میسوزه
-
RE: مشکل درون گرایی
:316:کس دیگه ای نیست کمکم کنه؟:302::302::302:
-
RE: مشکل درون گرایی
اگر با خودشان گرمند اما با تو این طورند معلوم می شود كه در ارتباط تو با آنها اشكالی وجود دارد یعنی ممکن است قلبا از تو سرد شده باشند و علتش هم شاید فقط از انها نباشد بلکه شاید کلام یا رفتاری از شما سر زده که به سردی رابطه دامن زده است باشد لذا در رفتارها و برخوردهای خودت باز نگری کن و اگر خطایی دیدی خود را اصلاح كن تا زمینه اصلاح آنها فراهم شود
اما اگر نقصی در کلام و رفتار خودت ندیدی نه تنها از هر گفتار و رفتار خراب کننده ارتباط خودداری کن بلکه سعی کن بدون توقع و انتظار محبت از خانواده همسر ، به آنها محبت كنی
شاید بگوئی: محبت یك طرفه چه فایده دارد جوابش این است كه محبت دلها را نرم و آنها را به هم نزدیک می کند البته این نوع محبت باید طوری باشد که موجب سوء استفاده طرف مقابل نشود.
http://ahlekhaneh.ir
-
RE: مشکل درون گرایی
سلام ممنونم از راهنمایی تون.میدونین اشکال کار من کجاست؟محبت کردن به کسی که خیلی بهش نزدیک نیستم و بلد نیستم.به شوهرم خیلی محبت میکنما ولی به خونواده شوهرم بلد نیستم.چه راه حلی دارین واسم؟:72:
-
RE: مشکل درون گرایی
سلام.منم شخصیت نسبتا درون گرائی دارم.اکثرا دوست دارم خونه خودم باشم.حتی سختم می یاد برم خونه مادرم.
در ضمن خیلی کم حرف هم هستم.از اول که وارد خانواده شوهرم شدن مستقیم و غیر مستقیم به من می گفتن موذی و سیاستمدارم.همیشه خودشون رو رک و ساده و بی ریا می دونستن و می دونن.البته شوهرم همیشه این کم حرفیه منو یه حسن میدونست.خیلی حرفها و اتفاقات خونه مادر شوهرم اتفاق می افته که حتی خونه مادرمم نمی برم و بالعکس.و اونا اینو موذی گری می دونستن.خلاصه من سعی کردم کمی خودمو تغییر بدم و مسائل مربوط به خودمو بهشون راحت بگم ولی مشکل اینجاست اونا غریبه و آشنا نمی شناسن.حرف منو پیش دیگران البته بدون هیچ غرضی می گفتن.اینا رو گفتم بگم که منم مشکل تو رو دارم.
عزیزم اونا چی می خوان ازت؟چه رفتاری؟.چه محبتی؟.تو می تونی از راه هایی جبران کنی که توش وارد تری.اگه محبت کلامی نمی تونی با خریدن هدیه با مناسبت و بی مناسبت جبران کن.اما خود کشی نکن.معلوم نیست انتظار اونا تا چه انداره باشه.
تو مگه چه رفتاری داری که اونا نمی پسندن؟
-
RE: مشکل درون گرایی
سلا رایحه جون ممنون از راهنماییت.هدیه رو که تو مناسبتها من از شوهرم میخام واسه مادرش خواهرش پدرش برادرش یا خواهرزادهاش ببریم از این چیزا دریغ نمیکنم.مثلا خواهر شوهرم با دخترعموش عمه اش یا فامیلای خودشون که یه جا جمع میشن میگن میخندن از موضوعی حرف میزنن که من نمیدونم.اتفاقات راجع به خودشون.بعد از من دلخور میشن چرا تو نمیخندی گفتم به متم توضیح بدین بخندم.سر این مادرشوهرم هر چی دلش خواست بهم گفت.اصلا چیزی نگفتم فقط داشتم دیونه میشدم.حرفای شما بهم آرامش داد تصمیم گرفتم بی خیال شم شما نظرت چیه من چیکار کنم؟:316:
-
RE: مشکل درون گرایی
سلام رز عزیز
دوست عزیز شما چند سالته؟
مادر شوهرت به چه علت با شما بحث کرده؟(مشخصا موضوع دعوا را به عنوان مثال بگو)
سعی کن بیشتر از خودت و روابطتت و مشکلت بگی تا دوستان بهتر راهنمایی کنن...
منتظر توضیح بیشتر از شما هستیم:72:
-
RE: مشکل درون گرایی
دوست عزیز منم مث شمام و زیاد نتونستم با خانواده شوهرم رابطه صمیمانه برقرار کنم البته من خ ش ندارم و چند تا برادر شوهر دارم که همه مجردن و منم تمایل جندانی به برقراری روابط صمیمی با پسر ها رو ندارم ولی در کل جایی هم اگه برم دخترای فامیل شوهرم باشن معمولا جز با یکی دوتاشون با بقیه دمخور نمیشم حتی تو جمع خاله دایی ها و عمو عمه هاشون به شدت احساس غریبی میکنم البته الان بهتر شدم ولی خانواده شوهرم همیشه غیر مستقیم به من گله میکنن که من متکبرم و اونا رو دوست ندارم.البته زیاد واسم مهم نیست که چی فکر میکنن اگه آدم حد خودش رو رعایت نکنه بعدا به ضررش تموم میشه .به تو هم توصیه میکنم وقتی جمعشون جمعه و حتی روی صحبتاشون هم تو نیستی ولی خودت برو تو جمعشون و بدون اونکه حرفی بزنی فقط گوش بده و حتی شده الکی بخند البته اگه تو اون بین تونستی کسی رو پیدا کنی که باهاش مشغول به صحبت بشی که چه بهتر در غیر این صورت نذار زیاد گوشه گیر به نظر برسی .تو جمعشون باش و لبخند بزن که یعنی حواست هست اما مجیور نیستی حرفی بزنی تا زمانی که محیور نشدی.موفق باشی