یکی به من بگه چطور میتونم احمق نباشم+

سلام .....
من نمی دونم چرا بعضی وفتها مغزم کار نمی کنه .... من 10 ماه هست که ازدواج کردم (نامزدم) .... امروز با نامزدم رفته بودیم جشن نامزدی یکی از افوام که من یه دفعه نمی دونم چم شد که رفتم با نامزد عمه ام که کسی دوستش نداره کردی رفصیدم و دستش رو گرفتم .... انگار یه وفتا رومغزم کنترل ندارم .... موفع رفصیدن نامزدم نبود ولی وفتی فهمید خیلی عصبانی شد و منو صدا کرد بیرون و با صدای کمی آهسته هر چی حرف بلد بود گفت. من همون جا گفتم که اشتباه کردم و عذرخواهی کردم ... اونم آروم شد و فضیه همان جا تموم شد... اونم بعدش از اینکه اون حرفا رو زده بود عذر خواهی کرد. .... ولی من در مورد چند چیز از دست خودم عصبانی و ناراحتم :
1.بدون فکر کار انجام دادم و انگار فابلیت تشخیص خوب و بد رو ندارم.... این مورد حرکات رو قبلا هم کردم ولی این دفعه میخوام خودم رو تنبیه کنم که تا آخر عمرم کار بدون فکر نکنم.
2.روی نامزدم تو روم باز شد . از همه بدتر این.
3.موجب شد به نامزدم بگم غلط کردم و غرورم شکست
شما منو راهنمایی کنید چیکار کنم ... دلم میخواد از شدت حماقت خودم رو بکشم که چیزی که توخانواده ما عرف نیست و مسائل دیگه هم داشت انجام دادم.... حرف شنیدم و .... تحفیر شدم
شما بگید چه تنبیه ای برای خودم در نظر بگیرم.:302:

سلام عزیزم
به نظر من اولین کاری که باید بکنی اینه که خودت رو احمق خطاب نکنی!
وقتی کاری می کنید که از نظر خودتون یا دیگران اشتباه به نظر میاد نباید خودتون رو احمق خطاب کنید، هر کس بسته به شرایطی که داره، باید یه دورنمایی از کاری که می کنه رو قبل از شروعش مجسم کنه. شاید کاری که شما کردین رو اگه شخص دیگه ای انجام میداد اصلا کار اشتباهی نبوده و یک مسئله عادی تلقی می شده، ولی در فرهنگ خانواده شما اشتباه بوده و این قضیه چه درست چه غلط باعث بهم خوردن آرامش همسرتون شده. .
عزیزم، هر کس بایدها و نبایدهایی داره، شما فقط باید به اونها توجه کنید. به مرزها و محدودیت ها تون دقت داشته باشین. در لحظه تصمیم نگیرید و بیشتر به عواقب کاری که می کنید فکر کنید.
گاهی اوقات هم هست که حد و مرزها مشخص نیست، ممکنه شما نمی دونستین که همسرتون از شنیدن این قضیه ناراحت میشه. این جور مواقع باید با احتیاط عمل کرد. گاهی مواقع یعنی بیشتر مواقع زندگی مشترک باعث محدود شدن انسان میشه. بعضی ها حساسیت بیشتری دارن و بعضیا کمتر. با احتیاط عمل کردن یعنی اینکه محدودیت خودتون رو بیشتر کنید تا متوجه میزان حساسیت طرف مقابلتون بشین.
امیدوارم موفق باشید

سلام

واقعا ً اینجور مواقع آدم خیلی زجر میکشه! http://qsmile.com/qsimages/254.gif اینجور اتفاق ها ممکنه برای خیلی ها بیافته... که بعد از اون ، آدم به خودش میگه : واقعا ً من این کار رو کردم؟؟!! http://qsmile.com/qsimages/48.gif
خوب نباید به خاطر چیزی که گذشته غصه بخوری و خودت رو سرزنش کنی... چون زمان به عقب برنمی گرده... در عوض تک تکِ اشتباهاتت رو در ذهن نگه دار تا دیگه تکرار نشن....
بیشتر ، مواقعی اینجور اتفاق ها می افته که آدم توی یک جمع قرار گرفته و فرصت فکر کردن رو نداره! و اکثرا ً کسایی دچار اینگونه اشتباهات میشن که برای هر کاری نیاز به تمرکز و فکر کردن دارند... این افراد برای اینکه بتونن بهترین تصمیم رو بگیرند نیاز به فرصت دارند.... پس شما سعی کن که عادت بکنی برای انجام هر کاری قبلش یه نفس عمیق بکشی و تمرکز کنی... بعدش موقعیتت رو بسنج و بهترین تصمیم رو بگیر...
نیازی به تنبیه ندارین... برای خودتون ارزش قائل بشین و یک اشتباه رو دو بار تکرار نکنین.... و در آخر تجربه هات رو در زندگی بکار بگیر..

شاد و موفق باشید http://qsmile.com/qsimages/72.gif http://qsmile.com/qsimages/72.gif http://qsmile.com/qsimages/72.gif

سلام ... اول باید از شما ها تشکر کنم که جوابم رو دادین ..... بعد بگم من کتاب های مهارتهای زندگی رو خوندم و اما انگار فایده نداره .... چیکار کنم ؟ تازه گی ها هی به همسرم گیر میدم و دعوا درست میکنم .... این رو اصلا دوست ندارم. منو راهنمایی کنید لطفا.

معمولا چه مواقعی بهش گیر می دی؟ شاید اون موقع ها حال خودت خوب نیست (یعنی از درون خوب نیستی) یا شاید می خوای یه جورایی از میزان علاقه همسرت به خودت آگاه بشی، بیشتر توی چه حسی هستی؟

فقط ميگم خيلي خوشحال باشيد كه همسر منطقي اي داريد . مشكلتون رو براش توضيح بديد و ازش بخواهيد كمكتون كنه .