ای که معنای واقعی عشق برایم هستی
عزیزی و قابل ستایش
اگر ایثار مفهوم واقعی کلمه عشق باشد این چیزی است که تنها با تو شناختم
هیچ چیز برایم به اندازه شادیت لذت بخش نیست و با تمام وجود هرچه دارم فدای لحظه به لحظه شادی و خوشبختیت می کنم
اما فقط من اینگونه ام ؟ نه
هرگز لبخندهای زیبایت پس از موفقیت های کوچک و بزرگم از یادم نمی رود از ته دل شاد می شدی
ازرویت موفقیتم بوده و هست
بهترین خاطراتم از کودکی تا وقتی نزدیکتر بودی با توست عمیقترین لبخندهایم شادترین لحظه هایم
وقتی پس از سالها برای مدت کوتاهی برگشتی به یاد آوردم که خندیدن از صمیم قلب یعنی چه
به یاد آوردم که سالهابود از ته دل نخندیده ام
برادرم دستهای تنهای خواهرت منتظر توست و پس از سالها هنوز جایگزینی برایش نیافته است
کسی که فارغ از هر خودخواهی دوستش بدارم و فارغ از هر گونه خود خواهی دوستم بدارد
برادرم با دوریت چه کنم؟
RE: ای که معنای واقعی عشق برایم هستی
گمان می کردم جایگزینی برای تو یافته ام
فکر کردم حال که تو دوری کسی برایم فرستاده شده که دوریت برایم آسان تر شود
شاید فقط دلم می خواست اینگونه باشد
اما چگونه می توانست باشد وقتی با دیدن شادیم با خشم سرش را پایین می انداخت و می گفت تو به جنبه های مثبت زندگیت فکر کن وقتی با هر بار دیدنش کل انگیزه های زندگیم نابود می شود
کاش می توانستم دیگر نبینمش افسوس که ناچارم
می گوید که دلش موفقیت و شادیم را می خواهد
برادرم حرفش را باور ندارم ای کاش کنارم بودی تا می توانستم از تو بپرسم تو جواب همه سوالاتم را می دانستی
هرگاه برایت می گفتم ناخوداگاه مشکلات حل می شدند
گاهی با لبخند می گفتی که من با اون بالا ارتباط دارم راست می گفتی واقعا داشتی
عزیز دل خواهر کاش می توانستم از تو بپرسم.
اما افسوس........
RE: ای که معنای واقعی عشق برایم هستی
مگه داداشت کجاست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟