منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
دوتا زن داداش دارم بزرگه اوایل اصلا با ما خوب نبود چون تفاوت سنی زیادی داشتیم حس می کرد باید فقط امر و نهی کنه و ایراد بگیره خیلی دختر خوبی بود همه دوستش داشتن اما بعد ازدواجشون از لحاظ شغلی به موقعیت خوبی رسید و احساس برتری جوی اش همه فامیل رو کلافه کرده بود تااینکه زن داداش دومم اومد این یکی خیلی ماهه خیلی با هم صمیمی شدیم اخه تفاوت سنی مون دوسه سال بیشتر نبود جور جور شدیم هشت ساله یکی دوسال پیش وقتی عروس بزرگه دیدکه رابطه ما و جاریش چقدر خوبه تصمیم گرفت کم نیاره و اونم خوب شده خیلی خوبه . حالا من سنگ صبور دوتاشونم هر وقت ناراحتی دارن به من میگن منم مل خواهر دوستشون دارم و تا کاری از دستم بر بیاد براشون انجام می دم بعضی اوقات که از دست مادرم یا بقیه ناراحت می شن من مشکلو حل می کنم البته اگه زن داداش بزرگه اشتباهی بکنه نمی تونم بهش مثل بقیه بگم که تو این اشتباه رو کردی ولی واقعا دوستش دارم و دلتنگش می شم اینو نوشتم که بگم رابطه خواهر شوهر و مادرشوهر و عروس همیشه نمی شه که خراب باشه خیلی وقتا هم خوبه به شرطی که احترام و حرمت باشه و دوست داشتن ابراز بشه نگیم پرو می شه
RE: منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
عزیزم ارشیدا
خیلی زیبا نوشتی.
منم عاشق زن داداشامم. هردوشون خیلی ماهن و خیلی خانوم.
داداشام باید به چنین همسرایی افتخار کنن. نه تنها من، بلکه مامان و بابام و فامیل هم خیلی دوسشون دارن.
چون خانومن و نجیب.
انشالله عاقبت به خیر بشن...:72:
از خوندن نوشته ات لذت بردم. حرف دل منم بود.
RE: منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
سلام ارشیدا
خوشحالم بابت داشتن چنین روابط حسنه و خوبی!
الان سوال یا مشکلت از ایجاد این تاپیک چیه؟
معمولا هدف از ایجاد تاپیک حل مشکل یا حل سوالشونه...
RE: منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
وسلام ویدا جون اخرش هدفمو نوشتم راس می گی سوال نبود ولی جواب بود اخه فک کردم تجربه های موفق روهم بنویسیم انگاری که به سوالی که جوابشو بلدم جواب دادم همین
RE: منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
خوش بحالتون.کاش منم با خواهر شوهرم و مادرش صمیمی بودم.:323:
RE: منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
من اونا رو واقعا دوست دارم بخصوص وقتی می بینم چقدر برادرام اونا رو دوس دارن و اونا هم برادرامو دوس دارن اصلا به رابطه خواهر شوهری فکر نمی کنم می دونین فکر می کنم این طرز فکر اشتباه در مورد مادر شوهر و خواهر شوهر که از قدیم وجود داره نگاهها رو عوض می کنه مثلا خودم خواهر شوهر و مادر شوهر دارم رابطه مون خوب بود چون می خواستم از این طرز فکر فرار کنم و رابطه مون خوب باشه که متاسفانه باشکست مواجه شدم چون از خود گذشتگی خیلی می خواست که اولا اونا از خود گذشتگی نمی دیدند دوما احساس می کردم دارن خیلی سوء استفاده می کنند (تو تاپیکهای دیگه توضیح دادم ) ولی واقعیت اینه که با زن داداشام خوبیم چون اصلا به این طرز فکر اهمیت ندادم که بخوام ازش فرار کنم چون واقعا اونا هم مثل بقیه ان نباید اشتباهات و یا بی احترامی ها رو به حساب نسبتهایی که باهم داریم بذاریم باید به طرف مقابل صرفا بعنوان یک شخص نگاه کنیم نه مثلا زن داداش یا خواهر شوهر و...
بذارین یه اعتراف بکنم ترجیح می دم خواهر شوهر باشم تا زن داداش و عروس خدا کنه خواهر شوهر خوبی باشم