ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
سلام دوستان من دوباره مزاحم شدم
من 23 ساله از تهران هستم و خواستگارم 31 ساله از شیراز
هر دو کارمند هستیم و از نظر خیلی مسائل با هم جوریم و الان مشکل اصلی من محل سکونتمون هستش من تازه استخدام شدم و طبق تعهداتم نمی تونم از تهران خارج بشم و اگر هم از نظر کاری می تونستم خانوادم بطور کل مخالفن و نمی تونم برم شیراز
خواستگارم در پی این هست و رفته نامه هاشم زده بیاد تهران ولی همش از من این سوال رو می پرسه که اگه 1% کار اون ردیف نشد من حاضرم برم شیراز یا نه و میگه فقط میخام بدونم از نظر روانشناسی و .....
حالا من مخالفت خانواده و عدم سازگاری روحیه ی خودم برای زندگی در خارج تهران میگم فایده نداره
منم دوسش دارم چه جوری بگم که خودش برام مهمه و دوسش دارم ولی واقعا نمی تونم برم تا قانع بشه؟
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
[undefined=undefined]کسی نیست کمکم کنهههههههههههههههه دوستاااان[/undefined]
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
سلام دوست عزیز
به موقعیت و شرایط نگاه کن، باهاش بشین حرف بزن، اول از احساست بهش بگو و دلایلی را که نمیتونی در شیراز سکونت داشته باشی را بگو، چون اول راهین و باید مشکلتون را همین الان ریشه ای حل کنین وگرنه بعدا دچار مشکل خواهید شد، ایشون با کوچکترین ناراحتی میگه میخوایم بریم شیراز زندگی کنیم، یا این جمله معروف که من به خاطر تو اومدم تهران حالا تو به خاطر من از فلان خاستت بگذر یا باید بیای شیراز!!! این جمله را من خیلی شنیدم!!
من توی این قضیه میگم اصلا احساسی برخورد نکن و خیلی قاطع خواستت را بگو مگر اینکه در هر شرایطی بخواهی کنار نامزدت باشی!!
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
سلام
منم همین مشکل رودارم من اصفهانم و طرفم مشهدیه یکساله باهم حرف میزنیم و جفتمون بیکاریم نظرم اینه اگه مشکلتون تنها بعد مسافته و شغل دوتاییتون حسابیه تو این دوره زمونه از شغلتون نگذرید که اجناس گران شده می تونید نامزد بشید و در اینده هرکدومتون بهتر تونسید انتقالی بگیرید یرید شهر اون یکی زندگی کنید یا اینکه دو تاخونه بذارید یکی تهران یکی شیراز که تو دو جا زندگی کنید:310:
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
mah_v عزیز سلام
شما مسئله بسیار مهمی در ازدواج را مطرح کردید
در ازدواج های شهر به شهر یکی از طرفین باید خودش را به محیط احتمالا اختلاف فرهنگی و قومی تطبیق دهد!!
کار آسونی نیست.....
برای خواستگارت راحت نیست از جایی که بزرگ شده و علاقمندی هایی داره بیاد شهر شما...
و چون مرد هست یکی از خاسته ها یا توقعش اینه محل سکونت به عهده خودش باشه!
شما اگه خواستگارت رو دوست داری باید شهرش!علاقمندیش!همه رو با هم بپذیری....
همسرت اگه تهران هم منتقل بشه ایام تعطیل تابستان نوروز ......شیراز را داری!!!
به هر حال به نظر من شدیداً احتیاط کنید و راجع به این مسئله خیلی فکر کنید.
دوست عزیز موفق باشی:72:
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ویدا@
mah_v عزیز سلام
شما مسئله بسیار مهمی در ازدواج را مطرح کردید
در ازدواج های شهر به شهر یکی از طرفین باید خودش را به محیط احتمالا اختلاف فرهنگی و قومی تطبیق دهد!!
کار آسونی نیست.....
برای خواستگارت راحت نیست از جایی که بزرگ شده و علاقمندی هایی داره بیاد شهر شما...
و چون مرد هست یکی از خاسته ها یا توقعش اینه محل سکونت به عهده خودش باشه!
شما اگه خواستگارت رو دوست داری باید شهرش!علاقمندیش!همه رو با هم بپذیری....
همسرت اگه تهران هم منتقل بشه ایام تعطیل تابستان نوروز ......شیراز را داری!!!
به هر حال به نظر من شدیداً احتیاط کنید و راجع به این مسئله خیلی فکر کنید.
دوست عزیز موفق باشی:72:
راست میگی واقعا موافقم ولی من اصلا تصور زندگی دایم خارج از تهران نمی تونم کنم ولی دوست دارم که مثلا تعطیلات برم
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
[undefined=undefined]دوستااااااااااااااااااااا اااااااان خواهش میکنم کمکم کنیدددددد
ایشون به همراه خانوادش اومدن خاستگاری من
ولی این سوال که میگه اگه 1% درست نشه اومدنم به تهران من چی باید بگم که نمی تونم برم ولی دوستشم دارم نمی خام از دستش بدم:325::302::325::302::325::302:[/undefined]
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
mah_v عزیز سلام
تاپیکت را در تاپیک های نیازمند حضور کارشناس گذاشتم
نگران نباش کارشناسان کمکت میکنن
موفق باشی:72:
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
من مشاور نیستم ولی نظر مشاورانو با استنباط و دخل و تصرف بیان می کنم:
مشکل شما اینه که نمی دونی که خواستگار مناسب رو انتخاب کنی و یا اینکه در کنار پدر مادرت و شهر و دیار خودت باشی به این مساله دو جور می شه نگاه کرد یه جورش اینه که بگیم شما با انجام هر کدوم چه منفعتی رو به دست میاری یا اینکه بگیم با ترک هرکدوم چه ضرری نصیبت می شه
(حالا من مخالفت خانواده و عدم سازگاری روحیه ی خودم برای زندگی در خارج تهران میگم فایده نداره
منم دوسش دارم چه جوری بگم که خودش برام مهمه و دوسش دارم ولی واقعا نمی تونم برم تا قانع بشه )
این حرف نشون دهنده اینه که شما نمی دونی از بین منفعت ازدواج با این فرد و بودن در کنار والدینت و شهر خودت کدوم رو ترجیح بدی
اما به نظر من مساله در مورد به دست اوردن یکی از دو منفعت نیست بلکه مساله اینه که ببینی ضرر کدوم یکی بیشتره
یعنی شما نباید دنبال اونی که منفعتش بیشتره باشی بلکه باید ببینی کدوم کار ضررش بیشتره و اگر این طور نگاه کنیم باید اینو بررسی کنیم که اگر با خواستگارت ازدواج نکنی بیشتر ضرر می کنی یا در صورتی که شهر و خونواده ات رو ترک کنی؟
نتیجه ترک خونواده ات اینه که از نظر عاطفی ناراحت و ...می شن که این مساله شاید با رفت و امد زیاد تو به شهرتون قابل کم کردن باشه و بعد ازدواج حتی می تونی با اجازه همسر مدتها هم در منزلشون بمونی
نتیجه رد کردن خواستگارت هم اینه که پیش پدر مادرت می مونی که در این صورت باید ببینی که ایا مثل این خواستگار برات خواهد اومد یا نه؟ اگر مطمئن هستی که حرف خانواده ات درسته و بهترین شرایط رو داری و در صورت رد کردن این خواستگار مورد خوبی که هم مناسب باشه و هم بتونی قلبا به عنوان همسر قبولش کنی، خواهد امد در این صورت بدون معطلی خواستگارت رو رد کن و صبر کن تا خواستگار مناسبت بیاد اما اگر با توجه به شرایطت و افرادی که تا بحال اومده اند چنین اطمینانی نداری و احتمال می دی که چنین خواستگاری که از همه نظر مناسبه و بهش علاقه مندی برات نیاد و در نتیجه ازدواجت دچار مشکل بشه و حتی شاید مجبور بشی با فردی که چندان مناسب نیست ازدواج کنی، اگر چنین احتمالی هست هیچ عقلی نمی گه که خواستگارت رو رد کن چون ضرر لطمه خوردن ازدواج بسیار بیشتر از ضرر ترک پدر و مادره و خانواده و شهرو دیار است پس از نظر عقل باید ضرر کمتر رو که ترک پدر و مادره انتخاب کنی و به خواستگارت "بله" بگی خصوصا در صورتی که طرفت موافقت کنه که زود به زود به پدر و مادرت سر بزنی و حتی در صورت لزوم مدتی پیش اونا بمونی
نتیجه اینکه شما بررسی کن که ضرر کدوم کار کمتره و بر اساس اون تصمیم بگیر
برگرفته از سایت مشاور با دخل و تصرف
RE: ازدواج دو نفر از دو شهر مختلف
نقل قول:
نوشته اصلی توسط H.M
من مشاور نیستم ولی نظر مشاورانو با استنباط و دخل و تصرف بیان می کنم:
مشکل شما اینه که نمی دونی که خواستگار مناسب رو انتخاب کنی و یا اینکه در کنار پدر مادرت و شهر و دیار خودت باشی به این مساله دو جور می شه نگاه کرد یه جورش اینه که بگیم شما با انجام هر کدوم چه منفعتی رو به دست میاری یا اینکه بگیم با ترک هرکدوم چه ضرری نصیبت می شه
(حالا من مخالفت خانواده و عدم سازگاری روحیه ی خودم برای زندگی در خارج تهران میگم فایده نداره
منم دوسش دارم چه جوری بگم که خودش برام مهمه و دوسش دارم ولی واقعا نمی تونم برم تا قانع بشه )
این حرف نشون دهنده اینه که شما نمی دونی از بین منفعت ازدواج با این فرد و بودن در کنار والدینت و شهر خودت کدوم رو ترجیح بدی
اما به نظر من مساله در مورد به دست اوردن یکی از دو منفعت نیست بلکه مساله اینه که ببینی ضرر کدوم یکی بیشتره
یعنی شما نباید دنبال اونی که منفعتش بیشتره باشی بلکه باید ببینی کدوم کار ضررش بیشتره و اگر این طور نگاه کنیم باید اینو بررسی کنیم که اگر با خواستگارت ازدواج نکنی بیشتر ضرر می کنی یا در صورتی که شهر و خونواده ات رو ترک کنی؟
نتیجه ترک خونواده ات اینه که از نظر عاطفی ناراحت و ...می شن که این مساله شاید با رفت و امد زیاد تو به شهرتون قابل کم کردن باشه و بعد ازدواج حتی می تونی با اجازه همسر مدتها هم در منزلشون بمونی
نتیجه رد کردن خواستگارت هم اینه که پیش پدر مادرت می مونی که در این صورت باید ببینی که ایا مثل این خواستگار برات خواهد اومد یا نه؟ اگر مطمئن هستی که حرف خانواده ات درسته و بهترین شرایط رو داری و در صورت رد کردن این خواستگار مورد خوبی که هم مناسب باشه و هم بتونی قلبا به عنوان همسر قبولش کنی، خواهد امد در این صورت بدون معطلی خواستگارت رو رد کن و صبر کن تا خواستگار مناسبت بیاد اما اگر با توجه به شرایطت و افرادی که تا بحال اومده اند چنین اطمینانی نداری و احتمال می دی که چنین خواستگاری که از همه نظر مناسبه و بهش علاقه مندی برات نیاد و در نتیجه ازدواجت دچار مشکل بشه و حتی شاید مجبور بشی با فردی که چندان مناسب نیست ازدواج کنی، اگر چنین احتمالی هست هیچ عقلی نمی گه که خواستگارت رو رد کن چون ضرر لطمه خوردن ازدواج بسیار بیشتر از ضرر ترک پدر و مادره و خانواده و شهرو دیار است پس از نظر عقل باید ضرر کمتر رو که ترک پدر و مادره انتخاب کنی و به خواستگارت "بله" بگی خصوصا در صورتی که طرفت موافقت کنه که زود به زود به پدر و مادرت سر بزنی و حتی در صورت لزوم مدتی پیش اونا بمونی
نتیجه اینکه شما بررسی کن که ضرر کدوم کار کمتره و بر اساس اون تصمیم بگیر
برگرفته از سایت مشاور با دخل و تصرف
////////////////////////////////
آخه من یه جورایی مطمئنم که این می تونه بیاد ولی اول میخاد ببینه من می تونم برم یا نه یه جورایی میخاد من رو قانع کنه حالا میخام یه جمله ی قاطع بهش بگم که هم از دستش ندم هم دیگه حرف رفتن از تهران زده نشه
در ضمن من اگه هم اکی شم برای رفتن که بعیده پدرم به هیچ عنوان قبول نمیکنه