دو تا مشکل دارم...1 - احساس تنهایی، 2 - نیاز به همسر
سلام
از اسمم معلومه پسری 21 ساله هستم که
خیلی احساس تنهایی میکنم با اینکه دور ورم خیلی شلوغ هست ولی بازم احساس تنهایی میکنم. هزارتا دوست دارم در عین حال حتی یه دوست هم ندارم . چندین سال دنبال یه دوست
خوب میگردم ولی پیدا نکردم کسی که بشه بهش اعتماد کنم رو تا حالا پیدا نکردم فکر نکنید که مشکل از من هست که به کسی اعتماد نمیکنم تمام دوستمام رو امتحان کردم ولی هیچ کدومشون قبول نشدن . فکر میکنم که هیچ کسی من رو متوجه نمیشه.
دوم اینکه به شدت احساس میکنم که نیاز به همسر دارم بیشتر واسه مسایل روحی . و مشکل من این هست که حتی 1 درصد هم شرایط ازدواج رو ندارم .فکر نکنم تا چند سال دیگه شرایط واسم فراهم بشه . تا الان هم اهل دوست دختر نبودم هر چند که همه فکر میکنن که من دوست دختر دارم بهترین فکری که بکنن اینه که شک داشته باشن که دوست دختر دارم یا نه .
(حالا چرا این فکر و میکنن الله اعلم) و فکر نکنم که مشکل من با دوست دختر حل شه .
شما جای من بودید چه کار میکردید؟فقط یه خواهشی اون تاپیکی که در مورد کسایی که شرایط ازدواج رو ندارن هست و واسه همه میذارید که بهش سر بزنن رو نذارید که من اون رو خوندم و اصلا ازش خوشم نامد.
در ضمن این دوتا مشکل من شاید به نظر یکی باشن ولی
واقعا دو تا مشکل جدا از هم هستن.
RE: دو تا مشکل دارم...1 - احساس تنهایی، 2 - نیاز به همسر
برادر گرامی
این احساساتی که شما داری طبیعیه و غلط نیست.اما تا موقیعتش برات جور نشده بهش پر و بال نده
به قول ویدا هدفت رو معین کن.و مثلا بگو من تا سال اینده میخوام فلان مقدار پول جمع کنم.
اینکه به دنبال تشکیل خانواده هستی خیلی عالیه.اما این کار نیاز به مقدمه داره.
میتونی با جدیت کار کنی و درس بخونی تا زودتر بتونی رو پای خودت بایستی و بتونی انشالله زودتر زندگی تشکیل بدی.
میتونی بعد از دانشگاه بری سرکار و کم کم شروع به کسب تجربه در زمینه کار کنی.
موفق باشی
RE: دو تا مشکل دارم...1 - احساس تنهایی، 2 - نیاز به همسر
سلام
ممنون از راهنماییتون
گفتم که شاید به نظر شما ها این دوتا مشکل من یکی باشه ولی کاملا جدا از هم هستن
فکر کنم باید یه مقداری در موردش توضیح بدم
من با وجود اینکه اطرافم افراد زیادی هستن ولی اصلا دوستی ندارم . دوستی که بشه بهش اعتماد کرد اصلا ندارم
خیلی دنبال این طور دوستی دارم گشتم ولی اصلا پیدا نکردم .اکثر کسایی که الان بهشون میگیم دوست
فقط برای این با من ارتباط دارن که به من محتاج هستن همین که مشکلشون حل بشه دیگه ....
اگر ازشون درخواستی هم داشته باشم واسم انجام میدن ولی نه به خاطر من بازم به خاطر اینکه میدونن اگر این کار
رو واسم انجام ندن من فردا که واسشون مشکلی پیش بیاد من واسشون کاری نمیکنم البته همشون این طور نیستن
ولی اکثرشون اینطور هستن
همه دوستامو امتحان کردم همشون رد شدن . نمیدونم مشکل از منه یا از اونا.
یه مشکل دیگه که با اونا دارم نمیدونم چرا به من حسادت میکنن من اصلا بهشون هیچ بدی نکردم ولی وقتی میبینم
یه حرفایی رو بهم میزنن که هیچ نیتیجه رو نمیشه ازشون گرفت مگر اینکه این حرفشون از روی حسادت باشه
خیلی با خودم گفتم که من دارم اشتباه میکنم و خدایی من چیزی رو واسه حسادت ندارم ولی وقتی مبینم که حتی خودشون هم همین حرف رو میزنن دیگه نمیدونم چه کار کنم.
گفتم که هشون رو امتحان کردم
مثلا یکی شون رو این طور امتحان کردم یه جزویی بود که من دستم امد و اون رو بلافاصله به دوستم دادم فهمیدم که اون
قبل از من اون رو داشته ولی به من نگفته بود گفتم احتمالا یادش رفته . یه چند باری که میدونستم که دوستم مثلا از فلان خبر مطلع هست و یا فلان کتابی که استاد معرفی کرده رو خودشون میدونه من بازم بهش میگفتم و اون درجواب بهم میگفت که میدونم یا دارم و ... یه چند بار دیگه هم این کار رو انجام دادم که مطمئن شم و یه بار دیگه که اون موضوعی رو میدونست
و من نمیدونستم اون بازم بهم چیزی نگفت . و همه دوستامو به روش های مختلفی امتحان کردم ولی هیچ کدومشون
قبول نشدن.
هر کاری که از دست بر بیاد براشون انجام میدم ولی بازم اینگار که با من مشکل دارن
اصلا واسم مهم نیست که اونا یاهام مشکل دارن یا هر چیزی دیگه
ولی از اینکه هرچی دنبال یه دوست قابل اعتماد گشتم و پیدا نکردم خسته شدم . فکر میکنمم که اصلا چنین آدم هایی
پیدا نمیشن
RE: دو تا مشکل دارم...1 - احساس تنهایی، 2 - نیاز به همسر
از لحاظ مذهبی نمیدونم چطوری هستی
ولی اگه دوست قابل اعتماد میخای برو مسجد محلتون و تو برنامه هاش شرکت کن
بچه های مسجد عین کف دست صاف صافن ، تو اون جور محیطا نه کسی کاری با درسو دانشگات داره که ازت جزوه و کتاب و این چیزا بگیره نه کسی به خاطر پولت باهات دوست میشه نه چیزای دیگه
فقط به خاطر وجودت و خودتو خودت باهات دوست میشن
من دوست خیلی زیاد داشتم دانشگاهی ، محله ای ، کاری
ولی دوستای مسجدی که دارم یه چیز دیگه اند
همه جا در روایات و احادیث اومده که بهترین دوستان دوستانی هستند که شما همین که میبینیشون یا به یادشون میوفتی تو رو به یاد خدا بندازن
اینو حتما امتحان کن عمرا اگه پشیمون بشی من خودم امتحان کردم و عمرا هم پشیمون نیستم :227:
و اما مسئله ازدواجت اگه وضع مالیتون خوبه و خودت هم از نظر شخصیتی رشد کافی رو کردی و حالا که اینطوری میبینی نیاز داری تو خونه مطرح کن ، اگه خودت شخص خاصی مد نظرت هست معرفی کن یا با مشورت خانواده یک نفرو در نظر بگیرین برا ازدواج. سربازیتم که معافی (خوش به حالت :302: ) فوقش یه سال نامزد یا عقد میشین یه کار خوب پیدا میکنی بعدش ازدواج میکنی
اگرم که شرایط مالیت خوب نیست بستگی به انتظارات خودت از زندگی داره
میتونی باز بری دنبال کار و و شخص مورد نظرو پیدا کنی و نامزد کنین و تا بعد
ولی اگه توقعت بالاعه خودت تجملاتی فکر میکنی باید واستی وضعت خوب شه بعد فکر این چیزا باشی
ولی اگه بتونی دوست خوب پیدا کنی و با خدا باشی برات قابل تحمل تر میشه
RE: دو تا مشکل دارم...1 - احساس تنهایی، 2 - نیاز به همسر
:104:هزاران هزار آفرين كه دوست دختر نداري.من وقتي نوشته هاتو خوندم فهميدم كه نبايد از ظاهر كسي در موردش قضاوت كنم.هميشه فكر مي كردم پسر خوب وجود نداره.خدا رو شكر كن و مراقب قلب پاكت باش:72::72::72: