بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
سلام
همون طور که مشکلاتمو قبلا تو تاپیک قبلیم گفتم راه حل هم گرفتم
بالاخره گذشته ها گذشته
ولی تنهایی خیلی سخته چه جوری تحمل کنم؟
وقتی تو خیابون کسی رو میبینم از هم دوره ایها و کم محلی می بینم تا مدت ها ذهنم درگیر میشه و ناراحت
تو محله هم بی اعتنایی میشه بهم و حتی تو فامیل هم پسر عمو هام یا پسر دایی هامو ....... خلاصه هم سن هام که یه زمانی صمیمی بودیم البته من مهربون هستم ولی اونها خود خواهی و غرور هم داشتن دیگه اصلا به خونه ما نمیان و تماسی باهام ندارن
اصلا هیشکی بهم زنگ نمیزنه
میدونم باید خودم زندگیمو بسازم و خودمو دوست دارم
ولی تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش میگیرم
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
من متوجه نشدم این در انزوا قرار گرفتن تو ، به چه شکل ارضا میشه .
گاهی اوقات یکی مثه من رو می بینی که میگه ، من خیلی تنهام و این حس تنهایی با حضور همسر آینده ارضا میشه . حتی در کنار دوستان خوبم هم احساس تنهایی می کنم.
آیا جنس تنهایی تو از جنس تنهایی منه ؟
آیا تو مشکلت دوست و رفیق نداشتنه ؟
چند سالته ؟
جنسیت ؟
شغل ؟
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
جنس تنهایی من نداشتن دوسته
انگار همه از من فرار میکنن
من 25 سالمه
بیکارم
از صبح تا شب پشت کامپیوتر تو خونم
کسی نیست باهاش بگردم
نمی تونم به مردم التماس کنم که با من بگردن!
شاید یکیو تو محل ببینم در حد چند لحظه سلام
در ضمن یه مقدار هم بد بینم واسه پیدا کردن دوست های جدید و سختگیرم!
اصلا بلکل از یادها رفته ام
این واقعیت داره که کسی منو آدم حساب نمی کنه
آخه این تنهایی چی بود که سراغم اومد
مجازات اجتماعی؟
اشتباهات 10 سال اخیرم چه تو نحوه برخورد با مردم چه با دختر ها و..........(تاپیک قبلیم)
؟
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
سلام
به نظرم مشکل شما عدم اعتماد به نفسه...
کسی که اعتماد به نفسش کمه دوستان از دورش کنار میکشن
منم اینطوری بودم ولی خیلی تمرین کردم که بتونم بهتر بشم و نتیجش این شد که الان دوستانی دارم که حتی میتونم مسایل ریز زندگیم رو بهشون بگم .. دوستانی بهتر از اب زلال
کاری که همیشه ازش میترسیدی و خجالت میکشیدی رو انجام بده
جلوی جمع صحبت کن
نظرت رو توی جمع بگو
تن صدات رو تغییر بده
گاهی نظرات دیگران رو رد کن با منطق
در سکوت بین تو و دیگران تو بحث رو شرو کن
با دیگران ارتباط چشمی داشته باش
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
بسیار ممنونم از اینکه کمک کردید
سپاسگذارم
چرا لا اقل کسی نمیاد یه روحیه ای بده
یعنی این اتفاقات فقط واسه من افتاده
و منحصر به فرده؟
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
سلام دوست عزیز.
باید وارد یک محیط جدید بشی تا ارتباطات جدید، با آدمای جدیدی برای خودت درست کنی.
به چه چیزهایی علاقه داری؟
فکر کن و برامون بگو، امکان رفتن به چه محیط هایی رو داری؟
در چه زمینه ای باشه مهم نیست، درسی، هنری، ورزشی، مذهبی و...
همه ی ما وقتی کار و فعالیتمون توی محیطی مثل مثلاً دانشگاه تموم میشه، اگه وارد یه محیط دیگه ی اجتماعی نشیم کلی از دوستای قبلی رو از دست میدیم. این خیلی طبیعیه و خود من هم تجربه ش کردم. هم بعد از اتمام دبیرستان هم بعد از اتمام دانشگاه.
زمینه های مشترک از بین میره و هر کس مشغول زندگیش و اطرافیان خودش میشه.
حتماً خودتو ملزم کن به شرکت در یک جمع.
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
سلام ممنونم
من خودمم به این فکر افتادم که وارد یک جمع دیگه بشم
مثلا من الان به کلاس موسیقی میرم و این امکان هست که ورزش برم یا کلاسهای مربوط به رشتم
بچه های زیادی هستند تو کلاس موسیقی
ولی از یک طرف هم با توجه به تجربه های قبلیم میترسم زیاد نزدیک بشم بهشون
نمی دونم چرا دچار بد بینی هم شدم
البته باهاشون گرمم و حرف هم میزنم
ولی تو محیطای قبلی تقصیر خودمم بود که خیلی تلخ تموم شد
اصلا نمی دونم چرا همیشه مغز من تو گذشته گیر کرده و یک کلاف سردر گمم!
یه جوریه سخته
انگار باید از هیچ شروع کنم و دنبال آدمهای تازه بگردم تمام این آدمها رو فراموش کنم
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
" انگار باید از هیچ شروع کنم و دنبال آدمهای تازه بگردم تمام این آدمها رو فراموش کنم "
دقیقاً.
با ترس درونت مقابله کن.
به این فکر کن که آدمای جدید اطلاعی از کیفیت ارتباطات گذشته ی شما ندارن.
این دفعه اون ارتباطات رو درست و بدون تکرار اشتباهات گذشته بوجود بیار.
موفق باشی.
RE: بنده در انزوا قرار گرفته ام کمکم کنید راهی پیدا کنم
من شروع کردم امیدوارم بتونم موفق بشم! میترسم جاهای دیگه هم قبول نشم! نمی دونم چرا اعتماد بنفسمو نشونه رفته! یعنی برچسب جذاب نبودن به خودم زدم!
فقط فقط منزوی شدنو کسی تجربه کرده؟
که یهو همه ولت کنندو .................................................. ......... بی محلی