نمایش نسخه قابل چاپ
سلام به همه دوستان
تو این مدتی که تالار بسته شده بود به دلیل مشکلات فنی من یکی که خیلی ناراحت بودم آخه هم استرس کارای عروسیمو داشتم هم شوهرم پیشم نبود هم اینکه این تالار نبود شاید البته آزمایش خوبی بود هم واسه ماهاییکه یه جورایی معتاد شده بودیم هم اینکه بفهمیم کیها موندن بعد این مدت
من که هرروز سر میزدم و هر بار که دست خالی برمیگشتم کلی دل تنگ همه شما دستای خوبم بودم امیدوارم مشکلات همه حل شده باشه
همتونو دوست دارم
اره منم همينطور الينا جان ولي من هم احساس مي كنم براي ترك اعتياد خوب بود
سلام بر همگی, خوشحالم از اینکه باز همتونو می بینم. با اینکه مدت زیادی نبود که در کنارتون بودم ولی واقعا دلم براتون تنگ شده بود و تو این مدت فهمیدم هیچ تالاری به تالار همدردی نمی رسه. موفق باشید:72:
سلام
دوران جالب توجهی بود ! ! ! !
.
.
.
.
امیدوارم این بازگشت روحی تازه در کالبد تن تمامی شما دوستان سبز همدرد دمیده باشد و با صفا و صمیمیتی بیشتر از قبل به یاری همدیگر بشتابیم.
به امید بهترین لحظات برای شما دوستان
سلام:72:
با اینکه مدت کمی هست که با این سایت آشنا شدم، بسته بودن تالار تو این مدت واقعا کاسه ی صبرم رو لبریز کرد. تقریبا هر روز سر میزدم ، ببینم باز شده یا نه تا از نظرات دوستان خوبم استفاده کنم. خوشحالم که دوباره در کنار
هم هستیم.
در پناه حق
بنده البته به دلیل دوست داشتن همگان،از دیدار مجازی نوشته های دوستان خرسندم،اما راستش را بخواهید زیاد به فکر این جایگاه مجازی نبودم که هیچ،بسیار هم وقتم آزادتر و اعصابم راحت بود.
ایضاً از اینکه *نمی توانم*(چون نمی توانم که بخواهم) مانند گذشته با نیشتر خرد و منطق به خرافات و شبه عقاید سراسر پوچ،سنن کثیف و پوسته تزویر خودمان تلنگری بزنم و همچنین باز با سخنان بی منطق و انسانهای جاهل هم کلام می شوم،بسیار ناراحت،مضطرب و ناخشنودم.
به هرحال برای همدردی با برخی،رویهمرفته از تجدید حیات این پدیده مجازی بیمار،شادم.
سلام
منم چون مشغول امتحانا بودم زیاد نمی اومدم سر بزنم اما هر از چند گاهی هم که میومدم فکر کردم دیگه این تالار باز نمیشه..
اما به هر حال خوشحالم که دوباره کنار هم هستیم:72:
نگو واست مهم نبوده چون به محض باز شدنش اومدینقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
من نمیدونم شماها چرا اینقدر مغرورید؟
[attachment=270]پس بقیه کجا هستند؟
من دلم واسه همه تنگ شده بود
سلام به همه
بابا انقدر هر روز اومدم و به تالا رسرزدم و به بن بست خوردم خسته شدم و کلافه دیگه نا امید شده بودم گفتم دیگه همد یگه رو نمی بینیم که خدا رو شکر همه چیز رو به راه شد
خدا رو شکر من که خیلی خوشحالم
راستی همه با حالا و هم در دا خوبید دماغتون چاقه؟ خدا رو شکر