ترس شوهرم از رانندگی کردن
سلام به همگی
نمی دونم این سایت جای مطرح کردن یک چنین مشکلی هست یا نه؟ اما اگر لطف کنید و راهنماییم کنید ازتون ممنون می شم.
قضیه از این قراره که شوهر من از رانندگی می ترسه، وقتی که خواستگاریم می اومد خانواده اش گفتن به خاطر تصادف بدی که داشته و ماشین باباشو زده داغون کرده پشت ماشین نمی شینه...اما من زیاد این قضیه رو جدی نگرفتم ولی حالا کم کم تو زندگیمون داره تبدیل به یک معضل بزرگ می شه...تو مدت عقد یا پیاده جایی می رفتیم یا با وسایل نقلیه عمومی..قبل از مراسم عروسیمون بهش گفتم برو آموزش مهارتی تا شب عروسی بتونی رانندگی کنی...اونم چند جلسه رفت ولی هنوزم می ترسه...تو این دو سال فقط یک بار با هم بودیم که پشت ماشین نشست که اون هم شب عروسیمون بود(اون شب هم با کلی دستپاچگی مثل آدم های ناشی و ترسو رانندگی می کرد)منم تو ذوقش نزدم، گفتم آفرین، تو که خیلی خوب رانندگی می کنی،(ولی تو دلم واقعا این نبود) ...جالب اینجاست که کلی رانندگی خانم ها رو مسخره می کنه و میگه اصلا رانندگی بلد نیستن!!...والا من هنوز نفهمیدم آیا یک تصادف ساده (که فقط کمی خسارت به ماشینشون زده این قدر تاثیر گذار بوده یا اصلا رانندگی براش وحشت آوره؟؟)
تو یک کتاب روانشناسی خوندم که گفته بود "این شما زنانید که می تونید از شوهرتون یک ببر شجاع یا یک گربه ترسو بسازید!" منم سعی کردم که با تعریف های (البته الکی) تشویقش کنم اما تا الان که ناموفق بودم...حتی الان هم زیاد رغبتی به خرید ماشین نشون نمی ده! من واقعا دوست دارم شوهرم با مهارت رانندگی کنه، بعضی وقت ها واقعا دلم تو خونه می گیره دوست داشتم ماشین برمی داشت و با هم بیرون می رفتیم اما حیف....
خواهش می کنم راهنماییم کنید که چیکار کنم؟؟ :316:
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
سلام شمیم جان
خوش امدی به همدردی
قبل از هرچیزی اینو بدون زندگی همیشه طبق خواسته ما نیست و خیلی وقتها به خاطر خیلی چیزا و خیلی کسایی که دوستشون داریم باید از یک سری از خواسته ها مون یا بگذریم و یا مدتی صبوری به خرج بدیم تا اوضاع درست بشه.
خب اول مشخص کن تصادف ساده بوده یا در حد داغون شدن ماشین بوده؟(بین این دو تا جمله ات تناقصه)
توی اون تصادف به کسی هم آسیب رسیده؟
شما چرا رانندگی نمیکنی؟
چند وقت از ازدواجتون میگذره؟
چقدر بابت این موضوع با همسرت صحبت کردی؟
بعدش هم اینو بدون ممکنه همسرت دچار فوبیا در این زمینه شده باشه.فوبیا باید توسط روان پزشک درمان بشه با تشویق و ...اینها حل نمیشه.
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
ممنون مریم جان، اول اینو بگم که تصادف مربوط به قبل از آشناییمون می شده و من هم در حد تعریف خودش از حادثه باخبرم...با تعریف های شوهرم تصادف زیاد جدی ای نبوده و فقط ماشین خسارت دیده و کسی هم آسیب ندیده...راستش من چند ساله گواهینامه گرفتم اما خودمم از رانندگی می ترسم (شاید این ترس من هم مزید بر علت شده که نتونم مشکلمو حل کنم، البته هیچ وقت بهش نگفتم که من می ترسم)...حدود 3،4 ماهی اومدیم خونه خودمون، حدود 1.5 سال تو عقد بودیم...زیاد حرف نزدم، هر وقت صحبتش می شه زیاد تمایلی به ادامه بحث نداره،حتی گاهی اوقات یه جوری جواب می ده که دیگه بحثو ادامه ندم، منم فکر می کنم شاید اگر کمتر بهش گیر بدم مفیدتر باشه، در مورد توصیه آخریتون هم باید بگم بعید می دونم با توجه به غروری که داره حاضر بشه بیاد پیش روانپزشک، مطمئنم اگه بهش بگم عصبانی می شه. این هم به خاطر غرورشه! (خودم به شخصه احتمال می دم که از همون اول که گواهینامه داشته علاقه ای به پشت ماشین نشستن نداشته و تصادف فقط یه بهانه اس، البته فقط یک احتماله).
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
پس چی شد؟؟؟؟ چرا کسی راهنماییم نمی کنه؟؟؟؟:302:
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
سلام
اول خودتون بر ترستون غلبه کنید تا راه غلبه بر ترس از رانندگی رو یاد بگیرید و به همسرتون هم یاد بدید.....اینطوری همسرتون هم با دیدن رانندگی شما ترغیب میشه که بر ترسش غلبه کنه.
شما چرا از همسرتون این انتظار رو دارید وقتی خودتون هم در حل این مشکل ناتوان هستید؟!!!!
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
ممنون که پاسخمو دادین، اما به نظرم این راه حل کارسازی نیست...خیلی از خانم ها هستند که از رانندگی کردن می ترسند (لااقل دور و بر من که این جور افراد زیادند) اما شوهرم اولین مردیه که دیدم اینقدر با ترس و دلهره رانندگی می کنه،
این حرف شما اصلا منطقی نیست که چون من خودم می ترسم نباید از همسرم انتظار شجاعت داشته باشم؟؟؟!!
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
عزیزم ترس یه حالت روانی رایج در مرد و زن هست....حالا بروزش فرق می کنه....آقایون غالبا بروز نمی دن و باهاش مقابله می کنن و این میشه که ترس از بین میره و خانمها همچنان از مقابله با ترس فرار می کنند......حالا همسر شما هم داره از مقابله با ترس فرار میکنه مثل شما.....اگه میخوای راه حل رو یاد بگیری از خودت شروع کن و بعد به اون هم یاد بده....
رانندگی کار خارق العاده ای نیست که شما ازش می ترسی خطر رانندگی با خطر رد شدن از خیابون برابره و گاهی برای راننده کمتره....پس میشه اصلا از خیابون هم رد نشی.
حتما اولین باری که خواستی از عرض یه خیابون شلوغ تنهایی رد شی ترسیدی ولی الان دیگه یه کار عادی شده برات....رانندگی هم همینطوره
گلم زن و مرد نداره که....مگه میخوای وزنه صد کیلویی جابجا کنی که فقط یه مرد می تونه اینکارو کنه.
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
باور کنید خودمم خیلی دوست دارم رانندگی کنم، اما متاسفانه آقایون اینقدر رانندگی خانم ها رو مسخره می کنند و اونارو دست میندازن (نمونه اش شوهر و پدر خودم)که احساس می کنم هیچ وقت نمی تونم رانندگی کنم، مگر اینکه شرایط عوض شه...هر وقت تو ماشین هستیم و ترافیکی به خاطر بد رانندگی کردن یا بد پارک کردن تو خیابون ایجاد شده شوهرم می گه راننده اش حتما زنه!! و متاسفانه تو بیشتر مواقع هم حدسش درسته!:302:
همه این ها دست به دست هم داده تا نه تنها بترسم بلکه اعتماد به نفسم رو هم از دست بدم!! خواهش می کنم نگین توجه نکن به این حرف ها!! خودم بارها سعی کردم اما نشده!!
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
من اولین روزایی که رانندگی رو شروع کردم میترسیدم نکنه به کسی بزنم نکنه وسط ترافیک گیر کنم و... به خاطر همین یا با پسر داییم میرفتم بیرون با با برادرم.این طوری خیالم راحت بود اگه جایی اشتباه کنم یکی هست که هوامو داشته باشه ..بعد از چند روز هم رانندگیم بهتر شده بود هم اعتماد به نفس پیدا کرده بودم.
RE: ترس شوهرم از رانندگی کردن
موضوع از کجا شروع شد و به کجا کشیده شد!!! یعنی من اگر نخوام رانندگی کنم این مشکلم هیچ وقت قابل حل نیست؟؟؟؟خواهش می کنم راهنمایی بهتری بکنید...می شه مشاوران سایت راهنماییم کنند؟؟؟:325: