-
مادر شوهر راحت طلب
[size=large]سلام به همه ... من 2 ساله ازدواج کردم و چند ماهه که اومدیم خونه خودمون..مادر شوهر من خیلی راحته هر هفته میاد خونه ما با اینکه من و شوهرم هم هر هفته میریم اونجا..خیلی سخته واسم اخه اونا تعدادشون زیاده هر دفعه باید کلی زحمت بکشیم...تازه مامان خودم 1 بار هم نیومده ملاحظه میکنه .. ولی مادر شوهرم با اینکه من اصلا دعوتش نمیکنم هم هر هفته اینجا میاد..تازه بعضی وقتها مجبوریم برنامه های خودم و همسرم رو کنسل کنیم و بیرون نریم ...چه کار کنم به نظرتون که اینقدر مزاحم نشه؟؟؟؟؟؟؟؟ [/size]
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
سلام ترانه جان
خوش امدی به همدردی
تعدادشون چند نفره؟
پدر شوهرت در قید حیاته؟
نظر همسرت در این باره چیه؟
همسرت چند خواهر و برادر داره و فرزند چندمه؟
وقتی میان خونه شما چند روز میمونن؟
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
سلام مریم جون...4 نفرن ..بعضی وقتها هم 6 نفر...اره پدر شوهرم هم هستند.همسرم 1 خواهر و 3 برادر داره.بچه دوم است ولی اولین پسره .من عروس اولم.جاریم هنوز عقد هست.وقتی میان همون شب میرن اما من که دعوتشون نکردم که اینقدر میان؟؟؟شوهرم هم مخالفه ولی میگه چاره ای نیست میگه نمیتونم به مامانم بگم نیاد که...اخه همسرم هم میخاد استراحت کنه صبح میره سر کار شبها میاد حوصله این همه مهمونی رو نداره
شیطونه میگه یه عروس بازی در بیارم بهش بی محلی کنم تا شاید حالیش بشه
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
نه ترانه جان
اگر میخواستی به حرف شیطون گوش کنی اینجا نمیومدی !!
اینجور مسائل اوایل اکثر زندگیها هست.شما بهترین کاری که میکنی اینه که خودت رو وارد جریان نکنی.
همسر شما پسر و برادر اوناست.اگر هم قراره تذکری داده بشه بذار فقط از سمت همسرت باشه نه شما.اگر اختلافی ایجاد بشه کسی از فرزند و برادر خودش کینه به دل نمیگیره اما همه انگشتهای اتهام به سمت عروس گرفته میشه !
پس نکته مهم اینکه شما وارد این بازی نشو.
هرچند سخته ولی صبوری و تحمل میتونه بهت کمک کنه.
ضمن اینکه وقتی همسرت نمیتونه حرف دلش رو بزنه و میگه نمیتونم بهشون بگم نیان ، یعنی اخلاق اونا رو میدونه و پیش بینی میکنه در صورت گفتن این مسئله دلخوری ایجاد میشه.
بیشترین کسی که داره سختی میکشه همسرته.هم از لحاظ خرج و مخارج و هم از لحاظ بهم خوردن آرامشش.
بذار خوده همسرت راهش رو پیدا کنه.
این رفتارها اکثرشون از روی عدم آگاهیه.
خیلی وقتها فکر میکنن با رفت و آمدشون شما رو از تنهایی در میارن.و برخی مواقع هم فکر میکنن باید تا مدتی مراقب شما و زندگیتون باشن که اگر مشکلی پیش امد بتونن کمکتون کنن.
این حالتها همیشگی نیست.یه مدت که بگذره همه چیز درست میشه.
حالا نکته جالبی که در حرفهات دیدم اینه که عنوان تاپیکت مادر شوهر راحت طلبه .چرا نگفتی خانواده شوهر راحت طلب؟؟؟؟
چون اینطور که گفتی مادر شوهرت تنها اونجا نمیاد بلکه حداقل 4 نفر و حداکثر 6 نفرن..درسته ؟!
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
سلام دوست عزیز
به تالار همدردی خوش آمدی
ضمن تایید حرفای مریم عزیز نظرمن اینه چه ایراد داره هفته ای یه بار به پسرشون سر بزنن؟
من نکته آزاردهنده در این دیدار نمیبینم....
شما سعی کن راحت باشی هر پذیرایی که از خودتون میکنید برای اونام همین جور...
دوست من حساس نشو و حساسیت نشون نده
شوهر شما هر چقدر خسته باشه با دیدن خانوادش روحیه میگیره زندگی که فقط گشت و گزار دو نفره نیست!!
البته نظر شخصی هست امیدوارم بقیه دوستان بهتر راهنمایی کنن
در آخر فکر نمیکنم مادر شوهر شما به علت اینکه به پسرش هفته ای یک بار سر میزنه سزاوار صفت راحت طلب باشه!!!
برات بهترین ها رو آرزومندم:72:
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
مرسی مریم جان..خوب اخه بیشتر مادر شوهرم همه رو با خودش دعوت میکنه..به همسرم میگه ما اهل رفت و امدیم؟ ..انگار زوریه خوب ما زیاد اهل رفت و امد نیستیم یعنی به اندازه اش هستیم اما این خانم با این سن و سالش میاد خونه ما.همیشه بچه ها میرن خونه بزرگترا نه اینکه اونا اینهمه بیان.فردا هم قراره بیان.به نظرت اگه یکم باهاش خشک باشم میفهمه ؟
اینم بگم اصلا کمکی به من نمیکنه؟البته ما هم میریم اونجا خیلی کم کمک میکنیم .بیشتر همسرم کمک میکنه.اخه بعضی وقتها که کمک کردم دیدم خیلی روش باز میشه و حتی توقع داره من ظرفاشو هم بشورم ولی همچین کاری نمیکنم .تعارف هم نمیکنم چون زود قبول میکنه...به نظر شما این که خونش کمک نکنم عیب داره؟یا تا چه حد کمکش کنم؟ البته جاریم هم کمک نمیکنه
[size=medium][size=medium]مرسی ویدا جون .اخه ما که هر هفته میریم خونه اونا بنابراین همو زیاد میبینیم .بعد هم ما 2 نفریم خیلی زحمت و خرجی نداریم .اما اونا زیادن خوب سخته.[/size][/size]
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
همیشه تعادل رونگه دار هم بی توجهی زیادوهم محبت افراطی وبی حدبه همه مخصوصاخانواده همسرت به زندگی خودتون آسیب میزنه حواست باشه:305:
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
سلام pink butterfly عزیز ممنون.نه خیلی باهاش صمیمی نیستم چون ادم سبکیه یعنی خودش خیلی راحت صمیمی میگیره.مرسی از نظرت .اگه دعوتم کرد چه جوری از زیرش در برم چند تا راهکار میتونی بدی؟و مطالبی که نوشتی رو کجا میتونم ببینم؟
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
اگه دعوتت کردمثلابگوماکه تازه اونجابودیم ونمیخوایم زودبه زودمزاحمتون بشیم :300:یا<strike>بهانه های الکی بیارکه مثلاقراره برین دکتریاخونه فامیل دعوتین.کلاسای مختلف ثبت نام کن وعصرهابرو براخودت برنامه توپرکن که زیادبرااوناجانمونه.من خودم بخاطراینکه مادرشوهرم اینانتونن زیادبیان خونمون ازچهارعصرتاهشت نه (باوجودی که واقعاخسته میشم)کلاس برداشتم تاخونه نباشم که بتونن دم به دیقه بیان:311: یامیتونین اون مواقعی که حدس میزنی قراره بیان باهمسرت برین گردش وبیرون ودیربرگردین وکلاخونه نباشین:160:اگه این روندوادامه بدی یواش یواش کمترمیان البته بستگی داره خانواده شوهرت چقدراهل لج وکینه و...باشن:163:</strike>
ویرایش :فرشته مهربان
این راهکارها و نوع راهنمایی با اصول مشاوره ای سازگار نیست ، نسخه خود را برای دیگران نباید پیچید ، شما آفت انتقال متقابل از نمونه آفتهای مشاوره ای را در راهنمایی دارید .
نوع راهکارهای شما نیز خشن ، غیر صادقانه و خلاف اصول اخلاقی هست .
-
RE: مادر شوهر راحت طلب
سلام
شما حق دارید که لخور باشید،چرا که هر چیزی ،هر رابطه ای که از حد خارج شود، جذابیت خودش را از دست می دهد، اما شما به عنوان تازه عروس و یک خانواده جدید، خواسته یا ناخواسته باید این مدت این روابط را تحمل کنید، هر چی که شما با دید نفرت به این روابط فکر کنید ؛ بدون شک در آینده نیز مشکلات بدتری را پیش رو خواهید داشت.
یادمان نرود ،به خاطر مهمانی های وقت و بی وقت موجب ناراحتی و از بین بردن احترام بزرگتر ها نشویم،ایشان هر چه باشند مطمئن باشید از روی علاقه ای که به شما و پسرشان دارند به دیدار شما می آیند، ایشان هر نوع رفتاری هم که داشته باشند، به احترام همسرتان هم که بوده سعی کنید همین روال احترام و صبوری را پیش بگیرید.این مهمانی ها بدون شک عمرش کوتاه خواهد شد.
قصد نصیحت کردن را نداشتم، فقط خواستم بگویم گاهی وقتها یک واکنش ،حتی اگر حق هم با ما باشد ،باعث میشود زنجیر وار موجب خرده اختلاف و ناراحتی های دیگری هم شود.