من شوهر نمیخوام

سلام دوستان
من 28 ساله دانشجوی فوق لیسانس . الحمدلله در سلامتی کامل جسمی . فعال در ورزش و کار . اما من یه مشکل که نه یه سوال دارم . من نه اهل دوست پسرم نه ازدواج . به هم سن و سالام که میگم مثل ادمای اولیه به من نگاه میکنن. البته خانوادم اصلا تو ازدواج فشار نمیارن که فردا به مشکل بخورم .

من ادمی هستم که شده 23 ساعت بیدارم و دارم درس میخونم یا دارم کار دیگه میکنم. گاهی شلوار بابام رو میپوشم و یه سیب گنده برمیدارم و ساعت ها کتاب میخونم .حالا اینکه شب قراره یکی کنارم بخوابه و یا نظر بده این رنگ رو بپوش برای من خیلی عجیبه .
وقتی میبینم که داستان کل سریال
ها یا خانواده ها تو جمع دوستان ازدواجه .به خودم میگم پس چرا من اینجوری نیستم . درضمن من خواستگار زیاد داشتم و دارم .اما اصلا نمیتونم این قضیه رو درک کنم . همه تنهاییم . شوهر و بچه ضامن رهایی ما نیست . من همیشه خدا رو دارم . ای بابا من دلم شوهر نمیخواد.

سلام
اتفاقا شما شوهر میخایین اونم اورژانسی ...
والا اینجا نبودین. الان بیشتر توجه شما نسبت به شوهرمطابق میلتون هست.
یا اینکه هنوز هدف بلند مدتی برای زندگیتون ندارین.

منم موافقم که از طرز گفتارتون حس میکنم که اینطورها هم که میگید نیست. اتفاقا به نظر من توصیفاتی که کردید که شلوار مردونه میپوشم یه سیب گنده گاز میزنم و ... یه جور توش جلب توجه هست و سعی در اثبات این به دیگران که من اگه ازدواج نمیکنم واسه اینه که روحیاتم مردونست!! وگرنه اگه باطنن بود اینقدر به چشمتون نمیومد و مهم نبود که بخواین اینجا مطرح کنین.
به نظر من یه کیس مناسب پیدا شه دامن هم میپوشید:310::227:
نگران نباشید

عزیزم اصلا اشکال نداره اصل بهتر اینه که شوهر نخوای:311:
آخه با این طرز تفکری که داری اگرم کسی رو بخوای احتمالا به خاطر یک ویژگی خاص که ظاهرا در شخصی میبینید که الان جزو تعاریفی از شوهر براتون نیست اونو خواهید خواست.
اما بالاخره این اتفاق میوفته که کسی رو بخواید پس بهتره زودتر تفکراتتو بازبینی کنی:305:

عکس العمل دوستان جالب بود . پس برم روانپزشک. خوب اونوقت بگم ازدواج نمیکنم که میگه عاقلی . ازدواج چی داره ؟؟؟

شوهر کنم اورژانسی . چرا اونوقت ؟؟؟؟؟
33 سالم بشه بشه 55 سال . از تنهایی میترسونید . من که گفتم همه تنهاییم .من به جوونیم نمینازم .که بگم وای چقدر خواستگار دارم و این تا ابد ادامه داره . من اصلا تو این فاز نیستم که واسم جالبه.چه جالب ادم نخواد ازدواج کنه بی هدفه .
در ضمن مادر من من رو درست تربیت کرده . اهان یابد شب و روز تو هیکلم کار کنم و ارایش و غمزه بیام . همش دنبال شوهر باشم که دختر ونه باشم . عجببببببببببببببببببببببب ببببببببببببببببببببببببب :163:
بیخودی اومدم تو این سایت .خدا نگهدارتون .

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

واقعا بیخودی اومدما. من چی پرسیدم .چی جواب گرفتم . حالا یکی نمی خواد شوهر کنه این طرز جواب دادنه.

من اصلا تیپ مردونه ندارم . رفتار مردونه هم ندارم .اون مثالی که زدم تو انظار نیست که جلب توجه کنم . میگم من خیلی راحتم .تو ازدواج این ها رو از دست میدم .

عزیز جان الان مشکل و سوالت چیه؟

عزیز یه نفر باید بهت بگه که برداشتت از ازدواج اشتباست من خودم تجربه یکی از دوستانم رو بهت گفتم
تجربه آسون بدست نمیاد.خواستی استفاده کن :305::305:

آدم که مشغول باشه احساس گرسنگی نمی کنه ولی وقتی بشینه سر سفره اشتهاش باز می شه.

دل نگرون عزیز

به همدردی خوش آمدی

عزیز جان ، شوهر نمی خواهی ، نخواه ، کسی هم مجبورت نمیکنه ، ما هم میگیم هرطور راحتی .

اما نمیدانم سئوالت از ما چی هست ؟ چه مشکلی را با ما مطرح کردی و راهنمایی خواستی ؟

تردید که نداری روی اینکه شوهر نمیخواهی ،اتفاقاً قاطع هم هستی ، پس فکر نمیکنم خواسته باشی بپرسی این درسته یا نه .

مشکلی هم در این رابطه با خانواده نداری الحمدلله که خواسته باشی راهنمایی بشی چطور بهت فشار نیارن برای ازدواج .

فقط اعلام کردی طرز تفکری داری که برمبنای آن شوهر نمیخواهی ، ما هم که مقابلت نیستیم و میگیم ، صلاح ملک خویش خسروان دانند . حالا هدف این تاپیک چی هست ، میشه لطفاً برامون معلوم کنید ؟؟؟


پاورقی
=====

دوستان عزیز

وقتی مراجعی تصمیمی گرفته قاطعانه وتردید هم نداره و نیامده که راهنمایی بشه که این اشکال داره یا نه ، پس لطفاً شما به تصمیمش احترام بگذارید و سعی نکنید متقاعدش کنید که کارش درست نیست


همچنین تقاضا دارم تا هدف تاپیک بطور واضح مشخص نشده و مراجع مشکل اصلی یا مسئله ای اگر دارد و راهنمایی نیاز دارد را مطرح نکرده لطفاً راهنمایی ندهید .


.