RE: به علایق من توجهی نمیکنه
سلام خانومی
خوش امدی به همدردی
بالاخره این یکی از شرایط همسرت بوده و شما هم پذیرفتی.اگر همسرت زیر یکی از قولهایی به شما داده بزنه چه حسی بهت دست میده؟
تمام سعیت رو بکن که روی قولت باشی.چرا که شاید اگر نمیپذیرفتی ازدواج نمیکردید باهم.
تجربه نشون میده مستقیم گفتن این مسائل کار رو بدتر میکنه.اصرارهای مکرر و پی در پی باعث میشه همسرت جبهه بیشتری در مقابلت بگیره
بهش بگو (وقتی ارومید و مشکلی ندارید) من خیلی دلم میخواد برم سرکار اما خوشحالی تورو به خواسته خودم ترجیح میدم.
تو زندگیت موارد اصلی رو از فرعی جدا کن و اولویت بندی کن.
الان چیزی که مهمه زندگیت و حفظ و ثباتشه.نه درس خوندن و کار کردنت.
در کنار یک زندگی مشترک خوب میشه هم کار کرد و هم درس خوند.اما هیچ تضمینی نیست که کنار یک کار و مدرک تحصیلی بالا بشه زندگی مشترک موفقی داشت.
بداخلاق نشو.چرا که بد اخلاقیت کار رو برات سخت و موضع همسرت رو محکم تر میکنه.
از الان غصه یک سال دیگه رو هم نخور.ادمی از فردای خودش خبر نداره.امیدوار باش و از خدا کمک بخواه.
من کسانی رو میشناسم که مدرکهای بالایی دارن اما هنوز ازدواج نکردن.بارها از زبون خودشون شنیدم که میگن کاش دیپلم بودیم اما الان یه خونه و زندگی مستقل داشتیم...
در نهایت سعی کن رضایت همسرت رو فراهم کنی و به حرفها و خواسته هاش احترام بذاری.این دستور دین ماست که زن به حرف شوهرش گوش بده و مطیع باشه.
به جای کار کردن و فرسوده کردن جسمت در اداره ها و ...بهتره به فکر سلامتی روح و جسمت باشی و خودت رو برای مادر شدن اماده کنی و ورزش کنی.
کار کردن مشکلات خاص خودش رو داره....صبح زود بیدار شدن...استرس دیر رسیدن...ترافیک...درگیری با ارباب رجوع...و هزاران مشکل دیگه.که هم حوصله خانوم ها رو کم میکنه و هم ممکنه به زندگی مشترکشون لطمه بزنه.
یه خانومی رو میشناسم که پزشکه و مرتب میاد باشگاه.ازش پرسیدیم شما چرا سرکار نمیری؟
گفت:بدن من برای تحمل کارهای سخت ساخته نشده و من لطیفم و باید به همسرم و بچه هام برسم.خوشحالی و مرتب بودن خونه و کارهاش برای من خیلی لذت بخش تره.میگفت همسرم و بچه هام به حضور من بیشتر نیاز دارن تا حقوقم.من یه مادر و یه همسر فرهیخته و تحصیلکرده هستم .
یکمی زمان بده به همسرت.تا یکسال دیگه خدا بزرگه...
موفق باشی