-
مشكل با همسر
با سلام ،
ضمن عرض خسته نباشيد بنده متولد 59 هستم در سال 87 با پيشنهاد بابام با يكي از دخترهاي فاميلش كه متولد 61 هست ازدواج كردم كه در سال 89 خدا يه پسر بهمون داد از اون اولش سر يه سري حرفهاي چرت و پرت بحث و مرافه مي كرديم و بالاخره حلش مي كرديم بعد از آن خانمم هميشه سر موضوعات الكي بهانه گيري كرده و يه مسائل پيش پا افتاده رو مطرح و بحث را دوباره شروع كرده هي موضوع را كش مي ده هر چه بهش ميگم خانم بي خيال شو بچسب به زندگي و ... يواش يواش پرخاشگري و دعوا و داد و بيداد و فحش و بد و بي راه نصيبمون مي كنه كه چرا خانواده ات اينجوري مي كنن يا فلان جا من با خواهرت يا مادرت بحث كردم تو چرا به هواخواهي من نيومدي و ... الان هم گير داده كه من هر چي گفتم اگرچه اشتباه هم باشه تو از من حمايت كني من بهش ميگم خانم محترم زماني كه بحث رو خودت باعث و شروعش ميشي من چه جوري بيام از تو حمايت كنم من مي تونم موضوع رو حل و فصلش كنم خانمم ميگه نه تو بايد از من دفاع كني نه از دو طرفمون الان هم بحث به يه جايي رسيده كه براحتي حرف از طلاق مي زنه بخدا هيچ وقت من شروع كننده نبودم تا اونجايي كه مي تونم آرومش مي كنم ولي بعضي مواقع كه با حرفهاي ركيك آن مواجه ميشم ديگه مخم كار نميكنه واقعاً نمي دونم چيكار كنم چندين بار پيش مشاورهاي مختلف هم بردمش افاغه نكرده خواهشمندم[/font][/size] راهنماييم كنيد كه من اين قضيه رو چه جوري حل و تمومش كنم. با تشكر
-
RE: مشكل با همسر
سلام؛ احساس می کنم خانمتون تنها مشکلش اینه که احساس حمایت رو به طور کامل از شما دریافت نمی کنه، و حالا به هر نحوی سعی می کنه این نیاز خودش رو برآورده کنه حتی از راه اشتباه!!!
فکر می کنم با تقویت این حس حمایت از جانب شما مشکل تا حد زیادی کم رنگ بشه.
-
RE: مشكل با همسر
سلام اقا محمد
میشه برامون یکمی از همون مسائل پیش و پا افتاده بگین؟
شاید از دید شما که اقا هستید اونا مسائل ساده ای هستن اما از دیدگاه خانومتون حائز اهمیت هستن.
مشکلش با مادر و خواهر شما چیه؟
وقتی همسرتون از شما طلب حمایت میکنه شما بگید من وارد این مسائل نمیشم و این موضوع رو شما خانومها باید بین خودتون حل کنید.
در مقابل کدوم حرف شما خانومتون حرف از طلاق میزنه؟
راستش من مشکل اصلی شما رو نفهمیدم.خواهش میکنم همه چیز رو با جزییات بگید.
من فهمیدم که خانوم شما مدتیه ناسازگاری میکنه و حتی حرف از طلاق و جدایی میزنه(با وجود یک بچه).
اینکه همسر شما پرخاشگری میکنه و داره دیگه به تهدید و فحش و ....متوسل میشه یعنی مشکلی اینجا هست که ایشون رو به حدی عصبی کرده که دست به این کارها میزنه...
ممکنه بیشتر توضیح بدین؟
-
RE: مشكل با همسر
من با گل کاغذی موافقم و خانمتونو دقیقا درکش می کنم که دلیل این کاراش چیه .
خانم شما دنبال حمایت شماست . ما زنا وقتی ازدواج می کنیم دوست داریم احساس حمایت دریافت کنیم میترسیم از اینکه تنها بشیم و دیگه جذاب نباشیم .
اول با ناراحتی و بی توجهی شروع می کنیم .
اگه جواب نداد شروع می کنیم به غر زدن و گیر دادن به زمین و زمان یا حتی افرادی که همسرمون توجه خاصی بهشون داره ( مثلا خواهر و مادر و...)
اگه نه بازم جواب نداد به تهدید و فحاشی و....
ممکنه غر ها و گله هایی که ابراز می کنه اصلا به موضوعی که ازش ناراحته ربطی نداشته باشه .
مثلا از اینکه شما حمایتش نمی کنید ناراحته ولی گیر می ده به خونوادتون که اصلا ربطی بهم نداره .
ناراحتیشو ریشه یابی کنید .
بهتره به احساسش توجه کنید و ازش بخواهید که باهاتون صحبت کنه . انقدر اصرار کنید تا احساساتشو بروز بده .
ما خانما عاشق اینیم که وقتی که ناراحتیم شوهرمون بهمون بگه چی شده و در صدد رفع مشکل بر بیاد .
خانما کلی ناز می کنن و می گن چیزی نیست ولی واقعا چیزی هست . اونا فقط دوست دارن شوهرشون بهشون توجه کنه.
اما در این جور مواقع مردا ول می کنن زنا رو واین عصبانیت خانما رو به شدت افزایش می ده و به زن احساس پوچی دست می ده و فکر می کنه اصلا همسرش بهش توجه نمی کنه و ناامید به زندگی ای که داره می شه .
پس هر وقت خانمتون ناراحته به هیچ وجه تاکید می کنم به هیچ وجه تنهاش نذارید تا موضوع حل بشه حتی اگه تهدید کرد و ناروا گفت .
از ته دل نمی گه پس به دل نگیرید و عصبانی نشید.
بهش ارزش بدید اگه زنی فکر کنه واسه شوهرش ارزش نداره داغون می شه پس ابراز کنید که خیلی براتون ارزش داره حتی بیشتر از خانوادتون .حتی اگه این طور نیست اینطور وانمود کنید .
آخه شما مردا چرا نمی تونید از احساساتتون واسه عزیزترین فرد زندگی تون که می تونه بهتون آرامش بده خرج کنید . اونا که از شما چیز زیادی نمیخوان فقط توجه می خوان .
اگه بهش احساس حمایت و دوست داشتن و مهم بودن دادید ببینید چطوری رام می شه و بهتون آرامش می ده:72:.
-
RE: مشكل با همسر
یک جمله معروف هست که میگه (با این مضمون) زنها رو نمیشه فهمید، فقط باید اونا رو دوست داشت.
این نیاز به حمایت از زن در برابر بقیه از طرف ما مردها کمی غیر قابل فهمه و به نظر ما اونقدر ارزش نداره که لازم باشه براش جر و بحث راه انداخت چه برسه به اینکه کار رو به طلاق کشوند. اما چیزی که مهمه اینه که این موضوع برای بعضی از خانمها واقعا مهمه.
مخمصه جالبی نیست و من هم تجربه گیر افتادن توی همچین تله هایی رو دارم. جایی که باید بین خانواده خودت و همسرت یکی رو انتخاب کنی. اما واقعا انتخابه؟ مسلما موضوع برتری دادن یکی بر دیگری نیست و شما باید از این موضوع برای آگاهی دادن به هر دو طرف استفاده کنید.
اما راه حل:
1. هنگامی که همسرتان آن موضوعات را یادآوری می کنند، به هیچ وجه حالت تدافعی نگیرید و فقط او را تایید کنید. هر چند اول ممکن است سخت باشد و شاید مهارت کافی را نداشته باشید و ناگهان مجبور شوید شما هم در مقام دفاع از خانواده خودتان یک دعوای همیشگی را تکرار کنید. اما مطمئن باشید به مرور می توانید به چند کلمه ساده از یک انفجار بزرگ جلوگیری کنید. چیزی که من بارها تجربه کرده ام.
2. در کنار خانواده تان از همسرتان قدر دانی کنید. به هر نحو که خودتان صلاح می دانید. ولو با گفتن اینکه مثلا فلانی دیروز یک قیمه خیلی خوشمزه درست کرده بود. جوری که همسرتان ببیند شما جلوی مادر و خواهرتان از او تعریف کرده اید. حمایت کردن لزوما جنگیدن با طرف مقابل نیست!
3. به خودتان مسلط باشید. یک نفس عمیق بکشید و بدانید که این موضوع مثل کشیدن دندان یا بریدن آپاندیسیت نیست که بشود رفع و رجوعش کرد. دور از جان شما گاو نر می خواهد و مرد کهن. فقط مهارت می خواهد و صبر. ذهن خانمها مدام در حال تجزیه و تحلیل روابط است. آنها میلیونها رنگ را می شناسند و ما تنها چهار رنگ اصلی را از هم تشخیص می دهیم. اما نقطه ضعفی دارند که خیلی به کار ما مردها می آید و آن مهار شدن از طریق شنیدن است. کافیست چند جمله دوستانه (عاشفانه) بگویید تا یک دعوای مردانه را به یک محیط عشقولانه تبدیل کنید. وقتی می گویم این نقطه ضعف است، بدانید که هست. امتحان کنید. اگر نشد دوباره امتحان کنید و دوباره و ...
-
RE: مشكل با همسر
اصلا لزومی نداره که جبهه بگیرید آقای مصطفی .
همونطور که مردها دوست دارن مهم باشن و احساس قدرت و مرد بودن داشته باشن و کارهاشون مورد تایید باشه در مقابل خانمها هم به این مسئله نیاز دارن . بده که خانمتون دوست داره تنها تکیه گاه زندگیش شما باشید ؟ پس چرا دوست دارید این احساس رو از بین ببرید . این حس در زنان برای حفظ شوهر و زندگی در وجودشان قرار داده شده تا تنها به یک نفر متکی باشند . نمیتونید اسمشو بذارید ضعف بلکه قوته .:322:
-
RE: مشكل با همسر
سلام دوست عزیز
به عنوانه یه زن میگم، خانمها دوست دارند یه تکیه گاه داشته باشن، همسر خودشون را اول برای خودشون میبینن و گاهی یادشون میره، بابا این پسر از مادری زاده شده و..
خلاصه یه کم احساسی برخورد میکنن، من پیشنهاد میکنم کمی محبت کلامیتون رو نسبت به ایشان بیشتر کنین، در بحث هایی هم که مربوط به دعواهای خانوادگی میشه، سعی کنین با صبوریه کامل گوش کنین، بزارین کامل خالی شه،
بعدش بغلش کنین و بهش اطمینان بدین، در هر شرایطی دوستش دارین و کنرش هستین! اصلا نیازی نیست در ماجراهای خاله زنکی دخالت کنین و قضاوت کنین، فقط و فقط نقش آرام بخش و داشته باشین! بعد از یه مدت که حساسیتهاشون کم بشه، تغییر فاحش را در رفتارشون میبینین! در خواست طلاق رو جدی نگیرین! یه وقتایی تو عصبانیت یا اوج احساسات منفی، چنین حرفهایی رد و بدل میشه،
90 درصد دوستان متعهل من در عین خوشبختی یا زندگی خوب، حداقل یک بار به شو هرانشون اعلام کردند که طلاق میخوان:311: گویا اپیدمی شده:316:
-
RE: مشكل با همسر
آقا محمد منم مثل خانم شما همين مشكل را با شوهرم دارم .دوست دارم شوهرم پيش خانوادش خيلي بهم توجه كنه .وقتي با من اونها بدرفتاري ميكنه اون ازم حمايت كنه .وعكس العمل نشون بده .ولي افسوس منو درك نميكنه .منم گاهي مثل خانم شما اين رفتارها خانوادش وحمايت نكردنهاش بهم فشار مياره پرخاش ميكنم قهر ميكنم ازش سرد ميشم دست خودم نيست
وقتي از خانوادش انتقاد ميكنم در برابر من جبهه ميگيره ازشون دفاع ميكنه .هر كاري ميكن عكس العملي نشون نميده حتي در برابر خانوادش به من كم توجهي ميكنه فكر ميكنه اگه به من توجه كنه اونا ناراحت ميشن
من خيلي احساس تنهايي ميكنم وقتي اين كارها را ميكنه من خيلي ناراحت ميشم حتي ميگم من نميخام اين زندگيو .منو طلاق بده .
ما خانمها فقط نياز به توجه وديده شدن داريم ولي متاسفانه برخي آقايون اينو درك نميكنن يا نميخان درك كنن
اخه توجه ومحبت چه هزينه اي داره كه شماها اونو از همسراتون دريغ ميكنيد
چرا اينقدر از خانوادتون دفاع ميكنيد يعني فقط ما مقصريم اونا پاك ومعصوم هستن .
من كاملا خانمتونو درك ميكنم .خيلي زجر اوره با مردي كه پشت آدمو خالي ميكنه وفقط سنگ خانوادشو به سينه ميزنه زندگي كرد .واقعا آدم احساس تنهايي ميكنه .
وقتي همسرتون از خانوادتون انتقاد كرد به نظر من آرام به حرفاش گوش بديد . وانمود كنيد از رفتاري كه خانوادتون با همسرتون داشتن خيلي ناراحت شديد .آرومش كنيد .رفتار خانوادتونو توجيه نكنيد . بهش بگيد كه حق با توست ومن خيلي از رفتارشون ناراحت شدم .بعد ازش راهحل بخاييد .بگيد چيكار كنيم كه ديگه اين رفتارها را تكرار نكنن .بهش اطمينان بديد كه پشتشيد وازش حمايت ميكنيد ...
ببين بعد از يك مدت چه طور همسرت مثل موم مياد تو دستت ومشكلش با خانوادت حل ميشه اينو بهت قول ميدم