**شما بگید من چکار کنم که بتونم مثه قبل شاد باشم؟**
سلام دوستان عزیزم
مشکل من اینه: از بس توی زندگی سختی کشیدم که دیگه اصلا انگیزه ای ندارم هیچ چیز منو خوشحال نمیکنه اگر قیمتی ترین وسایلم خراب بشه یا گم بشه اصلا ناراحت نمیشم یعنی برام مهم نیستند .هیجان ندارم اصلا عصبانی نمیشم /سریع گریم میگیره/:302::302: بعضی وقتا دوستام بهم میگن تو اصلا احساس داری؟!
ناامید نیستم اصلا/ اتفاقا خیلی هم امیدوارم ولی نمیدونم چرا اینقدر بی احساس هستم/البته ما ذاتا اروم هستیم ولی دیگه نه به این شدت/از نظر زیبایی متوسطم نه زیبایی خیره کننده ای دارم و نه زشتم بهترین موقعییت کاری با بهترین درامد که آرزوی هر کسی یه رو من دارم ولی من خیلی خیلی بیتفاوت هستم البته لازمه که بگم که سال 88 یک شکست عاطفی داشتم با اینکه با اون مسئله کنار اومدم اخه اونم حق انتخاب داشت و منو انتخاب نکر من اینو کاملا قبول دارم ولی نمیدونم چرا دلم شکسته/
و این مسله منو عذاب میده که چرا اینجوریم چرا اینقد ساکت<کم حرفم >خیلی آرومم
وهر کسی میتونه اونو از توی چشام بخونه /قبلا به نسبت الان خیلی بهتر بودم
شما بگید من چکار کنم که بتونم مثه قبل شاد باشم؟
RE: **شما بگید من چکار کنم که بتونم مثه قبل شاد باشم؟**
سلام مهرنوش گلم
خوب برای اینکه هنوز از احساسات منفی کامل تخلیه نشدی!
هنوز خودت رو کامل نبخشیدی و احتمالا زمان برای روح تو متوقف شده و این جسمته که داره ببه زندگی ادامه میده و به
اصطلاح در گذشته و حوادث تلخ اون موندی.
برای خودت شادی آفرینی نکردی و منتظر موندی تا کسی شما رو از غم در بیاره.
اما روحت الان از عملکرد شما از سال 88 تا 91 ناراضیه و صداش رو حسابی در آوردی که به زبان اومده :)
پس برای تغییر حالت توصیه می کنم که یک خونه تکونی اساسی رو در دلت شروع کنی.
تمام احساسات منفی ذهنیت رو با نوشتن روی کاغذ تخلیه کنی و خودت رو ببخشی و از نو شروع کنی.
یک دفتر بردار و تمام نعماتی رو که داری لیست کن و به خاطر 50 نعمتی که داری از خدا شکر گذرای کن و بهشون
دقت کن.
برای زندگیت برنامه بریز و هدف بگذار و به دنبال اهدافت برو. هدف داشتن به آدم انگیزه و نشاط میده.
دست از اشک ریختن و افکار منفی داشتن به خصوص قبل از خواب بردار.
سعی کن در اموری نظیر امور خیریه و کمک به محرومین مشارکت کنی و با شاد کردن دیگران قلبت رو از حزن در بیاری
سعی کن ورزش کنی و مثلا اگر اهل کوهنوردی هستی به همراه دوستانت یا یک گروه کوهنوردی جمعه ها صبح زود
به کوه بری تا نشاط داشته باشی.
سعی کن دوستانی خوب پیدا کنی و باهاشون به سفر و تفریحات بپردازی.
به دیدن اقوامت بری چون صله رحم باعث شادی میشه.
و خودت به خودت به مرور زمان شادی رو تزریق کنی.
این لینک هم برات مفیده خوندن و عمل کردن به دستوراتش گلم.
برات یک روز شاد و عالی رو آرزو می کنم.
موفق باشی.
:72:
RE: **شما بگید من چکار کنم که بتونم مثه قبل شاد باشم؟**
مهرنوش1 جان
چرا این را منفی می بینی عزیزم
بزار بهت بگم که قدرت تسلط بر احساس در تو قوی شده ،اینکه زود گریه ات میگیره یعنی تو بی احساس نیستی و ...
اینکه با وجود موقعیت عالی ولی فرقی به حالت نمیکنه یعنی از اعتباریات رهایی . عزیز دلم بهتره حالاتت را بیان کنی و پیگیر باشی که طبیعی و خوب هست یا غیر طبیعی .
از نظر من آنچه گفتی نشانه های خوبی هست و نگران نباش :46::43:
خانمی ما به خیلیها در این تالار راهنمایی می دهیم که به اینجایی که تو قرار داری برسند. این سختیها تو را ساخته و آستانه صبر و تحمل و سازگاریت را خیلی بالا برده و این خوب هست .
اینکه میخواهی شاد باشی مقوله دیگه ی هست ، اول باید دید آدم غمگینی هستی یا نه بعد دنبال شاد شدن باشی . آنچه گفتی ربطی به غم ندارد
اگر نکات دیگری از حالاتت بود بگو تا با تحلیلش کمکت کنیم خودت را بهتر بشناسی .
برات خوشحالم :310::104:
.
RE: **شما بگید من چکار کنم که بتونم مثه قبل شاد باشم؟**
مرسي از مهرنوش وبقيه دوستان چون مشكله منم هست ممنونم:43:
RE: **شما بگید من چکار کنم که بتونم مثه قبل شاد باشم؟**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
مهرنوش1 جان
چرا این را منفی می بینی عزیزم
بزار بهت بگم که قدرت تسلط بر احساس در تو قوی شده ،اینکه زود گریه ات میگیره یعنی تو بی احساس نیستی و ...
اینکه با وجود موقعیت عالی ولی فرقی به حالت نمیکنه یعنی از اعتباریات رهایی . عزیز دلم بهتره حالاتت را بیان کنی و پیگیر باشی که طبیعی و خوب هست یا غیر طبیعی .
از نظر من آنچه گفتی نشانه های خوبی هست و نگران نباش :46::43:
خانمی ما به خیلیها در این تالار راهنمایی می دهیم که به اینجایی که تو قرار داری برسند. این سختیها تو را ساخته و آستانه صبر و تحمل و سازگاریت را خیلی بالا برده و این خوب هست .
اینکه میخواهی شاد باشی مقوله دیگه ی هست ، اول باید دید آدم غمگینی هستی یا نه بعد دنبال شاد شدن باشی . آنچه گفتی ربطی به غم ندارد
اگر نکات دیگری از حالاتت بود بگو تا با تحلیلش کمکت کنیم خودت را بهتر بشناسی .
برات خوشحالم :310::104:
.
سلام فرشته مهربون
ممنونم از راهنماییهاتون واقعا انرژی گرفتم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
سلام مهرنوش گلم
خوب برای اینکه هنوز از احساسات منفی کامل تخلیه نشدی!
هنوز خودت رو کامل نبخشیدی و احتمالا زمان برای روح تو متوقف شده و این جسمته که داره ببه زندگی ادامه میده و به
اصطلاح در گذشته و حوادث تلخ اون موندی.
برای خودت شادی آفرینی نکردی و منتظر موندی تا کسی شما رو از غم در بیاره.
اما روحت الان از عملکرد شما از سال 88 تا 91 ناراضیه و صداش رو حسابی در آوردی که به زبان اومده :)
پس برای تغییر حالت توصیه می کنم که یک خونه تکونی اساسی رو در دلت شروع کنی.
تمام احساسات منفی ذهنیت رو با نوشتن روی کاغذ تخلیه کنی و خودت رو ببخشی و از نو شروع کنی.
یک دفتر بردار و تمام نعماتی رو که داری لیست کن و به خاطر 50 نعمتی که داری از خدا شکر گذرای کن و بهشون
دقت کن.
برای زندگیت برنامه بریز و هدف بگذار و به دنبال اهدافت برو. هدف داشتن به آدم انگیزه و نشاط میده.
دست از اشک ریختن و افکار منفی داشتن به خصوص قبل از خواب بردار.
سعی کن در اموری نظیر امور خیریه و کمک به محرومین مشارکت کنی و با شاد کردن دیگران قلبت رو از حزن در بیاری
سعی کن ورزش کنی و مثلا اگر اهل کوهنوردی هستی به همراه دوستانت یا یک گروه کوهنوردی جمعه ها صبح زود
به کوه بری تا نشاط داشته باشی.
سعی کن دوستانی خوب پیدا کنی و باهاشون به سفر و تفریحات بپردازی.
به دیدن اقوامت بری چون صله رحم باعث شادی میشه.
و خودت به خودت به مرور زمان شادی رو تزریق کنی.
این لینک هم برات مفیده خوندن و عمل کردن به دستوراتش گلم.
برات یک روز شاد و عالی رو آرزو می کنم.
موفق باشی.
:72:
سلام دوست عزیزم
از پاسخی که دادی بسیار ممنونم.سعی میکنم با توجه به داشته ها و نعمت هایی که خدا در اختیارم قرار داده از زندگی بیشتر استفاده کنم.بازم ممنونم...