همه خانواده همسرم حتی مادر شوهر و پدر شوهرم از همسرم و خوب بودنش سو استفاده میکنن و همه کارها رو بعهده اون گذاشتن. باهاشون چیکار کنم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
همه خانواده همسرم حتی مادر شوهر و پدر شوهرم از همسرم و خوب بودنش سو استفاده میکنن و همه کارها رو بعهده اون گذاشتن. باهاشون چیکار کنم؟
سلام
میشه مثلا بگی چه کار هایی؟ در چه زمینه ای؟
سلام
من سه ساله که ازدواج کردم. از روز اول مادر شوهرم مریض بود و هست. همه کارا از جمله دکتر بردن ؛ کمک به مادرشوهرم تو کارهای خونه اش؛ خونه تکونی عید و هر کار دیگه ای که فکرشو بکنی از اول بعهده ما بود. با اینکه من یک خواهر شوهر و یک برادرشوهر دارم که هر دو ازهمسر من بزرگترن. اما از اونا به عنوان فرزند هیچ توقعی ندارن. به محض اینکه شوهر منو میبینن یاد کارای عقب مونده شون میفتن. همسر من خیلی مهربونه و اونا از این مهربونی سواستفاده میکنن.
و قتی به شوهرم میگم دوست ندارم خواهر و برادرت فکر کنن که کارارو با زرنگی انداختن گردن تو؛ در جواب میگه این کارا پیش خدا گم نمیشه. آخه شوهر خیلی به کمک به والدین معتقده. اما به نظر من خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند!
از همشون بدم میاد. کار اونا یه باج گیری عاطفی از همسرمه؛ بی رحمی و سنگدلی محضه!
چطوری خواهر و برادر همسرمو وادار کنم بخشی از کارارو به عهده بگیرن؟ چطوری همسرمو متقاعد کنم که خوبی هم اندازه داره؟
دیگه خسته شدم. کمکم کنین
به خدا منو و شوشو خیلی گناه داریم که این همه مسئولیت فقط رو دوش ما باشه!
چرا هیشکی جواب منو نمیده؟
در اولین روز ورودم اولین مشکلی که مطرح کردمو بی جواب نذارین...
:323:
سلام
ستاره تنهاي عزيز خوش اومدي به همدردي
نميدونم چرا ما ادما اينقدر زندگي رو سخت ميگيريم
ميفهمم چي ميگي اما راستش وقتي خودمو ميزارم جاي تو احساس ناراحتي نميكنم ازينكه همسرم هواي مادرشو داره
نميگم وقتي اين حمايت زياده از حد ميشه جاي ناراحتي نداره اما سخت نگير كه نتيجه اش ميشه همين دغدغه فكريت
درسته خواهر و برادراي ديگه هم مسوولند و بايد يه جاي كاررو بگيرن اما ين همه غصه نداره
همسرت تو زندگي با تو كم ميزاره؟.
از مادر و پدرش بي احترامي ميبيني؟
خوبي همسرت جايگاه تورو پيش خونواده اش كم ارج و قرب كرده؟
چه زياني اين وسط به تو رسيده؟يا شايد خودت خيلي بزرگش ميكني؟
اينكه برادر و خواهر همسرت بخشي از كارارو به عهده بگيرن به خودشون وهمسرت بستگي داره و متاسفانه دخالت شما ممكنه تعبير سوء بشه
من فقط يه بيشنهاد دارم:
اگه رفتارهاي همسرت اسيبي به زندگيت نميزنه از حساسيتت كم كن و لذت زندگيتو ببر
خودتو با اين افكار ازار نده و يه كم منعطف تر باش
باور كن خيلي راحت ميشه از زندگي لذت برد
سخت نگير و همسرت رو حتا قابل تحسين بدون
اميدوارم بقيه راهنمايي بهتري بهت بكنن :72:
سلام زهره جون
مرسی از راهنمایی سازنده ات. در جواب سوالت باید بگم همسرم هیچوقت واسم کم نذاشته :43: و هرگز از پدر و مادرش بی احترامی ندیدم؛ ولی چیزی که باعث ناراحتی من میشه اینه که هم همسر من نمیذاره جای خالی باقی بمونه که خواهر و برادرش بخوان پر کنن و هم والدین همسرم هیچوقت از بچه های دیگه شون کمک نمیخوان و اولین کسی که ازش درخواست میکنن همسرمه و هم بقیه بچه ها به روی خودشون نمیارن!
من اعتقاد دارم که کمک به والدین برکت زندگیمونه اما نمیخوام کسی فکر کنه که این کارا فقط وظیفه ماست.
من یه راه حل میخوام که به بقیه وطایفشون رو حالی کنم!
سلام زهره جون
بنظر من اگر یکی از طرفین در زندگی کاری را که ضرری به زندگی خصوصیش وارد نمی کند انجام دهد هیچ اشکالی ندارد . از نگاه همسرت که می گویی خیلی مهربان است به موضوع نگاه کن . قدر آدم مهربانی که در کنارت داری را بدان . اگر همسرت رضایت دارد دلخور نباش . مشکل ما این است که ازدواج که می کنیم توقع داریم طرف مقابل از کارها و آنچه که ما درست و جالب می دانیم خوشش بیاید و انجام دهد . متاسفانه مشکل شما را من برعکس با همسرم داشتم که خواهر ها و برادرهای دیگر به کمک پدر و مادرم می رفتند ولی همسرم به من اجازه نمی داد چون من کوچکترین خواهر هستم و این موضوع هیچوقت برای من حل نشد. بگذارید همسرتان کاری را که شادش می کند انجام دهد.
چرا اسم تایپیکتو گذاشتی ستاره تنها تو همسر به این خوبی داری اونوقت ....باور کن من راضیم تمام کارهای پدرو مادر شوهرم رو شوهرم به گردن بگیره ولی در عوض اذیتم نکنن بیحرمتم نکنن و موش تو زندگیم ندوونن.خوشحال باش که شوهرت برات خوبه و بی احترامی از خانوادش نمیبینی. من هه بیشتر کاراشون گرد ماست هم از طرف شوهرم سرکوب میشم هم از طرف خواهراش هم از پدرو مادرش نمیدونم چطور تا حالا دق نکردم بازم با این حال شاکرم شمام از خداوند شاکر باش به خاطر شرایطت:72::72::72::72::72: