اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
سلام چندوقتیه که باسایت اشناهستم وتقریباتمام مطالبش رودرباره ازدواج واشنایی اینترنتی خوندم ولی حالاخودم دچارمشکل وسردرگمی شده ام:302: حدوداشش ماه پیش بااقایی ازطریق نت اشناشدم که پنج سال ازمن بزرگترهستند ازهمان اول قصدمان ازدواج بودحدودسه ماه ازطریق نت باهم درارتباط بودیم ولی بعدازان باتوجه به مشخصاتی که ازخودشان دادندمن شماره تلفن دادم ودرعرض یک ماه دویاسه بارتلفنی باهم حرف زدیم بعدچهارماه همدیگررادیدیم بعدبلافاصله خانواده هارادرجریان این اشنایی گذاشتیم یک روزبعداشنایی ما،به گفته این اقاخانواده ایشون به مسافرت رفتندوحدودپانزده روزبعدبرگشتندومادرایشون بامادرمن تماس گرفتندتااجازه اشنایی وخواستگاری بگیرندولی الان یک وماه ونیم که هی امروزوفردامیکنندوتاریخ تعیین میکنندکه باخانواده تاتاریخ فلان خدمت میرسیم وبعدازان تاریخ مهمان امدن ومهمان رفتن رابه عنوان دلیل موجهی برای خودبیان میکنند حالامن هم سردرگم مانده ام ایااعتمادکنم وحرفهایشان راقبول کنم طوری که شب وروزم گریه شده وفکرای عجیب وغریب به سراغم می ایدخدایااخراین ماجراچه میشود؟ایاواقعاقصدازدواج دارند؟نکندبااحساساتم بازی کنند؟و...تاحالابه هیچ کس درباره ازدواج فکرنکرده بودم واولین باریه که بطورجدی به ازدواج فکرمیکنم درضمن وقتی حرف میزنیم گفته های من رااین اقاطوردیگربرداشت میکنندکه همین هم باعث بحث میشودوطوری که ناراحتی پیش می ایدبرای مثال دیشب به ایشون گفتم که دوست دارم همیشه باهام صادق باشی واین باعث شدکه ناراحت بشندوبگندمگه دروغ گفتم که این حرف روبهم میزنی
حالاهم نمیدونم چی میشه ایاهمچنان ناراحتندیانه؟
راستی دیروزم بهم گفتندکه حدودده یاپانزده روزمسافرت میرندونیستندحالاچیکارکنم؟
خواهشاراهنمایی ام کنید:316:دارم دیوونه میشم :302::302::302:
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
سلام گل رز عزیز
دختر خوب حالا چرا گریه می کنی؟ :46:
اتفاقی که نیفتاده. شما اشتباه کردی که قبل از خواستگاری رسمی یا قطعی شدن وارد فاز احساسات شدی.
اما الان هم چیزی نشده. تنها کاری که شما باید بکنی اینه که به هیچ عنوان با این آقا دیگه نه چت کنی و نه تماس
تلفنی یا حضوری داشته باشی!
ایشون که شماره منزل شما رو دارن. اگر شما رو بخوان خودشون پا پیش می گذارن و اگر نگذاشتن شک نکنین که
قصد ایشون وابسته کردن شما بوده و پیشنهاد ازدواج تنها بهانه ای برای خام کردن شما بوده!
وگرنه هیچ دلیل قانع کننده ای برای رفتار ایشون و خلف وعده هاش وجود نداره.
یکی از بدی های آشنایی اینترنتی اینه که شناختی فانتزی و احساسی تنها شکل می گیره و محیط نت هم که پر
از شیاده و ممکنه دختر ها خیلی از این نوع ارتباطات آسیب ببینن!
پس با ایشون قطع ارتباط کنید تا اگر خواستن بیان خواستگاری رسمی!
ضمنا سعی کن شخصیتت رو قوی کنی زیرا مردان از زنان بی اعتماد به نفس و ضعیف و وابسته خوششون نمیاد!
تا وقتی هم که خوب کسی رو نشناختی نه وابسته شو نه وارد فاز احساسات شو.
نکات همدردی رو فقط نخون ، عمل هم بکن بهش!
الان هم قاطعانه قطع ارتباط کن بدون هیچ توضیحی تا به تکاپو بیافته اگر شما رو واقعا بخواد!
اگر هم شما رو نخواد و دنبال دوستی بوده باشه با سر سختی شما میذاره میره.
پس به جای گریه سعی کن روی قوی تر شدن شخصیتت کار کنی.
موفق باشی گلم.
:72:
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
شما چند سالتونه ؟
یک مقداری از خودتون و ایشون بگین .
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
ممنون بهارشادی عزیزدختراحساساتی نیستم و به هیچ وجه به این اقاوابسته نشدم چون هنوزاتفاق خاصی نیافتاده که وابسته شم اخه باتوجه به رشته تحصیلیم زیاددیدم کسایی که وابسته شدندوبهم نرسیدندویک طرف رابطه اسیب دیده اگرنوشتم شب وروزم گریه شده فقط به اینخاطره که میترسم همه حرفاش دروغ باشه ومن خراب شم
ازوقتی که همدیگررودیدیم به هیچ وجه باایشون چت نکردم ونمیکنم ولی تلفنی وبیشترازطریق اس ام اس باهم درارتباط بودیم که خیلی کمترشده البته بازم تاکیدمیکنم که خانواده هردومون درجریان ارتباط مابودند
امادرمورداعتمادبنفسم هرگزدرباره ناراحتیهام به این اقاچیزی نگفتم ونمیگم نمیخوام بعداواسم دردسرسازبشه بازم ممنون
اقای امید65 ازشماهم ممنونم 24سالمه ودانشجوی کارشناسی ارشدهستم وبه صورت نیمه وقت هم کارمیکنم ولی رسمی نیستم باتوجه به گفته دیگران وشناخت خودم مغرورم وحساس وایشون هم فوق دیپلم هستندکه باتوجه به گفته هاشون قراربودادامه تحصیل بدندویکی ازورزشکارای معروف شهرخودمون هستندوشغل ازادواعتمادبنفس بالایی هم دارند
شب وروزهم ازخدامیخوام که کمکم کنه :323:ولی نمیدونم چرااینطوری میشه
کجای کارمن اشتباه بوده که اینطوری شدخواهشاراهنمایی ام کنیدبازم ممنون
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
roseflower عزیز
به همدردی خوش آمدی
عزیزم
شناخت شما اصلاً کافی نیست .
به جای اینکه ناراحت از این رفتارها باشی و واکنش نشون بدی حتی به خودت ، بهتره جزء پروسه شناخت بگذاری . مثلاً بد قول بودن . وفای به عهد نداشتن را در این روندشون میتوانی مشاهده کنی . و مد نظر داشته باشی .
روند درست از سوی شما اینه که هیچ پی گیری ای نکنی با او هم ارتباط نداشته باشی و بگویی هروقت آمدیدی دوره شناخت بطور جدی آغاز میشه . و منتظر نمان ، به امورات زندگیت برس ، فکرت را مشغول وی نکن و به خواستگاران دیگر اجازه آمدن و بررسی بده .
در یک کلام زندگیت را به طور عادی طی کن .
گریه های شما و احساس بلاتکلیفی یعنی احساسی شدن شما و انتظاری که از وابستگی هرچند ضعیف عاطفی ناشی میشه والا نباید خیالی باشه و خودت را بلاتکلیف ببینی . ایشان یک خواستگار هست که شما باید رفتارش را دقت کرده و بررسی نمایی و برای آمدنش نه بی تابی کنی نه پی گیری .
هروقت آمدند نسبت به خلف وعده ها توضیح بخواه و ببین دلایلش چی هست و بررسی کن چقدر معقول هست . توضیح خواستن نیز نباید محاکمه گونه باشه بلکه یک پرسش عادی و مودبانه برای شناخت بیشتر .
خلاصه :
برو زندگی کن و به اموراتت برس و منتظر نباش و یادآوریش نکن
.
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
سلام
فرشته مهربان ممنون
ازدیروزنه ایشون تماس گرفتندوپیام دادندنه من
درواقع من همیشه به تماسهای ایشون جواب میدادم وهیچ وقت خودم تماس نمیگرفتم وپیام نمیدادم
باتوجه به نظرات شمادوستان عزیز قطع رابطه میکنم وبه ایشون فکرنمیکنم وبه درس وزندگیم میرسم.هرچندمیدونم سخته ولی تمام تلاشم رومیکنم وقتی نظرات شمارومیخونم قوت قلب میگیرم که میتونم
بازم ممنون ازشماهاکه وقت گذاشتیدوتاپیک من روخوندید:43:
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
سلام
باتوجه به راهنمایی های شمادوستان عزیزباایشون قطع رابطه کردم ولی همه من رومقصرمیدونندومعتقدندنبای دبه ایشون میگفتم صداقت داشته باش یه مثالی ازرفتارشون میزنم ایشون برای عروسی یکی ازاشناهاشون به شهرستان رفته بودندکه دوستشون هم همراهشون بودایشون بهم گفتندخانم دوستشون زنگ میزنندوحال همسرشون رومیپرسندچندروزبعدعروسی یعنی بعدبرگشتن ازعروسی بهم گفتندخانم دوستم هم بامااومده بودمن هم به ایشون گفتم بهتره صداقت داشته باشیدشماگفتیدخانم دوستم به دوستم زنگ میزنه همین موضوع باعث بحث شدحالاهمه من رومقصرمیدونندکه توبارفتارات باعث میشی که بدرفتاری کنه وقهرکنه حالاهم که قطع رابطه کردم همش گیرمیدندکه چرابایدقطع رابطه میکردی من که نمیتونم برگردم وبگم اقااشتباه کردم واینکاررونبایدمیکردم ولی مدام بهم میگن مقصرتویی بخدادارم دیوونه میشم ازبس گریه کردم:302: چشمام دردمیکنندتوروخداراهنمایی ام کنید:316:
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
سلام عزیزم
بهشون بگو که شما مسخره دست این آقا نیستید که هر طور دوست داشت با شما رفتار کنه:300:....اگه میخواد به خواستگاری بیاد که خب اینهمه بهانه آوردن چیه؟!! اگه نمیخواد که چرا شما رو معطل نگه داشته؟!!
کارتون صد در صد درست بوده:104:، اگه واقعا بخواد با شما ازدواج کنه با این کار شما ارزشتون چندین برابر میشه و اگر هم قصد دیگه ای داره که میره دنبال کارش.......
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
سلام ممنون
باتوجه به راهنمایی های شمادوستان قطع رابطه کردم ولی حرفهای اطرافیان اذیتم میکنه که خودتومقصری چرابایدباایشون تندحرف میزدی بااینکه من حرفی بغیرواقعیت نزدم یعنی واقعیت این همه تلخه که نتونی تحمل کنی وناراحت شی
فقط موندم به اطرافیانم چی بگم که قانع شوندکارمن درست بوده است؟
یادوخاطره ایشون هم بدجوری اذیتم میکنه ولی تحمل میکنم این هم خدمتتون عرض کنم که کارراحتی نیست یعنی روزوشبم گریه شده ودلم به حال خودم میسوزه که نمیتونم براحتی فراموشش کنم نه اینکه نتونم بلکه حس میکنم فقط بااحساساتم بازی شده اخه این درسته ، اگه یکی باخودش همچین کاری میکرددرست بوددلم هم نمیادنفرینش کنم فقط میسوزم ومیسازم بغیرگریه هم کاری دیگه ای بلدنیستم طوریکه درطول روزسرددردوچشم دردبدجوری عذابم میده روشهای مختلفی روهم امتحان کردم ولی نتیجه نگرفتم توقف فکروسرگرم کردن خودم باکلاس وکارولی چه کنم که نمیتونم رفتاروحرفاشون روفراموش کنم یعنی همه چی دروغ بوده وبراحتی میشه این همه دروغ گفت اخه این انصافه؟زمان کمی هم نیست شش ماهه
ازسادگی خودم حرصم میگیره که چرااجازه دادم واردزندگیم بشه من که تاحالابه کسی اجازه نداده بودم چرابایدبه ایشون اجازه میدادم توروخداراهنمایی ام کنید
RE: اشنایی اینترنتی وسر درگمی درتصمیم گیری(ادامه رابطه یاقطع ارتباط)
سلام
دوست عزيز وقتي تو به درستي كار خودت ايمان داشته باشي و طوري رفتار نكني كه خودت هم شك داري ديگران دليلي براي مداخله نميبينند
يادت باشه به هر قيمتي قرار نيست ازدواج كني
وقتي خداي ناكرده اشتباه كني همين ديگران به راحتي خودشونو ميكشن كنار و تو ميموني و يه تصميم اشتباه
و يه زندگي كه ديگه واردش شدي
پس سفت و سخت رو تصميمت بايست, تو قرار نيست براي ديگران زندگي كني, يادت باشه
موفق باشي