سلام وقتی صبح زود از خواب بیدار می شم دلهره و دلشوره زیادی دارم طوری که باید بلند شم و از اون فضا دور شم تا کم کم بهتر شم
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام وقتی صبح زود از خواب بیدار می شم دلهره و دلشوره زیادی دارم طوری که باید بلند شم و از اون فضا دور شم تا کم کم بهتر شم
عزیز مشکل قبلیت حل شد با درس؟
ازمایش خون دادی و مشکلی نبوده؟ تغذیه ات خوبه؟ خیلی کار می کنی و وقت خوابیدن کافی نداری؟
می تونی کلا همه ی اون چیزایی رو که ازارت می ده توی این روزا بنویسی توی یه پست؟ همون استرس واسه درس یا مثلا نوشتی صبح که از خواب پا می شی دلهره داری انقدر که باید از اون فضا دور شی. کدوم فضا؟ اتاقت؟ چی بهت استرس می ده؟ اگه می تونی مشکلتو کاملتر بنویس. ممنون.
اولین کاری که صبح انجام می دهید چیه؟؟
مشکلم حل نشد هنوز ثبت نام نکردم دو دل هستم یک جلسه کلاس دکتری رفتم خیلی احساس بدی داشتم احساس ناتوانی و بی سوادی محل کارم دور از محل تحصیل هر هفته رفت و آمد با قطار...شب ها خوابم نمی بره صبح با دلهره از خواب پا می شم ...این چه ارثی که از اجدادم به من رسیده چون پدربزرگم هم همینطور افسرده و مضطرب بوده!
یکی می گه باید خودتو بندازی تو جریانی که ازش واهمه داری یکی می گه از موقعیت اضطرابی اجتناب کن
خودم می گم زندگی من چقد ارزش داره که سلامتیم و ارامشم اینطور از بین ببرم نخواستم ...مشاور می گه بعد پشیمون می شی ...باور کنید سطح اضطرابم بالاست مدتیه خواب خوراک ندارم ...
من تحقیق و درس خوندن دوست دارم اما نه با این سختی رفت و آمد و کار و تحصیل ...
خانوادم می گن برای ایندت لازمه که مدرکت بالاتر بره کاش آدم مضطربی نبودم و از درس خوندنم لذت می بردم اما می دونم می شه عذابی برام...
جالبه همین هفته 3 نفر اتفاقی دیدم که همینکار می کردن هر هفته می رفتن میومدن و دانشجوی ترم 3 دکتری بودن ...اما خیلی اروم بودن و اضطراب نداشتن ...
دیگه نمی دونم چکا کنم...
اقای sci کارشناسن و خیلی خوب مراجعینو راهنمایی می کنن. حالا که به تاپیکت سر زدن جواب سوالاشونو دقیق بده که بتونن بهت راهنمایی های مناسب بکنن.
--
من که عضو معمولیم و اصلا کارشناس نیستم فقط نظر خودمو می گم. ممکنه اشتباه باشه.
ببین اینکه مسیر طولانیه تا برسی زیادم بد نیست به خودی خود. می تونی خیلی از درساتو توی راه بخونی. مطالب خوندنی و یا حتی مثلا شنیدنی رو توی راه طولانی که می ری و میایی بخونی و گوش بدی و یاد بگیری. یعنی از مسیر و وقت های هدر رفته ات استفاده کن. می بینی خیلی هم خوبه.
واسه چی اضطراب داری؟ همه می خوان برن دکتری. تو رفتی چرا اضطراب داری؟ خوب نیست مگه؟
خوب به غذا خوردنت توجه کن. ویتامین ها ی گروه ب رو بخور. مولتی ویتامین روزی یکی بخور توش ویتامینای ب هم هست. فکر و خیالم زیاد نکن. من اگه به جای فکر و خیال و حرص خوردن کارای مفید می کردم تا حالا کلی کار کرده بودم! ادم انرژیش می ره سر استرس و حرص و فکر اینده. پس به جای فکر کردن برو همون درستو بخون.
ازمایش خون معمولی هم بده. یه دکتر عمومی هم می تونه برات بنویسه. ببین مقدار گلبول قرمز و سفید خونت بالا پایین نشده باشه.
دلهره که می گی تپش قلبه یا همون دلهره است؟
اگه می تونی با دو سه نفر از کلاس دکتریتون دوست شو باهاشون تلفنی حرف بزن. حتی اون چیزایی رو هم که نمی دونی می تونی ازشون بپرسی. با یکی که توی کلاستونه و خیلی بااطلاعه می تونی دوست بشی و همراهش باشی احتمالا درس خوندنه واست اسون تر می شه.
بابا ول کن. من دکتری نرفتم با اینهمه بدبختی دکتری نمیخواد که ادم سکته کنه یا خودکشی! زندگی سخته دیگه. تو هیچ مشکلی نداری جز دکتری؟؟ تا باشه از این مشکلا! من که حالا هی دارم هر روز با عدم وجود سلامتی روبرو می شم!! واسه چیته راجع به رنج نامه سرچ کنی؟! دکتری هم مثه بقیه مراحل درسه دیگه. یه روزه که تز نمی خوان ازت. چهار سالی می شه کل دوره اش. البته انگار یه امتحان جامع داره.
الان داشتم جستجو می کردم رنج نامه دانشجویان دکتری و ...ترسناک بود حتی چند جایی خوندم از فشار زیاد سکته کرده بودن یا خودکشی
مشکلاتم نوشتم دلهره صبحم بخاطر شرایطم هست نظر شما چیه؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci