بهش بگم دوسش دارم؟؟

سلام دوستان
حدودا چند سال پیش اقا پسری به من ابراز علاقه کرد که در ان زمان دبیرستانی بودیم و من نسبت به ایشان بی تفاوت بودم تا اینکه چند سالی گذشت و بالاخره نمیدونم چی شد بهش فرصت دادم و باهم ارتباط برقرار کردیم واقعا در این مدت حدودا یک سال و نیم من به او علاقه مند شدم من هیچ وقت احساس این رو نداشتم که ایشان دوست من هست او را نامزد و همسر خود م دیدم و تنها مردی بود که واقعا بهش علاقه دارم
به هر حال احساس می کردم رابطه ای که داشتیم به غیر از گناه و مسائل شرعی درست نیست و من دوست داشتنم که زود تر رابطه مان رسمی شه و همیشه و همه جا با هم باشیم چون واقعا دوری اش اذیتم می کرد
با پیشنهاد من با خانواده اش مطرح کرد اما انها متاسفانه مخالفت کردند و در روز اخر که با هم صحبت کردیم به چشمای من زل زد و گفت مخالفن . شنیدن این حرفا از اون برام سخت بود اما احساس کردم گفتنش هم برای اون سخته و واسه همین توی اون لحظه کمکش کردم تا حرفاشو بزنه .........بگزریم...........

2 ماهه دارم از ندیدنش غصه می خورم 11 مهر تولدشه میخوام بهش تبریک بگم و بگم چه قدر دوسش دارم اما نمی دونم این کار درسته یا نه؟! شاید باعث ازرش شم و ناراحتش کنم

لطفا کمکم کنید . قبلا بهش گفتم اما می خوام بدونه که هنوز به یادشم و تا ابد دوسش دارم و تولدش رو هم تبریک بگم

جواب سوالت یک کلمه است: نه... نگو!!!!

mozhgan s عزیز سلام

به تالار همدردی خوش آمدی

فکر کنم وقتی رابطه ای شرایط رسمی شدن نداره رها بشه بهتره...

تبریک تولد برای رابطه تمام شده کار درستی نیست

امیدوارم بقیه دوستان بهتر راهنمایی کنن

موفق باشی:72:

سلام mozhgan s عزیز
از آقا پسر پرسیدی دلیل مخالفت خانواده اش چی بوده؟
هر دو سن و سال زیادی ندارید و حدس میزنم اون آقا پسر شرایط تشکیل خانواده رو هم نداشته باشه مثل سربازی رفتن و تکمیل تحصیلات و داشتن شغل ثابت و .........؟
شاید واقعا خودش قصد ازدواج نداشته باشه و شما رو فقط برای دوستی میخواست! اینجور دوستی های قبل از ازدواج و طی شدن مدت زمان زیادی بدون اینکه خودمون بخوایم و اول از همه با عقل و منطق شرایط رو بسنجیم باعث میشه وارد فاز احساسات بشیم و به دلیل وابستگی بخوایم ازدواج کنیم! بدون در نظر گرفتن ویژگی های مثبت و منفی دیگه ای که در یک ازدواج موفق باید مد نظر باشه صرفا" فقط بخاطر وابستگی اینکارو بکنیم!
حالا سوال اینجاست شما قبول کردی که از زندگیش بری بیرون؟ ولی بخاطر دوست داشتنش نمیتونی اینکارو بکنی؟
یکبار که از روی احساس اینکارو کردی و متاسفانه ضربه اش رو هم خوردی پس برای دوم باید برات تجربه بشه و دیگه همینجوری و برای اتلاف وقت و یا همون وابستگی کذایی این رابطه رو ادامه ندی میدونی چرا؟! چون اگه همینجوری پیش بری وابسته تر میشی و جدایی سخت تر میشه
برای تولد تبریک بگی که چی بشه؟! که همیشه به مناسبت روزهای مختلف با برقرار کردن تماس باز هم در ارتباط باشی خانومی؟
شما که در وسط های رابطه به این نتیجه رسیدی باید همه چی رسمی بشه (که نشان دهنده بزرگی و عاقل بودن شما هست) و بخاطر همین موضوع فهمیدی پسر مورد علاقه ات نمیتونه و یا نمیخواد اینکارو بکنه تکلیف شما روشن شده
و چه خوب شد که بالاخره فهمیدی وگرنه در نظر بگیر چند سال دیگه همینجوری میگذشت و شما وابسته تر میشدی موقعیت های دیگه ازدواجت رو از دست می دادی اونوقت چشم باز میکردی که عمرت به بطلات رفته!
به نظرم خانومی مثل دفعه پیش به عقل و منطقت رجوع کن و کاری کن بهترین آینده رو برای خودت رقم بزنی تا اینکه خدای نکرده پشیمون بشی و عمر گرانبها رو از دست رفته بببینی

سلام مژگان جان :72::72::72:

اگه تصميمت رو براي تبريك گفتن گرفتي و الان فقط دنبال گرفتن تاييديه از ما هستي كه هيچي....

اما اگه هنوز تصميم قطعي نگرفتي و براي راهنمايي گرفتن اينجايي، بايد بگم:
به عنوان يه دوست كه متاسفانه مثل شما تجربه سختي هم داشته، بهت پيشنهاد ميكنم كه تولدشون رو بهشون تبريك نگين

ياداوري اين قضيه كه هنوز به يادش هستين هيچ نتيجه خاصي رو براي شما به همراه نمياره.... يه مرد مثل ما خانوم ها با شنيدن اين جملات و اينكه بفهمه هنوز يه خانم به يادشه احساساتي نميشه و اشكش در نمياد....

تنها اتفاقي كه احتمالا واسش پيش مياد اينه كه بگه: ""من چه قدر باحالم كه اين هنوز دنبالمه "" و احساس غرور بهش دست ميده :310:...

**** اگه دنبال يه رابطه رسمي با ايشون هستين و فكر ميكنين با اين تبريك ايشون تغيير راي ميدن و ميان خواستگاري سخت در اشتباهين ((من اين راه رو تجربه كردم))

****اما اگه دوباره دلت هواي يه رابطه بي تعهد رو كرده و ميخواي دوباره چند صباحي باهاش باشي، مختاري كه هر كاري بكني ...((و فقط بدون كه اين وسط دوباره توئي كه ضرر ميكني))

****و اما اگه هيچ كدوم از موارد بالا مد نظرت نيست و فقط ميخواي همين طوري بهش تبريك بگي كه يه كاري كرده باشي، بازم من ميگم اين كار رو نكن، چون اون آقا بد برداشت ميكنه و تو خودت رو كوچيك ميكني... غرور واسه يه زن خيلي زيباست... اين رو يادت نره عزيزم

چيزي كه مسلمه اينه كه اين آقا اگه راغب بود به ادامه رابطه شما رو از خودش دور نميكرد و حداقل تلاشي براي راضي كردن خانواده اش ميكرد... نه اينكه زل بزنه تو چشماي شما و بگه: مخالفن .... اگه هم واسش سخت بوده كه اين حرف رو به شما بزنه شايد فقط ترس از برخورد شما داشته و اينكه چرا تو اين مدت با احساساتتون بازي كردن، نه چيزه ديگه اي

شما با اين كارتون باعث نميشين كه اين آقا فكر كنن كه شما خيلي ""با گذشت و بخشنده اين""
بلكه با اين كار باعث ميشين كه ايشون فكر كنن: ""اصلا كار اشتباهي مرتكب نشدن و با احساسات شما بازي نشده ، بلكه از نظر شما عزييييييييييييييزترم شدن""

اگه اون هنوز شما رو از ياد نبرده باشه، خودش اقدام ميكنه... پس شما فرموشش كن ديگه... كسي كه مانع ازدواجتون شد اون آقا و خانوادش بود پس اگه بخواد تلاشي هم صورت بگيره بايد از طرف اون آقا باشه نه شما

سلام دوستان

ممنونم از جوابهای که دادید و برام وقت گذاشتین

از صمیم قلب ارزو دارم که کسی این طوری توی این شرایط نباشه

میدونم تقصیره خودمه اگر این رابطه در کار نبود و من قبول نمی کردم الان شرایطم این نبود من احساس گناه می کنم احساس میکنم از اون عشقی که داشتنم و هر لحظه به یادشم الان فقط توی زندگیم یه نقطه سیاه باقی مونده چون واقعا برام سخته ... هر روز که میگذره به جای اینکه اروم شم و یادم بره خاطراتم بیش تر جلو چشمام می اد چون این روزایی که الا ن تنهام حدوا پارسال باهم بودیم .. من خواستگار دارم اما نمی تونم تمرکز کنم هر چی میشه یه یاد اونم
دوس دارم بدونم دوسم داره یا نه اما غرورم نمی زاره چون خودش و خانوادش دلم رو شکستن به راحتی...

اما مشکل من اینه که مثل اون بی وفا نیستم و نمی تونم به این راحتی فراموش کنم

چه آرزوهایی داشتیم اما ..............
بگذریم....

به نظر شما عشق بی ارزشه؟ این ادم ارزش زیر پا گذاشتن غرور رو داره(با این شرایطی که گفتم)

کمکم کنید لطفا چون باید تصمیم بگیرم

از همتون ممنوننننننننننننننننننننن نننننننننننننم:72:

mozhgan s عزیز سلام

پیشنهاد دارم نسبت به پستهایی که اعضا محترم در جواب شما تهیه کرده اند توجه فرمایید تا به راهکار مفید برسید

موفق باشی:72: