انگيزه براي درس خواندن ندارم.
چند وقت پيش يه تاپيك زدم با موضوع مربوط به تنبلي و درس نخوندن ولي هنوز مشكلم حل نشده.
خيلي بي انگيزه شدم اصلا انگيزه و اشتياق ندارم.نميدونم چرا؟
از دست خودم هم عصباني هستم.
اطرافيان هم همين طور.
اصلا دست و دلم به برنامه ريزي هم نميره.
همش ميخوام بيكار باشم و علاف بگردم
كارم فقط وبگردي هست .
چگونه ميتونم با انگيزه بشم واسه درس خوندن.
راهنمايي كنيد لطفا
نميدونم اين بي انگيزگي من ميتونه ناشي از افسردگي باشه؟
فكر ميكنم افسرده شدم.
تمايلي هم به رفتن پيش روانپزشك ندارم.
چند وقتي هم دنبال كار بودم پيدا نكردم.
همش دلم ميخواد كه علاف باشم .
RE: انگيزه براي درس خواندن ندارم.
سلام
شاید بخاطر این هست که در زندگیت به یکنواختی رسیدی و منتظر یه تحول تازه هستی تا حسابی سر شوق بیای و انگیزه و هیجان برای ادامه پیدا کنی
ولی باید بدونی با یکجا نشستن و حالت سکون داشتن مثل آب راکدی میمونی که کم کم تیره و خشک میشه پس باید برعکس مثل آب جاری باشی تا زلال و روح بخش باشی
یعنی تا خودت حرکتی نکنی هیچ تحول تازه و اساسی وارد زندگیت نمیشه
اولش سخته ولی وقتی از اون حالت خمودگی در بیای و برای آینده ات برنامه ریزی کنی و واسه خودت هدف تعیین کنی اونوقت میبینی زندگیت داره یه رنگ تاره و با طراوت به خودش میگیره و کم کم اتفاقات خوب بهت نزدیک میشه
RE: انگيزه براي درس خواندن ندارم.
يه مسئله ي ديگه
درسته كه اصلا تمايلي به درس خواندن ندارم ولي وقتي اطرافيان دعوام ميكنند عذاب وجدان ميگيرم و همش با خودم در جنگم كه چرا درس نخوندم و فرصت ها رو دارم از دست ميدم.
مشكل من فقط درس نخوندن نيست تمايلي به انجام هيچ كار هنري هم ندارم .
اكثر اوقات از دست خودم ناراحتم.
كاملا زندگيم يكنواخت شده.اصلا خودم تعجب ميكنم.واقعا تنبلي و بي حوصلگي تا چه حد.
اكثر كساني رو كه ميشناسم همه در فعاليت هستند و يا ازدواج كردن و سر خونه زندگيشونن.
تقريبا ميشه گفت در فاميل و اشناها من تكم.:311:
خودم به خودم ميگم هاله اگر درس بخوني براي اينده ي خودت خوبه ولي انگار خودم هم به حرف خودم توجه نميكنم فقط استرسش رو دارم.كاش لااقل اگر درس نميخوندم حداقل نگران هم نبودم ولي هم بيكارم و هم اينكه مضطرب.
RE: انگيزه براي درس خواندن ندارم.
دوست عزیز به این فکر کن که اگه الان درس بخونی، درسته داری سختی میکشی ولی این سختی برای چند سال هست در عوض با پشتوانه همین تحصیلات بقیه عمر رو راحت تر زندگی میکنی
ولی اگه الان این چند سال سختی رو تحمل نکنی باید بقیه عمرت رو همش در حسرت تحصیلکرده ها و سرکوفت خانواده و نیش و کنایه دوستان و همچنین پایین بودن موقعیت اجتماعی خودت بگذرونی! و در ضمن ممکنه خیلی از فرصت های خوب ازدواج و یا مشاغل رو هم از دست بدی
این عمر و ثانیه ها که داره میگذره پس چرا با یک کار مفید برای آینده مون نگذره؟! در آینده دور دوباره نمیتونی برگردی به این دوران و شورع کنی به درس خوندن
پس این دوران رو با درس خوندن بگذرون نه بخاطر دیگران بلکه فقط بخاطر آینده خوبی که بخاطر همین زحمتت منتظر تو هست.
RE: انگيزه براي درس خواندن ندارم.
خودم موندم چرا از زندگي ديگران الگو نميگيرم.
ممنون دوست عزيز
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارا@
دوست عزیز به این فکر کن که اگه الان درس بخونی، درسته داری سختی میکشی ولی این سختی برای چند سال هست در عوض با پشتوانه همین تحصیلات بقیه عمر رو راحت تر زندگی میکنی
ولی اگه الان این چند سال سختی رو تحمل نکنی باید بقیه عمرت رو همش در حسرت تحصیلکرده ها و سرکوفت خانواده و نیش و کنایه دوستان و همچنین پایین بودن موقعیت اجتماعی خودت بگذرونی! و در ضمن ممکنه خیلی از فرصت های خوب ازدواج و یا مشاغل رو هم از دست بدی
این عمر و ثانیه ها که داره میگذره پس چرا با یک کار مفید برای آینده مون نگذره؟! در آینده دور دوباره نمیتونی برگردی به این دوران و شورع کنی به درس خوندن
پس این دوران رو با درس خوندن بگذرون نه بخاطر دیگران بلکه فقط بخاطر آینده خوبی که بخاطر همین زحمتت منتظر تو هست.:104:
:104::104::104::104::104:
البته ناگفته نمونه كه من رشتم رو اصلا دوست نداشتم و يه مدت تصميم داشتم كه در يه رشته ي ديگه ارشد بخونم كه فعلا حال درس خوندن رو ندارم.مدت زيادي هست كه از فارغ التحصيلي من ميگذره.
واي بر من:302:
يه سؤال دارم دوستان اين بي انگيزگي من ممكنه چه دلايلي داشته باشه؟
RE: انگيزه براي درس خواندن ندارم.
کسی نیست به من کمک کنه؟
کسی نیست به من کمک کنه؟[color=#DDA0DD]
RE: انگيزه براي درس خواندن ندارم.
http://www.ofc.ir/forum/index.php?topic=6359.0
http://www.hamdardi.net/thread-17903.html
http://www.hamdardi.net/thread-20545.html
سلام عزیزم
خوبی؟
شما یه تاپیک دیگه هم داشتی در این رابطه.بهتر بود همونو ادامه میدادی.
اگر ما هزاری هم بگیم هاله درس بخون فایده نداره
خودت باید از این پیله بیای بیرون و خودت به خودت کمک کنی
حتی اگر به روانپزشک هم مراجعه کنی و اونم یه مشت قرص رنگ و وارنگ بهت بده تنهایی کمکی بهت نمیکنه
خودت و خودت باید همت کنی.
باید قبول کنی که فرصتها اندکه و تا چشم بهم بزنی از دست میره
الان 25 سالته...توان درس خوندن ...به مرور توانت کمتر میشه و سختیهات بیشتر
اهدافت رو مشخص و کن و همت کن و یه یا علی بگو و شروع کن
شما که حال پدر زحمتکشت رو هم در نظر میگیری مطمئن باش خدا در این راه کمکت میکنه
اون تاپیکها هم شاید به دردت بخورن
موفق باشی:72: