RE: سردرگمی به خاطرتقاوت فرهنگی خانواده ها
سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی.
شما باید به تفاوتهای بین خونواده هاتون قبل ازازدواج نگاه میکردین هر چند مادرتون اصرار به ازدواج شما داشت اما میتونستین ازدیگران بخواین براتون یه سری تحقیقات انجام بدن.
الان اون همسر شماست.و قطعا گناهی نکرده که اولا بخواد چوب تردید بعد ازدواج شما رو بخوره و ثانیا بابت روستایی بودن خونوادش مجازات بشه.
یعنی میخوام بگم یه کم باید حس مسئولیت پذیریتونو نسبت به اعمال و انتخابهاتون بالا ببرید.
و مشکلی که مطرح کردین به نظر نمیاد روی زندگیتون اثر داشته باشه.وقتی شما خارج ازکشور هستین.
به جای اینکه بشینی فکر کنیکه خونوادش چرا تو روستا هستن تمرکزت رو بذار روی رابطه خودت و همسرت.تو هم که میگی همسرت مرد خوبیه.پس لطفا دستی دستی زندگیتو خراب نکن.
مگه شما در سال چند بار با خونوادش در ارتباطید؟؟
اما باید بهشون نهایت احترام رو بذارید.چون همین خونواده سطح پایین تونستن پسری تربیت کن اینطور خوش اخلاقه و ضمنا تونسته تو زندگیش خودشو بالا بکشه.اینا صفات برجسته ای هستن.
ضمنا تو همین خونواده های ساده خصلتهای مثبت اخلاقی وجود داره که تو خونواده های مثلا سطح بالا کمتر هست.
خانوم به هر فکر منفی اجازه ورود نده..برای ذهنت یه پلیس بذار.وقتی افکار منفی سراغت میان ذهنتو ازشون منحرف کن.روی قسمتهای مثبت زندگی مشترکت تمرکز کن و تقویتشون کن.قدر لحظه هاتو بدون که زود میگذرن.
ازاین انجمن استفاده کن.
شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
موفق باشی
نوشته ویدا رو الان دیدم و از وجود اون تاپیکتون بی اطلاع بودم.
RE: سردرگمی به خاطرتقاوت فرهنگی خانواده ها
شوهرم مرد خیلی خوبی هست ولی ما واقعا با هم فرق می کنیم اون همیشه از من میخواد تا ایراداشو بهش تذکر بدم و واقعا هم سعی میکنه مشکلاتو رفع کنه ولی من نمیتونم همیشه ازش بخوام مطابق میل من رفتار کنه و بعضی جاها که تذکر نمیدم رفتارایی می بینم که اصلا ایده آلم نیست .
رفتارایی که شاید توی یه روستا عیب نباشه ولی از دید من زشت و زننده هست .
به علاوه الان که از ایران اومدیم بیرون با مشکلات مالی مواجه شدیم .خانواده اون که اصلا نمی تونن کمک کنن . گاهی احساس می کنم توقع داره از خونوادم کمک بگیرم ولی به خاطر بلاهایی که خانوادم سرم آوردن حاضر نیستم بهشون رو بندازم.
خیلی تنها و غمگینم
نمی دونم چطور با مشکلاتم کنار بیام
RE: سردرگمی به خاطرتقاوت فرهنگی خانواده ها
سلام دوست عزیزم
خودت داری میگی شوهرت خیلی خوبه و این خودش بزرگترین امتیازه.فقط باید کمی صبر داشته باشی تا بتونی بعضی از رفتارهایی که مورد پسندت نیست و عوض کنی.
من با همسرم از لحاظ طبقاتی به هم نزدیکیم اما با این تفاوت که همسرم تو یه محیط کاملا بسته و من تو یه محیط نسبتا باز بودم.اوایل برام خیلی سخت بود که باهاش کنار بیام چون سنتی ازدواج کردم،اما بالاخره بعد از چند ماه تلاش مداوم موفق شدم که خیلی از رفتارهای زنندشو بذاره کنار تا جاییکه الان از خود من زده جلوتر و اون به من ایراد میگیره!!!!
سعی کن ازش بخوای و بهش بگی چی دوست داری و چه انتظاراتی داری...
اگر برات سخته همه رو تو یه کاغذ بنویس و بهش بده فکر کنم اینجور راحتتر باشی.
خلاصه نگران نباش هرکسی به یه نحوی تو زندگیش مشکلات داره مهم اینه که تو صبورو مقاوم باشی و اجازه ندی زندگیت به سادگی از هم پاشیده بشه.
امیدوارم یه زندگی شاد و موفقی کنار همسرت داشته باشی.
RE: سردرگمی به خاطرتقاوت فرهنگی خانواده ها
نقل قول:
نوشته اصلی توسط delnandab
رفتارایی که شاید توی یه روستا عیب نباشه ولی از دید من زشت و زننده هست .
می شه مثال بزنید.
من فکر نمی کنم امروزه با توجه به همه گیر بودن رسانه ها و اینترنت و ... توی تمام شهرها و اکثر روستاهای ایران، بشه تفاوت فرهنگی به این شکل پیدا کرد. کاری که توی روستا عادی است و توی شهر زشت؟؟
فکر می کنم شما حساس شدید.
ضمن این که همسر شما توی همون روستا تا دبیرستان درس خونده پس در فضای خیلی دورافتاده ای هم نبوده، دانشگاه با شما همکلاس بوده و ...
الان هم فشار مهاجرت و مسایل مالی و فکر کردن به دوست پسر سابق شما را به این مرحله رسونده.
برای بهبود زندگیت تلاش کن و تفاوت فرهنگی خانواده ها را بذار کنار. خانواده ها کیلومترها از شما دور هستند و دیگه سفارت خونه ای هم نیست که بتونند ویزا بگیرند بیان دیدنتون !:163:
RE: سردرگمی به خاطرتقاوت فرهنگی خانواده ها
اگر برات سخته همه رو تو یه کاغذ بنویس و بهش بده فکر کنم اینجور راحتتر باشی.
روش جالبی هست امتحانش می کنم ممنون
من اصلا قصد توهین به روستایی های عزیز رو ندارم
ولی خوب واقعا بعضی جاها تفاوت وجود داره این چیزی نیست که بشه انکارش کرد و البته شاید فقط شامل یه قشر خاص شه نه همه
مثلا بعضی وقتا از کلماتی استفاده می کنه که بدم میاد
زیاد به بهداشت شخصیش و ظاهرش اهمیت نمیده
ببخشید من حتی با روش عشق بازیهاش هم مشکل دارم
راستی یه نکته دیگه رو هم لازمه اضافه کنم
خانواده من خیلی اهل رفت و آمد نیستن در صورتیکه خانواده همسرم کاملا متفاوتن
مثلا برادر شوهرم به خاطر بیماریش باید مدام بیاد به شهر ما و چند روز اونجا باشه و از اونجاییکه جایی برای موندن ندارن از خانواده من توقع دارن که مدام در خدمتشون باشن
منم اصلا روم نمیشه بهشون بگم
این مشکلات شاید کوچک باشن ولی مجموعشون داره منو از پا در میاره ، بعضی وقتا فکر میکنم
قبل از اینکه بچه دار شم همه چیزو تمام کنم
من تا قبل از ازدواج فکر نمی کردم این مسایل اینقدر مهم باشه
هیچ وقت خونوادمو نمی بخشم
RE: سردرگمی به خاطرتقاوت فرهنگی خانواده ها
مثل اینکه سر همه رو درد آوردم و کسی دیگه حوصله نداره جوابمو بده به هر حال ممنون از همه دوستان