کار کردن با استادم و حسادت و ایجاد مشکل دانشجوی قبلی ایشون

سلام من مشکلی دارم که خیلی داره اذیتم می کنه و خیلی ناراحتم
من فوقم رو تمام کردم و کاری رو با یکی از استادام شروع کردم.
کار کردن با این استادم خیلی برام با ارزش و حیاتیه اما مشکل یکی از دانشجوهای قبلی استادمه. این دانشجو که اتفاقا لیسانسم هست و معلومات زیادیم نداره ولی یه سری اطلاعاتی داره و با یکی دو تا نرم افزار کار کرده که اتفاقا خود این استادم هم کار کردن با اونا رو بهش یاد داده.
استاده من گفته باید برای شروع کارم این مطالب رو از این فرد یاد بگیرم و چند بارم به خودش گفته
اما اون مرتب بازی در میاره و بهانه میاره هرچی ازش می پرسم هی دور سر می گردونه چون می ترسه که بعد از این کار را استادم به من بده
این رفتاراش برام خیلی سنگینه چون واقعیت اینه که من اصلا نیازی به یاد دادن و کمک اون ندارم و می تونم خودم از طریق دوستای خودم خیلی کامل تر و بهتر این مطالب رو یاد بگیرم ولی وقتی به استادم می گم استاد اجازه بدین من خودم اینارو یاد بگیرم و نیازی نیست وقت اونو بگیرم میگه اینجوری خیلی طول می کشه برو پیش اون تا سریع تر راه بیفتی و متوجه حسادت و آزار و اذیت اون نیست
تا اینکه دو روز پیش دیگه قطعی رفتم پیشش و گفتم که استاد گفتن تو این مطالب رو به من بگی یه پنج دقیقه ای گفت و بعد گفت شبکه قطعه و بقیه چیزایی که می خواست برام بریزه نمی تونه منم قبول کردم ولی بعد دیدم دروغ می گفته ولی اینا چیزایی نیست که بتونم بگم به استادم یعنی قابل گفتن نیست شایدم هست نمی دونم در واقع سوالم همین چیزاس
رفتاراش خیلی زشته؛ من قبلا خیلی بهش کمک کردم این رفتاراش خیلی بی ارزشه
کاملا رفتاراش از روی حسادته
این استادم خیلی برام با ارزشه و منم خیلی براش احترام قائلم دلم نمی خواد این رفتارای اون خللی تو کارم ایجاد کنه
از طرفیم دوست ندارم بد گوییشو کنم و به استادم رفتارشو بگم واقعا موندم چی کار کنم تروخدا راهنماییم کنین
ممنونم

سلام دوست عزیز!

حسادت احساس خطرناکیه و میتونه برای هر دو طرف رابطه مشکل زا بشه!

با توجه به چیزایی که گفتی فکر نمی کنم لازم باشه موضوع را به استادت بگی... این طور که معلومه مدتی رو منتظر ایشون موندی تا مطالب رو به شما یاد بدن و هنوز ...

فکر نمیکین بهتر بود از همون اول از کس دیگری کمک میگرفتی؟ چه بسا تا حالا راه افتاده بودی...

اگر فکر میکنی حسادت ایشون ممکنه مشکل زا باشه برات سعی کن فاصله ات را بیشتر کنی... البته با حفظ احترام!

به نظر من شما خودت شروع کن کار کردن با اون نرم افزار رو یاد بگیر و به استادت بگو داری خودت یاد می گیری

گر استادت مخالفتی نکرد که چه بهتر اما اگر استادت مخالفت کردو گفت چرا از اون یکی دانشجو یاد نمی گیری شما خیلی سربسته و کلی بگو این طوری راحت تری و منت کسی بالای سرت نیست. این طوری هم استادت متوجه میشه، هم تو بدگویی نکردی. ولی خیلی حواست باشه اون دانشجو رو بد جلوه ندی. چون ممکنه آتیش حسادتش شعله ور بشه و یه وقت دردسر واست درست کنه و تو کارات مشکل ایجاد کنه که نتونی پیشرفت کنی
در عوض خودت سعی کن فشرده کار کنی و سریع یاد بگیری که زمان زیادی رو از دست ندی.

اون دانشجو هم درسته کارش اشتباهه اما خوب یه کم آدم دلش به حالش می سوزه. خوب اون لیسانسه و قاعدتا شما اولویت خیلی بیشتری در مقابل اون خواهی داشت. با سواد و معلومات بیشتر و مدرک بالاتر. احساس میکنه موقعیتش در خطره.

اما خب مسیری که انتخاب کرده اشتباهه. به جای حسادت باید تلاش کنه که خودش رو بالا بکشه. شما هم در هر حال سعی کن برای یاد گرفتن اون مطالب روش حساب نکنی و دنبال منابع دیگه ای برای یادگیری باش. چون حتی اگه استادت هم بهش تذکر بده، بازم ممکنه تمام و کمال بهت یاد نده و به قولی فوت کوزه کری رو ازت مخفی کنه

من جای شما بودم به استادم میگفتم "ایشون گویا سرشون خیلی شلوغه و خیلی درگیر درس هستند، چون مدت .... ماه هست هر روز بهشون میگم، متاسفانه وقت نکردند و طی این مدت تنها 5 دقیقه تونستند"

این جوری هم استادت در جریان واقعیت قرار میگیره، هم بدی نگفتی پشت سر اون آدم و هم اینکه تکلیفت معلوم میشه.

من خودم یه بار همین مشکل رو داشتم (دقیقا به همین نحو) و اینها رو به استادم گفتم. خود استاد فهمید قضیه چیه. گفت من باید با ایشون یه صحبتی داشته باشم. صحبت رو کرد، بعد به من گفت هرچی نتیجه شد بهم بگو.
یک هفته بعد گفتم استاد وضعیت تغییر نکرده. استاد هم خودشون گفتن دیگه با ایشون کاری نداشته باشین و خودت برو دنبال مطالب.

خیلییییییییییی مهمه تو کار گروهی، شفاف سازی (اما به طور محترمانه و بدون شکستن حرمت ها) بشه.

سلام،

از مدیران تالار کمک خواسته بودید.
من نظرهای دوستان رو خواندم و همه به نظرم خیلی خوب و مفید و کامل بودند و راهکارهای خوبی به شما ارائه کردند.

من هم اگر جای شما بودم، خودم شروع می کردم به یادگیری اون برنامه و در صورت لزوم از جای دیگر کمک می گرفتم. همینطور پیشرفتم رو به استادم نشان می دادم تا ببیند که خودم می توانم روی پای خودم بایستم.
اگر هم استادم می گفت که از فلانی کمک بگیر، می گفتم اگر لازم شد این کار رو می کنم.
و اگر واقعاً استاد شما اصرار زیاد بر این داشت که حتماً از او کمک بگیرید، بگویید ظاهراً ایشون هم وقتشون تنگ است و نمی خواهم مزاحمشون بشوم.

به هر حال اینها نظر شخصی هست و هر کس ممکن است نظر دیگری داشته باشد.
می توانید در قسمت جستجوی سایت مقالاتی راجع به حسادت و برخورد با آدم های حسود پیدا کنید.

شاد باشید.

ازهمه دوستان به خاطر لطف و راهنماییشون ممنونم
همینطور از آقا حامد واقعا ممنونم که توجه کردن
من اون نرم افزار رو شروع کردم و می دونم در یه مدت کوتاه می تونم یاد بگیرم یکی از دوستانم هم تا چند وقت دیگه میاد اینجا و گفته مطالب اموزش در موردش داره که برام میاره
اما مشکل اینه که ایشون مدت خیلی زیادی رو با استادم کار کرده و یه سری کارا رو یاد گرفته و تا چند ماه دیگم به خاطر مشکل شخصی خودش بیشتر نمی تونه بیاد. استاد من میگه تو این چند ماه پیش اون باش تا کارا رو ازش یاد بگیری این به خودی خود برام سخته چون من همیشه حل تمرین این بچه ها بودم و استاد پروژه خودم همیشه برای راهنمایی اینارو پیش من می فرستاد
اطلاعات بچه های دیگم واقعا از ایشون بالاتره و من به راحتی می تونم سوالام رو از بقیه بپرسم
اما استادم حتی برای یه کار ساده میگه اول ایشون ببینه بعد بیار پیش من
البته نه برای کارای اصلی خودم چون اونارو ایشون بلد نیست و ازش سر در نمی یاره ولی مثلا برای کار ساده ای مثل زدن یه نامه یا اینطور کاری و ایشونم معمولا بازی در میاره و اگر کاری باشه که استادم متوجه اون نیست دور سر می گردونه ولی اگر استادم متوجه باشه ظاهرو حفظ می کنه و منم به خودی خود از این اینطور ادمای ظاهر فریب متنفرم
نمی دونم چی کار کنم و به استادم چی بگم که منو در ارتباط کاری با اون قرار نده؟
لطفا راهنماییم کنین

آیا درسته که مستقیم به استادم بگم منو در ارتباط مستقیم با این فرد قرار نده و خودتون راهنماییم کنین

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط لیلای ساروان

ازهمه دوستان به خاطر لطف و راهنماییشون ممنونم استاد من میگه تو این چند ماه پیش اون باش تا کارا رو ازش یاد بگیری این به خودی خود برام سخته چون من همیشه حل تمرین این بچه ها بودم و استاد پروژه خودم همیشه برای راهنمایی اینارو پیش من می فرستاد
اطلاعات بچه های دیگم واقعا از ایشون بالاتره و من به راحتی می تونم سوالام رو از بقیه بپرسم

---

سلام

دوستان حرفهای گفتنی در مورد ون فرد را گفتند من میخام از زاویه دیگه نگاه کنم.

من فکر میکنم شما خودتون هم نمی خاهید از ایشون استفاده کنید یعنی از نظر ذهنی به خودتون میگید چرا من باید از ی دانشجو لیسانس چیز یاد بگیرم و ....

اگه این نگاه را دارید بعید نیست برخورد ون هم بازتاب همین نگاه شما باشه... این نگاهتون را اصلاح کنید

بعد اینکه من فکر میکنم محبت چیزی که هیچ انسانی تاب فرار از ون را نداره. شما تا میتونید بهش محبت کنید در این صورت ون خودش با جون و دل آنچه بلده را بهتون یاد میده

درست می گین برام سخته
ولی اولش برام سخت نبود و مهم نبود که ازش یاد بگیرم ولی حالا که اینطوری بازی در میاره برام سخته که بی دلیل بخوام زیر منت همچین آدمی باشم
البته من مدت زیادی نیست که می شناسمش ولی تو همین مدت کم خیلی بهش کمک کردم
به خاطر همینم این رفتاراش برام قابل تحمل نیست و واقعا بی ارزشه
می دونم اگر بخوام باهاش ارتباط کاریمو ادامه بدم به مشکل می خورم چون حس حسادتم داره و می خواد کارای منو بی ارزش جلوه بده
یعنی دقیقا سوالم اینه که نمی دونم چه طوری به استادم بگم که کارامو جوری قرار بده که کار زیادی با ایشون نداشته باشم و در عین حالم چون قراره یه جا کار کنیم مشکلیم پیش نیاد