از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
پسری هستم 30 ساله که به تازگی حدود 2 مااه است که عقد کردم.قبلا با دختری رابطه دوستی چند ساله داشتم که بهم خورد به دلایلی و همین موجب شد تا از لحاظ روحی خیلی بهم بریزم در ضمن خوانواده من هم در رابطه با ازدواج با این دختر موافق نبودند که کمک نکردند که هیچ سنگ اندازی هم کردند و خیلی به این در و اون در زدن تا همسری برایم پیدا کنند که هوای اون دختر از سرم بره و من زندگی عادی داشته باشم که متاسفانه یا خوشبختانه موفق شدند.توی اون شرایط بد روحی خودمو سپرده بودم دست باد اصلا قدرت تصمیم گیری نداشتم و از طرفی هم به شدت احساس تنهایی می کردم چند بار خواستگاری چند نفر رفتیم که نشد من هم اصلا فکرشو نمی کردم که کسی پیدا بشه با این وضیعتم کنار بیاد(سن و سال بالا ،نداشتن کار و سرمایه و موقعیت اجتمائی)خوانواده همسرم از لحاظ مالی بهتر از خوانواده ما هستند بهتر که نه عالی و موقعیت اجتماعی خوب و احترام خاصی دارند.
دختر مورد بحث که همسر فعلیم باشه با همه شرایطم در کمال ناباوری کنار اومد از قبیل نداشتن کار و پول و وضعیت مالی و اجتمائی خوب .
از همون اول همه چی رو گفتم که پول ندارم کار درست و حسابی ندارم و بطور کلی سنگ اندازی کردم که نشه ولی نمیدونم چی شد که این دختر پشیمون نشد که نشد من هم که از لحاظ روحی در وضع خوبی نبودم و تو شرایطی قرار گرفتم که هیچ جور نتونستم بزنم زیرش یعنی دلیلی نبود اما علاقه ای هم نبود به هر حال اینقدر مراسم عقد سریع اتفاق افتاد (طی یک هفته)که تا اومدم به خودم بیام دیدم زن قانونی من شده در حالی که نه علاقه ای و نه آمادگی و میل و اراده ای برای شروع زندگی مشترک داشتم.
حالا که کمی گذشته و سرد شدم میبینم که چه اشتباه بزرگی کردم من که هیچ پشتوانه یا علاقه ای نداشتم چرا دست به چنین کاری زدم البته بیشتر از لحاظ مالی با توجه به اینکه خوانواده همسرم میخوان هر چه سریعتر مراسم عروسی هم برگزار بشه که پای بنده هست و کلی خرج دیگه حالا مسکن و غیره بماند به خودم میگم عجب غلطی کردم ولی پشیمونی فایده نداره خیلی فکر کردم که راحی پیدا کنم تا این ازدواج ادامه نداشته باشه و یه جور جدا بشیم اما راحی پیدا نکردم جز ادامه.
ولی میدانم که زندگی اینطوری هم دوامی ندارد من علاقه ای نسبت به همسرم ندارم در حالی که به من بسیار علاقه دارد دختر خوبی است اما مشکل از من هست و بیشتر مشکل مالی و ضربه عاطفی که هنوز خوب نشده.
اینو هم بگم که همسرم اهل یه شهر دیگه هست و با من دور و من برای ادامه زندگی مجبورم که به اونجا برم بر خلاف میل باطنیم.
اصلا علاقه ای به اون و زندگی مشترکمون ندارم.
لطفا کمک کنید
RE: از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
به همدردی خوش اومدید .
ازدواجتون رو تبریک میگم .
گاهی اوقات باید توکل کرد به خدا و همه جیز رو به خدا سپرد تا از ته دل آرامش گرفت .
من فکر میکنم هیچ کار خدا بی حکمت نیست .هم به هم خوردن رابطه شما با دختر قبلی و هم ازدواج سریع شما با همسرتون خواست خدا بوده .شاید الان متوجه نباشید چون درگیر احساسات هستید ولی چند سال دیگه حتما متوجه میشید .و خدا رو شکر میکنید که براتون سرنوشت رو اینجوری رقم زده .
اجازه ندهید احساسات شما بر عقلتون غلبه کنه .
زندگی خوبی رو که دارید به خاطر هیچ و پوچ و فکرای بیهوده خراب نکنید .قدر خانمتون رو بدونید که شما رو دوست داره و سعی کنید مرتب به خوبیهاش فکر کنید تا بتونید از این وضعیتی که هستید خودتون رو راحت کنید .
دختر قبلی هم حتما عیوبی داشته که خانوادتون هم باهاش مخالفت کردن .اونا رو جدی بگیرید و بدونید که حتما اون ازدواج به صلاح شما نبوده .
RE: از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
مبارکتون باشه. ایشاا.. که سالها در کنار هم خوشبخت زندگی کنید
آقا کوروش مطمئن باشید اگه با دوست دخترتون ازدواج کرده بودید الان به مراتب پشیمون تر می بودید.
شاید بهتر بود همسرتون به این سادگی و بدون هیچ توقعی با شما ازدواج نمی کرد...شاید اگه یه کم خانوادش سخت گیری می کردند ارزش دخترشون پیش شما بیشتر می شد...شما خودتون رو از قبل یک بازنده دیدید در حالیکه خودتون هم فکر نمی کردید دختری با موقعیت همسرتون نصیبتون بشه.
در مورد مسائل مالی که همسرتون و خانوادش تا حالا باهاتون راه اومدند و شما هم که واقعیت شرایط مالیتون رو بهشون گفتید پس با توجه به اینکه خانمتون دختر پرتوقعی نیست، نگرانی به خودتون راه ندید.
در مورد ارتباط قبلی هم اگه به خودتون کمک کنید و وقتی فکر اون خانم میاد سراغتون از تکنیک توقف فکر استفاده کنید مطمئن باشید چند وقت دیگه اصلا دیگه یه اپسیلون هم بهش فکر نخواهید کرد.
در مورد زندگی تو شهر همسرتون هم باید بگم بعد از عروسی دنیا هزار جور می چرخه شاید اصلا شرایط طوری شد که خانمتون با شما به شهرتون اومدند یا اصلا تو یه شهر یا اصلا یه کشور دیگه ساکن شدید. بعد از عروسی شما شخص اول زندگی خانمتون میشید.
راستی داداشم چه راحت یه زن خوب و اهل زندگی از یه خانواده خوب گیرت اومده:104:...بیچاره اکثر پسرهای دیگه چند سال باید بدوند تا چنین دختری گیر بیارند....قدر زندگیتو بدون....خیلی از دور و بری هات الان دارن حسرت ازدواج شما رو می خورند.
RE: از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
در ابتدای عقد پشیمونی به سراغ ادم میاد همه این مسئله رو تجربه کردن اما وقتی با خوبی های همسرتون بیشتر اشنا بشین میبینید این مسئله فقط چیزی جز یه استرس موقت نبوده
RE: از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
یه چی میگم شاید آقایون ناراحت بشم. ولی این یه خصلت بد آقایونه که وقتی کسی رو به راحتی بدست میارن فک میکنن ارزشی نداره.حالا اون دوست دخته قبلیتون هزا جور ناز هم بکنه باز ارج وغربش بیشتره.این واسه من یکی حداقل اثبات شدهومطمئن باشید با توکل بر خدا زندگی خوب و شیرینی خواهید داشتو نکته آخر اینکه تو این دوره و زمونه کمتر دختری هست که با شرایط بشه پیدا کرد پس قدرش رو بدونید و شکست عشقی قبلیتون رو به خاطر شروع خوب زندگی جدید به کل فراموش کنید.
موفق و خوشبخت باشید
RE: از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
کوروش جان دوستان راست میگن پشیمونی بعد از عقد طبیعیه و در مورد شما که رابطه داشتی قبلا.. طبیعی تر هم هست.
اگر به خدا اعتقاد واقعی داری بدون که هیچ کار خدا بی حکمت نیست.. اول حکمت رو دریاب بعد گلایه کن...
به قول مدیر محترم تالار چند سال بعد ممکنه به حکمت این کار پی ببری
RE: از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
سلام آقا کوروش
این که میگید به همسرتون هیچ علاقه ای ندارید،به نظر من به این دلیلکه دارید احساسات الانتون رو با شور و هیجانی که تو رابطه قبلی داشتید،مقایسه میکنید...
در حالیکه الان شما پخته تر شدید و تجربه دوستی و رابطه احساسی با ی خانم رو قبلا داشتید، اینکه بخواین دوباره همون مدل احساسات رو تجربه کنید نشدنیه.
درسته که شما تجربه شکست عشقی داشتید و ....ولی اینکه تو شرایط بد،خودتون رو بدست باد سپردید....دست خودتون بوده.
باید کمی مسئولیت پذیر باشید،به هر حال کسی چاقو نذاشته زیر گردن شما که برید این خانم رو عقد کنید،و در نهایت این تصمیمی هست که شما گرفتید.برای تصمیمتون ارزش قائل باشید
عوض اینکه به این فکر کنید که علی رغم وجود شرایط لازم برای ازدواج،تونستید با دختری با شرایط خوب،ازدواج کنید، وقدر این فرصتی که در دست دارید رو بدونید،دارید ناشکری میکنید.
علاقه کم کم به وجود میاد،شما هم صد در صد ی تمایلی به این خانم داشتید که تا اینجا پیش رفتید.
لطفا دیگه در مورد رابطه گذشتتون هیچ فکری نکنید،تا حالا که این رابطه و پیامدهاش آسیب بهتون زده،اجازه ندید بیشتر از این زندگیتون دستخوش پیامدهای رابطه قبلیتون بشه.
ی لیست تهیه کنید از خصوصیات مثبتی که باعث شده شما با این خانم ازدواج کنید و اون هارو برای خودتون مرور کنید...
به نظرم بهتره دلایلتون از عدم علاقه به این زندگی هم بنویسید...
اون وقت می بینید که درمقابل خوبی هایی که نصیبتون شده،دلایل شما برای عدم علاقه چقدر کم اهمیته.
همسرشما شرایط مالی و خانوادگی شما رو میدونه پس انتظار نداره که شما خرج و مخارج آنچنانی برای عروسی بکنید.
شما هم تو سنی هستید که باید به خودتون بجنبید پس از این فرصت استفاده کنید و با انگیزه بالا برای زندگیتون تلاش کنید.
RE: از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
قدر داشته هاي الانت رو بدون .... زني خوب و سرشناس نصيبتون شده كه مشخصه فقط و فقط دليل انتخابش شخصيت و خود شما بوديد. پس معلومه كه دوستتون داره. شما هم با تمركز بر روي خصايل خوب ايشون سعي كنيد خاطره فرد قبلي رو كمرنگتر از قبل كنيد. به نظر من اصلا از اين احساس هاي منفي خودتون به همسرتون چيزي نگيد. فقط ازش زمان بخوايد تا عروسي .
RE: از ازدواجم پشیمانم.لطفا کمک کنید
سلام
همسرتون چند سالشونه؟ حدس میزنم با خصلتهای خوبی که برای ایشون گفتین احتمالا با ظاهر ایشون مشکل دارین. درسته؟